نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی و سبک زندگی سالم

نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی و سبک زندگی سالم

متن سخنرانی کوتاه آنتونی رابینز درباره آثار شکرگزاری

برای رفع ناراحتی چه کنیم؟

با سه راهکار قدردانی ، شکرگزاری ، و عشق ، به رنج بردن خودتان پایان دهید.

هنگامی که در حال رنج بردن هستید، چیزی برای شکرگزاری پیدا کنید. برای مثال دوست تان ، فرزندتان، و قلبی که در سینه تان می تپد که شما آن را با تلاش به دست نیاورده اید. قلبتان به شما بخشیده شده است. برای به دست آوردن آن لازم نبود کاری انجام دهید. خداوند آنقدر شما را دوست داشت که هدیه زندگی را به شما بخشید و این موهبت تا زمانی که قلبتان می تپد، ادامه دارد. بیشتر ما حتی به آن موهبت توجه هم نمی کنیم. وقتی قدردان باشید، وقتی شکرگزار باشید، وقتی عشق بورزید ، رنج ناپدید می شود.

دو احساسی که حال همه را خراب می کنند چه هستند؟ "گری وی " درباره آن امروز صبح صحبت کرد. اشاره کرد که یکی از آنها ترس است ، دیگری خشم است. این دو احساس روابط ، تجارت، شادی و سلامتی را بیشتر از هر چیزی نابود می کنند. می دانستید که اگر 5 دقیقه عصبانی شوید، سیستم ایمنی تان به مدت 4 تا 5 ساعت متوقف می شود؟ این یک واقعیت است ، بنابراین رنج بردن ما تاثیری فراتر از یک لحظه دارد. بنابراین کاری که برای خارج شدن از آن باید انجام دهیم این است که چیزی برای شکرگزاری پیدا کنیم. چیزی که به آن عشق می ورزیم.

بنابراین آرام می گیرم و پی می برم که کار ذهن است. به آن فکری نگاه می کنم که می گذرد و سپس چیزی را برای شکرگزاری پیدا می کنم و جایگزین آن می کنم. چند نفر از شما در زندگی تان چیزهای زیادی برای قدردانی یا عشق ورزی و یا سپاسگزاری دارید؟ اگر روی آن تمرکز می کردید. چند نفر چیزهای زیادی دارید؟ بگویید: من . پس بگذارید همین حالا در عرض دو دقیقه به شما نشان دهم که چگونه به رنج پایان دهید. ما تنها مخلوق روی کره زمین هستیم که می توانیم به یک فکر ، فکر کنیم و خودمان را بدبخت کنیم. و به یک فکر دیگر فکر کنیم و خودمان را خوشحال و هیجان زده کنیم و به یک فکر دیگر فکر کنیم و احساس شرمندگی کنیم، و به یک فکر دیگر فکر کنیم و احساس غرور و افتخار کنیم. این را به خودتان ثابت کنید.

به آن چیزی که بیشتر از همه به آن افتخار می کنید فکر کنید، یا یکی از چیزهایی که بیشتر از همه به آن افتخار می کنید و مثل وقتی که احساس سربلندی دارید، نفس بکشید. صورت تان را مثل وقتی که احساس سربلندی دارید، کنید. چه اتفاقی باعث شده که احساس سربلندی کنید؟ کسانی که در خانه این را تماشا می کنید لطفا شما هم این کار را انجام دهید. وقتی خیلی احساس سربلندی می کنید، سعی نمی کنید پنهانش کنید. وقتی احساس سربلندی می کنید ، لبخند می زنید.

اگر مثل یک بچه کوچک احساس سربلندی می کردید نشانم دهید که به عنوان بچه صورت تان چگونه است ، وقتی شرطی شدن بزرگسالان را ندارید. چند نفر از شما احساس افزایش انرژی کردید؟، اگر احساس کردید دست تان را بالا ببرید. می خواهم فیلتر های ذهنی را که دارید ببینید. این گونه نیست که نمی توانید شاد باشید ، این گونه است که شرطی شدن ذهن تان مدام مانع تان می شود. چیزی به سادگی سربلند بودن و افتخار کردن. چند نفر از شما کاری کردید که واقعا احساس سربلندی کردید؟ دست تان را بالا ببرید.

بنابراین اگر انرژی ندارید، بیایید از روش دیگری استفاده کنیم. این را لحظه ای امتحان کنید. به لحظه ای یا چیزی در زندگی فکر کنید که به خاطر آن شکرگزارید، چیزی یا کسی یا لحظه ای . شبیه زمانی که احساس شکرگزاری می کنید، نفس بکشید. صورت تان را مثل وقتی که احساس شکرگزاری دارید، کنید. مقداری را که شکر گزار هستید دو برابر کنید. فقط راهی برای آزاد کردن آن پیدا کنید، فقط شکرگزاری خود را نشان دهید. احساس خیلی قدردان بودن و شکرگزار بودن کنید. اگر می توانید این احساسات را همین حالا داشته باشید ، دست تان را بالا ببرید. زیباست ، چرا؟  چون رویش تمرکز می کنید، احساسش می کنید حتی اگر حقیقت نباشد.


نویسنده: نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


 کلیک کنید

ارائه خدمات مشاوره روانشناسی در حوزه فردی ، اعتیاد ، پیش از ازدواج ، خانواده، و کودک 09305785683

برای مشاهده ویدئوهای متنوع انگیزشی و موفقیت کلیک کنید

جملات تاکیدی موفقیت آمیز


مقدمه

زندگی واقعا بسیار ساده است ، از هر دست که بدهیم ، از همان دست پس می گیریم. هرگونه درباره خود بیاندیشیم ، برایمان به واقعیت در می آید. من معتقدم که هر کس از جمله خودم- صد در صد مسئول همه چیزهایی است که در زندگیش پیش می آید. هر اندیشه ای که از ذهن ما می گذرد، آینده ما را می آفریند. هر کدام از ما با اندیشه ها و احساسهایمان ، تجربه های خود را می آفرینیم. اندیشه هایی که به ذهن ما راه می یابد و کلماتی که بر زبان می رانیم ، تجربه های ما را می آفریند. خود ما اوضاع و شرایط را می آفرینیم ، و بعد برای ناکامی خود دیگران را سرزنش می کنیم و اقتدار خویش را از دست می دهیم.

هیچ کس و هیچ چیز و هیج جا ، بر ما اقتداری ندارد. زیرا ما تنها اندیشه ور ذهن خودمان هستیم. ما تجربه ها و واقعیت خویش و همه کسانی را که در این واقعیت جا گرفته اند،می آفرینیم. کدامیک از دو جمله زیر تکیه کلام شماست؟

- همه منتظرند که سر بزنگاه گیرم بیاورند.

- همه منتظرند تا اگر خدمتی از دستشان بر می آید، لطفی در حقم بکنند.

هر یک از این معتقدات تجربه هایی کاملا متفاوت ایجاد می کند. کائنات ما را در هر اندیشه ای که برگزینیم و به آن معتقد باشیم ، کاملا حمایت می کند. به عبارت دیگر ذهن نیمه هشیار ما، هر اعتقادی را که انتخاب کنیم می پذیرد.از این رو هر اعتقادی که درباره خود یا درباره زندگی داشته باشیم، برایمان به واقعیت در می آید.

کلام ، عصای معجزه گر

انسان با هر کلامی که بر زبان می آورد به طور مداوم قوانینی را برای خود وضع می کند.در واقع انسان بسته به نوع کلامش پیشاپیش برای خود شکست یا پیروزی را به ارمغان می آورد. به علت توانایی و تأثیری که در کلام وجود دارد ، هر چه انسان به زبان می آورد همان را به سوی خود جذب می کند. بی دلیل نیست افرادی که مدام از بیماری و کسالت صحبت می کنند اغلب خود بیمار هستند ودر مقابل افرادی که همواره راجع به پول صحبت می کنند ثروتمند هستند.بنابراین بیایید درباره آنچه دوست داریم باهم صحبت کنیم نه آن چیزهایی که دوست نداریم. 

انسان به واسطه کلام روشن خود می تواند شفا و برکت و سعادت را به سوی خود جذب کند. در این میان هر چه برای دیگران بخواهیم خودمان هم از آن بهره مند می شویم. آدمی می تواند با سحر کلامش وضعیت نابسامانش را بسامان نماید ، مشروط بر آنکه در کلامش به جای غم و اندوه، شادی و سرور، به جای بیماری ، سلامتی و به جای فقر و تنگ دستی ، برکت و فراوانی باشد.

جملات تاکیدی قانون جذب

بیاموزید که جمله های مثبت به کار ببرید. هر جمله ای که به کار می برید جمله ای تاکیدی است. ما اغلب با جملات منفی فکر می کنیم. جملات منفی تنها کاری که می کنند این است که بر آنچه نمی خواهید می افزایند. سعی کنید مدام درباره اینکه می خواهید زندگی شما چگونه باشد، جمله هایی مثبت بگویید. نکته بسیار مهم این است که همیشه جمله های خود را به زمان حال بگویید برای مثال: من هستم ، من دارم. چون در این صورت ذهن نیمه هشیار شما مانند خادمی مطیع ، خواسته های شما را در دسترس خواهد پنداشت. در ادامه  تعدادی از جملات تاکیدی  خدمت شما عزیزان ارائه می شود. 

تمرین روزانه

یکی دو عبارت تاکیدی را برگزینید و هر روز آنها را ده یا بیست بار بنویسید. با اشتیاق آنها را به صدای بلند بخوانید. از عبارت های تاکیدی خود آواز بسازید و با شادمانی آنها را بخوانید.بگذارید که در تمام روز ذهن شما به این عبارت های تاکیدی بیاندیشد. اگر عبارت های تاکیدی با استواری به کار گرفته شوند، به اعتقاد بدل می شوند و همواره ثمر خواهند داشت،به صورتی که حتی تصورش را نیز نمی توان کرد.

جملات تاکیدی برای گشایش کار

- به هر چه دست می زنم موفق از آب در می آید.

- برای خدماتم مشتریان بیشمار وجود دارد.

- من به دور پیروزی می افتم.

- من مانند مغناطیس ثروت الهی را به سوی خود جذب می کنم.

- فرصت های طلایی در هر گوشه و کنار منتظر من هستند.

- هر گونه ثروت و توانگری به سوی من می آید.

-عشق الهی در جزء جزء زندگیم سرگرم کار است.

- هم اکنون دروازه های شادمانی و خوشی به رویم گشوده می شوند.

- برای شادمانی ، عشق ، و ثروت سپاسگزارم.

- من از انجام کار دلخواهم درآمدی نیکو دارم، کارم موجب شادمانی و شادکامی من است.

- هزاران هزار خوبی از هزاران هزار راه به سویم می آید.

- کارم را به خداوند می سپارم تا به آن سر و سامان دهد.

- خداوند روزی رسان بیکران من است و هم اکنون به همه زوایای زندگیم برکت می دهد.

- عشق الهی در جزءجزء وجودم سرگرم کار است.

- هدیه تندرستی و کامیابی،  از چهار سو به سوی من می آید.

- خیر و صلاحم هم اکنون پدیدار می شود و آنچه غیر منتظره است رخ می دهد.

- من خود را دوست دارم و تایید می کنم.

- هوش و نبوغ درونی ام آشکار شده تا سرنوشتم را تغییر دهد.

- سرنوشت تغییر یافته است و اوضاع بر وفق مراد است.

- اکنون که ایمان در من جوشان است، بر هر وضعیتی برتر هستم.

- خداوند معجزات را از راههایی اعجاب آور نشان خواهد داد.

- برکتهای من چنان بیکران است که در خیال نمی گنجد.


بیشتر بخوانید: جک کانفیلد کلید کاربردی قانون جذب

دوستان این هم لینک کانال ویدئویی من : نماشا ، نگاه نو


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


منابع:

- کتاب شفای زندگی نوشته لوییز هی

- کتاب نوشته هایی از فلورانس اسکاول شین ترجمه پروین قائمی

- کتاب از دولت عشق نوشته کاترین پاندر

مدیریت زمان و برنامه ریزی


اهمیت مدیریت زمان

تا به حال بسیار شنیده اید که وقت طلاست و فقط افراد بی هدف وقتشان را با تنبلی یا پرداختن به کارهای بیهوده تلف می کنند. اگر انسان هدفداری هم باشید ممکن است برای انجام کارهای زیادی که در پیش دارید وقت کافی نداشته باشید. به عبارت دیگر همیشه به اندازه کافی وقت داریم ! کافی است از آن به درستی استفاده کنیم. این صحبت بدین معنی است که بسیاری از کارهایی که وقت زیادی را از ما می گیرند بیهوده، غیر ضروری، و یا با بازدهی پایین است. اگر وقتتان را با کارهای کم ارزش مثل تماشای تلویزیون، گفتگوهای بی هدف و طولانی ، سر کوچه ایستادن، مهمانی رفتن زیاد، خواندن مجلات ورزشی زیاد، خواندن زیاد روزنامه، پیگیری بیش از حد مسائلی که در خوشبختی شما نقش زیادی ندارند، و غیره تلف کنید به این کارهای بیهوده عادت می کنید. و دیگر نمی توانید کارهای ارزشمند و موفقیت آمیز که در سرنوشتتان مؤثر است انجام دهید زیرا وقت آن را ندارید. بخصوص اینکه قسمت زیادی از فکر و مغزتان درگیر کارهای بیهوده ای می شود که می تواند سد راه پیروزی و موفقیت شما شود.

واقعیت این است که زمانی را که برای خواندن یک مجله ورزشی می گذارید همان زمانی است که می توانید صرف خواندن یک کتاب مفید نمایید و زمانی را که به گفتگوهای پوچ درباره بازیکنان یک تیم فوتبال تلف می کنید همان زمانی است که می توانید در محضر یک استادکار و یا معلم ، فن جدیدی را یاد بگیرید. اگر از انرژی و وقت خود برای کارهای ارزشمند استفاده کنیدیقینا انسان ارزشمندی می شوید. مدیریت زمان مدیریت زندگی و سرنوشت است.

معمول ترین عامل اضطراب در دنیای امروز داشتن کار زیاد و وقت کم است. در واقع " فقر زمانی " بزرگ ترین مسئله ای است که امروز با آن روبرو هستیم. به علت محدودیت هایی از قبیل کمبود بودجه ، کاهش تعداد کارمندان، کوچک کردن سازمان ها و فشارهای رقابتی، افراد مجبور به قبول مسئولیت های بیشتری می شوند. مسئولیت هایی که برای عملکرد عادی سازمان یا بخشی از آن ضروری است. اینجاست که اهمیت مدیریت زمان و اولویت بندی امور بیش از پیش احساس می شود.


مدیریت زمان


اصول مدیریت زمان

رموز موفقیت در مدیریت زمان عبارتند از:

1- تعیین اولویت در کارها

2- تمرکز کامل روی یک فعالیت برای مدت زمان معینی

شاید بهترین کار این باشد که مدام این سؤال مهم را از خود بپرسید:" در این لحظه بهترین استفاده ای که می توانم از وقتم بکنم چیست؟ " این سؤال بیش از هر پرسش دیگری می تواند شما را ساعت به ساعت هدایت کند.

اول مهم ترین کارها را شروع کنید

گرایش طبیعی همه ما این است که سعی خودمان را در کارهای کوچک به کار ببریم و در برابر این وسوسه که اول کارهای کوچک را تمام کنیم تسلیم می شویم. چون انجام کارهای کوچک آسانتر و اغلب نوعی تفریح است. اما باعث می شود که از انجام کارهای مهم عقب بیافتیم و در نتیجه دچار اضطراب بشویم. پس سازماندهی کارها و تمرکز روی ارزشمندترین آنها در واقع یعنی شروع اعمال کنترل روی وقت مان و کاهش میزان اضطراب.

تصمیم بگیرید

همین امروز تصمیم بگیرید یکی از بهترین افراد در زمینه مدیریت زمان باشید و به وسیله آن زندگی شخصی و حرفه ای خودتان را در مسیر پیشرفت و تعالی قرار دهید. به همین دلیل است که فرانکلین می گوید: " اگر زندگی را دوست دارید، زمان را هدر ندهید چون اساس زندگی است."

از گرانبهاترین سرمایه تان استفاده کنید

بزرگ ترین و تنها سرمایه شما در زندگی زمان است. اگر وقت فراوانی داشته باشید تقریبا انجام هر کاری امکان پذیر است. ولی اگر به هر دلیل، زمان متوقف شود، همه امکانات هم نابود خواهد شد. ملکه الیزابت اول، ملکه انگلستان، یکی از ثروتمند ترین زنان جهان بود و نصف مملکت به او تعلق داشت. هنگامی که در بستر مرگ بود، رو به پزشک خود کرد و گفت:" برای چند دقیقه وقت بیشتر حاضرم همه دارایی ام را بدهم."

همین الآن شروع کنید

زمان مناسب برای دانستن قدر هر دقیقه گرانبها از عمرمان همین الآن است، نه بعدا که دقیقه ها از دست رفته اند.

دید بلند مدت داشته باشید

دکتر ادوارد بن فیلد از دانشگاه هاروارد در نتیجه مطالعات عمیق خود درمورد موفقیت و اولویت بندی به این نتیجه رسید که موفق ترین افراد و آنهایی که برای کسب استقلال مالی بیشترین شانس را دارند، همیشه با هر تصمیم خود در زمان حال، آینده را هم در نظر می گیرند و هر چه این افراد آینده دورتری را برای برنامه ریزی مد نظر قرار می دهند احتمال موفقیت آنها بیشتر می شود.

از لذت های فوری چشم پوشی کنید

اقتصاددانان می گویند:" علت اصلی شکست های مالی و شخصی گرایش طبیعی افراد به صرف همه درآمدشان و حتی بیشتر از آن و انجام کارهای آسان و لذت بخش است. از طرف دیگر، انجام کارهای مهم گر چه ممکن است مشکل باشد، شاهراه رسیدن به عزت نفس و رضایت مندی است." چیزی که به آن "آینده" می گوییم به زودی به زمان حال تبدیل می شود و هر فداکاری که امروز انجام بدهیم با بهره مرکب آن در آینده ای درخشان در انتظار شماست.

ارزش هایتان را مشخص کنید

اساس برنامه ریزی شخصی باورها و ارزش های شماست. این ارزش ها هسته مرکزی وجود شما را به عنوان یک انسان تشکیل می دهند، زمینه اصلی باورهای شما هستند و موجب انسجام شخصیت شما می شوند. مشخص کردن ارزش ها گام اول برای ایجاد اعتماد به نفس، عزت نفس و پرورش شخصیت است. وقتی بر مبنای ارزش های خودتان زندگی کنید. احساس قدرت ذهنی، رضایت و توانمندی می کنید و می توانید به اهدافتان دست پیدا کنید.

ببینید چه چیزی واقعا باعث شادی شما می شود و زندگی تان را بر اساس آن سازماندهی کنید. ارزش های واقعی خودتان را بنویسید و بر مبنای آنها برنامه ریزی کنید. برای تعیین ارزش هایتان به باورهایتان فکر کنید. باورهای خود شما نه چیزهایی که دیگران از شما انتظار دارند. از همه اشتباهات تان درس بگیرید و آنها را یادداشت کنید. از این اشتباهات مانند پله ای برای صعود به سوی موفقیت های بزرگ در آینده استفاده کنید.

توجه به سه محور اصلی زندگی

زندگی خود را در اطراف سه محور "خانواده" ، "شغل" ، و "اهداف شخصی" سازماندهی کنید. ضروری است که مدام از امور جاری فاصله بگیرید و با تقسیم منطقی وقتتان برای این سه محور اصلی ، به جای اینکه تحت فشارهای مختلف زندگی قرار بگیرید بر زندگی تان مسلط شوید. صرف چند لحظه تفکر برای استفاده از وقت، مدیریت آن را بهبود می بخشد.

هدف هایتان را مشخص کنید

اهداف ملموس و غیر ملموس شما در زمینه شخصی ، خانوادگی ،و شغلی چه هستند؟ یک هدف ملموس خانوادگی می تواتند خانه بزرگتر، اتومبیل بهتر، تلویزیون مدرن تر، یک مسافرت و هر چیز دیگری که با پول سر و کار دارد باشد. هدف های غیر ملموس مثل روابط بهتر با اعضای خانواده، صرف زمان بیشتر برای قدم زدن با آنها یا کمک در امور منزل است. هدف و عصاره اصلی مدیریت زمان دستیابی به اهداف خانوادگی و شخصی است.

زمینه دوم اهداف حرفه ای است این زمینه با اهداف گروه اول در ارتباط است. چطور می توانید درآمدی داشته باشید که به وسیله آن به اهداف خانوادگی دست پیدا کنید؟ چطور می توانید صاحب مهارت ها و توانایی هایی بشوید که از دیگران جلو بیافتید؟

سومین زمینه اهداف شخصی ( پرورش شخصیت) است. فراموش نکنید پیشرفت بیرونی شما وابسته به پیشرفت درونی تان است. اگر بخواهید در زندگی شخصی و حرفه ای به اهداف ارزشمندی دست پیدا کنید، باید اول خودتان را پرورش بدهید. بزرگ ترین رمز موفقیت این است که بدانید شما می توانید هر چه می خواهید بشوید و به هر هدفی که مد نظرتان است برسید، به شرطی که بدون وقفه روی خودتان کار کنید. سعی کنید هر روز در جهت رسیدن به اهداف در سه زمینه شخصی، خانوادگی، وشغلی گامی به جلو بردارید.

روشن کردن اهداف

کلید اصلی برای دستیابی به موفقیت های بزرگ ، روشنی اهداف است. موفقیت شما در زندگی عمدتا به این بستگی دارد که تا چه اندازه آنچه که واقعا می خواهید برایتان روشن باشد. افرادی که اهداف مکتوب و روشن دارند در مدتی کوتاه به موفقیت هایی دست می یابند که افراد بی هدف تصور آن را هم نمی کنند. هر چه اهدافتان را بیشتر بنویسید و بازنویسی کنید و درباره انها فکر کنید، در ذهنتان روشنتر می شوند. در این صورت به احتمال زیاد بیشتر به کارهایی که شما را به اهدافتان نزدیک می کند خواهید پرداخت و وقت کمتری را صرف کارهای نامربوط خواهید کرد.

اصل پارتو

یکی از مفید ترین اصول مدیریت زمان و زندگی اصل 80/20 است که به نام پایه گذار ایتالیایی آن ویلفردو پارتو ، که آن را در سال 1895 ابداع کرد، نامیده شده است. پارتو متوجه شد که در جامعه او مردم به دو گروه تقسیم می شوند:"تعداد کم و مهم" شامل 20 در صد افراد صاحب ثروت و قدرت و "تعداد زیاد و کم مایه" شامل 80 درصد مردم از طبقات پایین اجتماع. پارتو بعدا متوجه شد که سایر فعالیت های اقتصادی هم از این اصل پیروی می کنند. برای مثال، طبق این اصل ، 80 در صد از نتایجی که به دست می اورید نتیجه 20 درصد از فعالیت شماست، 20 درصد مشتری ها 80 درصد خرید را انجام می دهند، 20 درصد کالا و خدمات 80 درصد سود را به وجود می آورند و مانند آن.

اصل پارتو را در همه کارهای خود به کار ببندید زیرا این خود یک بزرگراه خوشبختی است. برای مثال در زندگی شما فعالیت هایی وجود دارد که با 20 درصد وقت گذاشتن برای آنها سبب نتایج معادل 80 درصد می شوند، و بر عکس، شما ممکن است سال ها مشغول به کاری باشید که 80 درصد وقت شما را به خود اختصاص دهد ولی فقط 20 درصد در زندگی شما مؤثر باشد. دقت کنید که اینطور نباشد.

اگر هدف هایتان را لیست کنید و از نظر اهمیت شماره 1 تا 10 به آنها بدهید، می بینید که 20 درصد از هدف های بالا ، 80 درصد در خوشبختی و زندگی شما مؤثر است در حالیکه 80 درصد بقیه هدف ها فقط 20 درصد از آرزوهای شما را برآورده می کند. زمان را در کنترل خود بگیرید و وقتتان را بیهوده تلف نکنید. به طوریکه اولویت را بر کارها و برنامه هایی بگذارید که 80 درصد در رسیدن به هدف ، شما را کمک می کند. همین الآن دست به کار شوید و حداقل 5 کار بیهوده و کم ارزشی که تا کنون سبب اتلاف وقت و عمر شما شده است را یادداشت کرده و به جای آن 5 کار خوب و ارزشمند را جایگزین کنید و عملا آنها را به اجرا درآورید. با این کار بعد از مدت کوتاهی از بیهودگی دور و تبدیل به انسان ارزشمندی می شوید. شک نکنید.


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بخوانید: 

رازهایی که زنان را در زندگی شخصی و حرفه ای به موفقیت می رساند


برای مشاهده ویدئوهای متنوع کلیک کنید نماشا ، نگاه نو


منابع:

- کتاب مهارت زندگی در جامعه امروز نوشته مهندس داود سعادت کیش

- کتاب استفاده از مدیریت زمان در زندگی شخصی و حرفه ای نوشته برایان تریسی

رازهایی که زنان را در زندگی شخصی و شغلی به موفقیت می رساند

  

زنان موفق


اصول موفقیت در زندگی زنان

  1. هرگز خودتان را دست کم نگیرید. وقتی شخص دیگری از عهده کاری برآمده باشد، به احتمال زیاد شما هم می توانید از عهده آن برآیید.
  2. تنها حد و مرزهایی که واقعا توانایی های شما را محدود می کند همان هایی است که خودتان ایجاد کرده اید.
  3. هنگامی می توانید زن کارآمدی باشید که مسئولیت کامل زندگیتان و آنچه را برایتان پیش می آید بر عهده بگیرید.
  4. همواره به یاد داشته باشید مهم ترین نیروی خلاقی که در زندگی شما تأثیر می گذاردخود شما هستید.
  5. هیچکس نمی تواند کاری کند که شما احساس حقارت کنید مگر اینکه خودتان این احساس را داشته باشید.
  6. همیشه به یاد داشته باشید که انسان بسیار خوبی هستید با توانایی های بسیاری که هنوز از آنها استفاده نکرده اید.
  7. بپذیرید که هر کجا که هستید و هر که هستید نتیجه تصمیم گیری و انتخاب خودتان است.
  8. برای بهبود وضع زندگی تان، خود را آمادهُ تصمیم گیری ها و انتخاب های جدید کنید.
  9. از بهانه تراشی ، عذر آوردن و دیگران را مقصر دانستن دست بر دارید.
  10. عزت نفس داشته باشید و خوشبختی خودتان را مهم ترین اصل زندگی تان قرار دهید.
  11. در هر مرحله از زندگی اهداف خود را کاملا مشخص کنید و برای هر کدام برنامه ریزی مکتوب داشته باشید.
  12. هدف شما باید شکوفا کردن استعدادهایتان و رسیدن به جایی باشد که توانایی آن را دارید.
  13. رسیدن به آرامش فکری را هدف اصلی خود قرار دهید و بر اساس آن برنامه ریزی کنید.
  14. برای دستیابی به آنچه تا کنون به آن نرسیده اید باید کسی شوید که تا کنون نبوده اید.
  15. در مورد آینده و زندگی خود تصویری روشن و واضح داشته باشید.
  16. آینده ایده آل خود را مجسم کنید و در این تصویر خود را طوری ببینید که گویی تمام جنبه های زندگی تان بی عیب و نقص است.
  17. عشق همیشه مهم ترین چیز در زندگی است.
  18. گرانبهاترین گنجینه در زندگی شما کسانی هستند که دوستشان دارید و دوستتان دارند.
  19. یکی از بزرگترین لذت های زندگی خاطرات خوش است. باید تا آنجا که می توانید خاطرات خوش بیشتری بسازید.
  20. مهم ترین مانعی را که بین شما و هدفتان قرار گرفته است مشخص کنید و از همین امروز برای برداشتن آن دست به کار شوید.
  21. کدام مهارت است که پرورش آن بیشترین تأثیر را بر زندگی تان دارد؟ پاسخ درست به این پرسش رمز موفقیت شماست.
  22. یکی از عوامل تعیین کننده خوشبختی شما این است که بتوانید در زندگی فعالیت های خود را اولویت بندی کنید.
  23. حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینه ای یادگیری مداوم است.
  24. به طور مستمر روی رشد و نوسازی شخصیت خود کار کنید.
  25. از سلامت جسمانی خود به بهترین نحو مراقبت کنید. نیرو ونشاط برای موفقیت و خوشبختی ضروری است.
  26. هدف ها رؤیاهایی هستند که محدودیت زمانی دارند. برای رسیدن به هر یک از هدف های خود مهلتی واقع بینانه تعیین کنید.
  27. آنچه بیش از هر چیز با موفقیت و خوشبختی همسویی داردخوش بینی است.
  28. اگر در هر شخص و در هر شرایطی به دنبال نقاط مثبت باشید، تقریبا همیشه آن راپیدا خواهید کرد.
  29. وقتی خدا بخواهد برای شما هدیه ای بفرستد آن را در مشکلی می پیچد. هر چه مشکل بزرگتر باشد، هدیه هم بزرگ تر است.
  30. کلید موفقیت در این است که هدف خود را تعیین کنید و آنگاه طوری عمل کنید که گویی امکان شکست وجود ندارد و همین طور هم خواهد شد.
  31. معیار اصلی کیفیت عملکرد شما به عنوان یک انسان میزان عزت نفس شماست.
  32. هر چقدر خودتان را بیشتر دوست داشته باشید بهتر عمل می کنید و هر چقدر بهتر عمل کنید خودتان را بیشتر دوست خواهید داشت.
  33. گفتگوی درونی خود را کنترل کنید و همیشه با خودتان مثبت و قاطعانه حرف بزنید.
  34. هر روز را با این جمله آغاز کنید: " می دانم امروز اتفاق خوبی برایم می افتد." و خواهید دید که همین طور هم می شود.
  35. با گفتن این جمله احساس خوش بینی را در خود تقویت کنید:"می دانم که در همه موقعیت های زندگیم به نتیجه عالیخواهم رسید."
  36. از انتقاد، محکوم کردن دیگران و گله و شکایت بپرهیزید. در عوض فقط در مورد چیزهایی که واقعا طالب آن هستید فکر کنید.
  37. شما سزاوار داشتن بهترین زندگی هستید. دست خود را به سوی آن پیش ببرید.
  38. اگر با تمام وجود به چیزی اعتقاد داشته باشید سر انجام به واقعیت می پیوندد.
  39. ذهن خود را مدام با تصاویر سلامتی ، شادمانی و سعادتی که آرزوی آن را دارید پر کنید.
  40. نحوه صحبت کردن شما با خودتان در 95% مواقع احساسات شما را تعیین می کند. مرتبا با خودتان تکرار کنید: " خوشحالم، سرحالم و حال خوشی دارم."


راز موفقیت زنان شاغل

  1. موفقیت شغلی هنگامی آغاز می شود که دقیقا مشخص کنید شغل ایدهآل تان چیست.
  2. چه هدفی است که اگر به آن برسید بیشترین تأثیر مثبت را در زندگی شما می گذارد؟
  3. چه کاری است که همیشه انجام آن برای شما آسان اما برای دیگران مشکل بوده است؟
  4. با ایده آل خود شروع کنید. شغل ، زندگی و محیط کاری خود را توصیف کنید.
  5. چه قدم هایی را باید اکنون بردارید تا بتوانید رؤیاهایتان را به واقعیت بدل کنید؟
  6. از دیگران آنچه را که می خواهید طلب کنید. از آنها کمک بگیرید. اطلاعات لازم را کسب کنید. با آنها مشورت کنید. نظرشان را بخواهید و هرگز از خواستن و پرسیدن نترسید.
  7. هر چقدر شغل یا کارتان را بهتر و دقیق تر مشخص کنید، آن را آسان تر به دست می آورید.
  8. قبل از شرکت در مصاحبه شغلی ، لیستی از سؤال هایی که ممکن است از شما بپرسند تهیه کرده و پاسخ آنها را آماده کنید.
  9. پیش از مصاحبه در مورد محلی که می خواهید در آن استخدام شوید تحقیق کنید.
  10. پیوسته روی شبکه روابط خود کار کنید. 85% افراد از طریق روابط و معرفی اشخاص به کار گمارده می شوند.
  11. در طول ساعات کار، پیوسته به کار مشغول باشید. سعی کنید در محل کار خود به پرکارترین فرد مشهور باشید.
  12. ابتدا کار با کامپیوتر را یاد بگیرید و در این کار خبره شوید. در غیر این صورت شغل مناسبی پیدا نخواهید کرد.
  13. برای یک زن موفق، تحصیل هرگز خاتمه نمی یابد. هر روز مطلب جدیدی یاد بگیرید.
  14. با تمرکز مداوم بر روی عملکرد خود و نتایج حاصل از آن برسرعت کار خود بیافزایید.
  15. از وقت خوب استفاده کنید. هر دقیقه را هم به حساب آورید.
  16. برای هر جلسه ای خود را از قبل آماده کنید. در جلسه همه مشغول ارزیابی شما هستند،بخصوص رئیستان.
  17. اگر تمام توانتان همین است که در حال حاضر به کار گرفته اید، بنابراین حاصل کار حال و آینده تان تفاوت چندانی با یکدیگر نخواهد داشت.
  18. اگر بیش از دستمزدتان کار نکنید، هرگز نمی توانید دستمزدی بیش از آنچه که اکنون دریافت می کنید مطالبه کنید.
  19. از رئیستان نهایت استفاده را ببرید. از هر فرصتی برای بالا بردن مهارت ها و توانایی هایتان استفاده کنید.
  20. اینکه از کجا آمده اید مهم نیست، مهم این است که به کجا می روید.
  21. خوب بودن به ندرت برای موفقیت کافی است. عالی بودن را معیار خود قرار دهید و از متوسط بودن پرهیز کنید.
  22. آینده متعلق به کسانی است که از رقابت دست نکشند . هرگز از بهتر شدن دست بر ندارید.
  23. همیشه در کارتان از دیگران تا حد زیادی پیشی بگیرید. در این صورت دیگران نمی توانند با شما رقابت کنند.
  24. صرف نظر از اینکه شغلتان چیست، وظیفه شما همیشه جلب رضایت مشتری است.
  25. مهم ترین مشتری شما رئیس شماست. چه چیزی او را راضی و خشنود می کند؟
  26. بدترین نوع استفاده از وقت این است که کاری را که به هیچ وجه لازم نیست به بهترین وجه انجام دهید.
  27. داشتن تخصص و کارایی برای پیشرفت در کار ضروری است.
  28. لباس هایتان را با دقت انتخاب کنید. طرز لباس پوشیدن باید در شما قدرت و توانایی ایجاد کند.
  29. سرعت از ویژگی های دهه نود به بعد است. هنگامی که موقعیت مناسب برایتان پیش می آید به سرعت حرکت کنید.
  30. نسبت به سازمان و شغل خود تعهد کامل داشته باشید. افراد مسئولیت ناپذیر آینده خوبی ندارند.


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بخوانید : موفقیت ، روش زندگی افراد موفق


ویدئوهای انگیزشی و موفقیت در لینک : نماشا ، نگاه نو



منبع:

کتاب رموز موفقیت برای زنان در زندگی و کار اثر برایان تریسی


جک کانفیلد کلید کاربردی قانون جذب


جک کنفیلد کیست

جک کنفیلد


جک کنفیلد نویسنده آمریکایی بسیار مشهور کتاب های خودیاری و یکی از برجسته ترین سخنرانان انگیزشی و مربیان موفقیت است. جک کنفیلد در دبیرستانی در انستیتوی نظامی لینسلی در ویلینگ تحصیل کرد.  در سال 1966 مدرک کارشناسی خود را در زمینه تاریخ چین از دانشگاه هاروارد دریافت نمود . در سال 1978  عنوان " جوان برجسته سال "  و در سال 1981 مدرک دکترای افتخاری دانشگاه سانتامونیکا را دریافت کرد. کنفیلد مجموعه کتابهای " سوپ مرغ برای روح " را به کمک همراه همیشگی اش مارک ویکتور هانس ، در سال 1990 به رشته تحریر درآورد. در طی سه سال 68 داستان برای این کتاب گردآوری شد. موفقیت زیاد این مجموعه باعث تداوم آن شد تا جائیکه تا به حال نزدیک به 200 عنوان از آن در حدود 112 میلیون نسخه به 47 زبان ترجمه شده و به چاپ رسیده است. او قبل از نویسندگی، در مشاغل بسیاری فعالیت نمود. جک کنفیلد به‌عنوان روان‌درمانگر، مدیر اجرایی ورکشاپ (کارگاه‌های آموزشی) و معلم فعالیت کرده است. 

گرچه جک کنفیلد در زمینه های مختلف فردی ، خانوادگی ، و مالی در سمینارها و کتابهای خود به دیگران آموزش می دهد ، اما دلیل اصلی شهرت وی تأکید مداوم برتأثیر اعتماد به نفس افراد در دستیابی  به موفقیت است و بیشتر اموزه های او هم روی همین موضوع استوار شده اند. او همچنین در فیلم راز هم به عنوان یک کارشناس قانون جذب ایفای نقش کرده است .

جک کنفیلد که توسط بسیاری از افراد به عنوان مربی شماره یک موفقیت در آمریکا شناخته می شود، دلیل متفاوت بودن افراد موفق را مطالعه کرده و آن را گزارش کرده است. شناخته شده ترین کتاب جک کنفیلد، مجموعهکتابهای سوپ مرغ برای روح است که از طریق آن شهرت بسیاری کسب نمود . از سایر کتاب های جک کنفیلد می توان به قدرت تمرکز ، مبانی موفقیت ، شاه کلید ، درود بر خودم ، زندگی با اصول موفقیت ، معجزات تغییرات مثبت ، تفکر مثبت ، ضربه های شفابخش ، و مرواریدهای درایت اشاره نمود. 

در ادامه بخشی از سخنرانی جک کنفیلد با موضوع قانون جذب خدمت شما عزیزان ارائه می شود:


قانون جذب چیست و نحوه استفاده از آن

امروز می خواهم راجع به چیزی صحبت کنم که به طور عمدی از آن استفاده می کنم ، تا بتوانم در زمینه شخصی و تجاری در زندگی ام موفقیت ایجاد کنم .یکی از قدرتمند ترین نیروهای جهان ما را احاطه کرده است و بر ما تأثیر می گذارد. اگر از آن هشیارانه و عمدا استفاده کنیم، می توانیم به گونه ای مثبت از آن بهره ببریم. مثل نیروی جاذبه زمین ،چیزی نیست که بتوانیم آن را خاموش و روشن کنیم ، فقط وجود دارد .مثل جاذبه زمین می توانیم انتخاب کنیم که با آن مبارزه کنیم و راجع به آن گله کنیم. یا می توانیم این مزایای شگرف را تحت کنترل در آوریم مثل کاری که افراد موفق انجام می دهند.من راجع به قانون جذب صحبت می کنم. در ساده ترین شکلش قانون جذب بیان میکند که چیزی که به آن فکر می کنید، راجع به آن صحبت می کنید و قویا به آن باور دارید و آن را شدیدا حس می کنید ، باعث می شوید اتفاق بیافتد. 

به طور ساده بخواهم بیان کنم ، قانون جذب می گوید که شما روی هر چیزی که تمرکز کنید، آن را جذب می کنید. هر چیزی کع انرژی و توجه تان را صرفش می کنید، به شما بر می گردد. بنابراین اگر روی چیزهای خوب و مثبت در زندگی تان متمرکز بمانید به طور خودکار چیزهای خوب و مثبت بیشتری در زندگی تان جذب می کنید. اگر روی کمبود و چیزهای منفی تمرکز کنید آن وقت آن چیزها را در زندگی تان جذب می کنید.


مراحل قانون جذب

اکنون سه گام بیان می کنم تا قانون جذب را در زندگی تان فعال کنید:

گام اول 

این است که چیزی را که می خواهید درخواست کنید نه چیزی را که نمی خواهید. چون قانون جذب بیان می کند که در زندگی تان چیزی را جذب می کنید که انرژی ، تمرکز و توجه تان را صرف آن می کنید. خواسته یا ناخواسته ، اهمیتی نمی دهد. بنابراین باید چیزی که فکر می کنید و حس می کنید را هشیارانه تر انتخاب کنید. قانون جذب همچنین بیان می کند که هر فکر یا حسی که ارائه می دهید، فرکانس ارتعاشی دارد ، که کائنات با بیشتر دادن چیزی که در آن ارتعاش می کنید ، به آن پاسخ می دهد. اهمیتی نمی دهد که این درخواست برایتان خوب است یا نه ، به سادگی فقط به ارتعاشتان پاسخ می دهد. 

بنابراین برای اینکه نسبت به افکاری که به کائنات ارائه می دهید هشیارتر باشید باید تصمیم بگیرید که چه می خواهید. ولی همچنین آن حس هایی را که اگر به خواسته خود می رسیدید تجربه می کردید را هم تمرین کنید. شاید می خواهید حرفه تان را تغییر دهید ، به شهر دیگری بروید ، می خواهید یک جایزه مهم ببرید، در برنامه ای تلویزیونی ظاهر شوید یا از بیماری جدی بهبود یابید. اگر به اهدافتان می رسیدید چه حسی داشتید؟ در کل روز چه می کردید؟ با چه کسی وقت می گذراندید؟ هر چه بیشتر روی چیزهایی که می خواهید تمرکز کنید به جای چیزهایی که نمی خواهید، سریعتر رؤیاها و اهدافتان را آشکار می کنید.

گام دوم

این است که باور کنید چیزی را که می خواهید به دست می آورید، سپس اقدام کنید. این که باور کنید به چیزی که می خواهید می رسید یعنی چه؟ یعنی اینکه انتظار مثبتی را حفظ کنید. روزتان را با اطمینان بگذرانید ، با دانستن اینکه آینده تان را در دست قدرت هایی بزرگتر از خودتان سپرده اید. البته هنگامی که باور کردید که به چیزی که می خواهید می رسید بخش دوم معادله این است که اقدام کنید. اقدام کردنی که باعث ایجاد نتایج دلخواهتان می شود، باورتان را تصدیق می کند که چیزی که می خواهید در دسترس است و به قدرت انتظاراتتان می افزاید.

گام سوم

این است که چیزی را که می خواهید به وسیله تطابق ارتعاشی با آن ، به دست آورید . برای اینکه چیزی را که می خواهید دریافت کنید باید از نظر ارتعاشی با آن هم فرکانس شوید تا آن را در زندگی تان جذب کنید. ساده ترین راه تطابق ارتعاشی با آنچه می خواهید این است که در کل روز بر روی ایجاد احساسات مثبت عشق ، لذت ، شکرگزاری ، و قدردانی تمرکز کنید. چون آنها احساساتی هستند که اگر از قبل به اهدافتان می رسیدید، داشتید . می توانید احساساتی را تمرین کنید که اگر چیزی را که می خواهید از قبل داشتید، تجربه می کردید.

شاید با راندن ماشین مورد علاقه تان حس قدرتمند بودن می کنید ، شاید در ساحل هستید و احساس آرام بودن می کنید. ولی همین حالا حسش کنید درست وقتی که تصورش می کنید. طوری عمل کنید انگار که اتفاق افتاده است. به عنوان یک تکلیف بعد از مطالعه این مطلب شروع به تمرکز روی چیزهایی که در زندگی می خواهید کنید ،به جای تمرکز روی چیزهایی که نمی خواهید. تصمیم بگیرید که راجع به همه چیز مثبت فکر کنید ، شاید به نظر کار ساده ای نرسد اما مطمئن باشید که نتایج آن شگفت انگیز است.


تجربه شخصی جک کانفیلد از به کارگیری قانون جذب 

"از هنگامی که شروع به فراگرفتن قانون جذب و به کارگیری اصول آن در زندگی کردم، زندگی ام به راستی تغییر کرده است. فکر می کنم آن شکل از زندگی که هر کسی در رؤیاهای خود آرزوی داشتن آن را دارد ، زندگی روزمره من است. من در حال حاضر در یک خانه چند میلیون دلاری زندگی می کنم. همسری دارم که براش می میرم. تعطیلات خود را در مناطق جالب و شگفت انگیزی سپری می کنم. کوه پیمایی می کنم و به سفرهای اکتشافی می روم. به مناطق دورافتاده آفریقا سفر می کنم. تمامی این اتفاقات خوب همواره روی می دهند و همچنان به وقوع خواهند پیوست، چرا که من با اطلاع از حقیقت قانون جذب آن را در زندگی به کار می گیرم" ( برگرفته از کتاب راز اثر راندا برن ) .


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بدانید:    پرورش قدرت تخیل


 کانال ویدئویی من  : نماشا ، نگاه نو


معرفی کتاب :

- کتاب راز نوشته راندا برن

- کتاب نوشته هایی از فلورانس اسکاول شین ترجمه پروین قائمی

- کتاب از دولت عشق نوشته کاترین پاندر

پرورش قدرت تخیل


 مقدمه

قوه تخیل نخستین گام به سوی شکوفایی است.

آیا می دانید تفکر ما برمبنای تصاویری شکل می گیرند که در ذهن مجسم می کنیم و کلمات در آن نقشی ندارند؟ برای مثال وقتی می گوییم گل سرخ ، حروف گ - ل –س– ر-خ  به ذهن شما نمی آید، بلکه تصویری ازگل سرخ در ذهن شما ایجاد می شود. بزرگترین خدمت روانشناسان در قرن کنونی به بشریت کشف این حقیقت است که تصویرذهنی همانند یک تجربه به ذهن سپرده می شود.

 وقتی شما تصویری را در ذهن مجسم می کنید ضمیر باطن دستیابی به آن را قطعی تلقی می کند و آن را تجربه ای در نظر می گیرد که پیشاپیش انجام پذیرفته است.همه توانایی های شما از جمله سلامتی و موفقیت به این امر بستگی دارد که چگونه خود را در ذهنیت خود ببینید. بسیاری از افراد به خاطر شرایط نامساعد تربیتی تصویری ضعیف و ناتوان از خود در ذهن دارند. گفتن عباراتی مانند : دست و پا چلفتی هستم ، عصبی هستم ، کمرو و خجالتی هستم  ، کشش ریاضی ندارم ، و ... نشان دهنده آن است که فرد دایره فعالیت خود را در ذهنش محدود ترسیم کرده است.

فراموش نکنید که شما مسئول باورها و معتقدات خود هستید از این رو اگر به نادرست بودن سخنانی که بزرگترها در دوران طفولیت به شما گفته اند یقین دارید مجبور نیستید همچنان آنها را بپذیرید. باورها و آموخته های نادرست را از ذهن خود بیرون کنید تا ذهنتان برای پذیرفتن واقعیتهای تازه آماده شود ( برگرفته از کتاب عظمت خود را در یابید اثر وین دایر ).


راهکارهایی برای تقویت قدرت تخیل


1 . تمرین های تمرکز

از قدرت تجسم خود استفاده کنید. به طور ذاتی همه افراد می توانند آنچه را که دیده یا درک کرده اند در ذهن خود تجسم کنند. فرض کنید به یک مرکز خرید بزرگ رفته اید از لحظه ورود شروع کنید و به ترتیب به نام فروشگاه هایی که می بینید ، دقت کنید. هنگام بازگشت زمانی که در اتومبیل نشسته اید ، سعی کنید نام فروشگاه ها را به همان ترتیبی که به خاطر سپرده اید ، به یاد آورید.

تکنیک دیگر برای تصویرسازی این است که جدولی تهیه کنید. در هر خانه هر کلمه ای که به ذهنتان می رسد را بنویسید . سعی کنید کلمات از حوزه های مختلف باشند مثل: آیینه ، قطار ، کیبورد ، بشقاب ، و ...نوشتن کلمات را تا جایی که خانه های جدول پر شوند ادامه دهید. اکنون با کلمات نوشته شده داستانی بسازید و آن را در ذهن خود تصویر سازی کنید.

2. رویاپردازی

رویاپردازی به خلاقیت ذهنی و ارتقاء عملکرد ذهن کمک می کند. تخیل در بخش های مختلف مغز جریان پیدا می کند و اطلاعاتی را گردآوری می کند که در آینده هر کدام از این داده ها می توانند سرنخی برای یک نظریه خلاقانه باشند. برای مثال در مورد کسب و کار و یا موقعیت شغلی مورد علاقه خودتان ، رویاپردازی کنید.

3. مطالعه و خواندن مطالب مفید

سعی کنید با توجه به علایق خود کتاب هایی را انتخاب کنید و هر روز حداقل نیم ساعت را صرف مطالعه نمایید. خواندن و زمزمه اشعار را فراموش نکنید.

4. گوش دادن به موسیقی

موسیقی تاثیر مثبت و مستقیمی روی حافظه دارد و قدرت تخیل و تمرکز را پرورش می دهد. موسیقی هایی که به شما آرامش می دهند و از شنیدن آنها احساس لذت می کنید را در فواصل کاری ، هنگام استراحت و حتی قبل از خواب گوش کنید. صدای بلند موسیقی مثل محیط شلوغ و نامنظم است و توانایی پردازش و خلاقیت ذهن را مختل می کند.

5. استفاده از تکنیک مدیتیشن (meditation)

فرد از این طریق می تواند توجه خود را به درون متمرکز کرده و احساس آرامش جسمی و ذهنی کند.این تکنیک موجب می شود تا ذهن و احساسات به هماهنگی رسیده و بهتر از قدرت خود بهره گیرند.

6.ریسک پذیر باشید

افراد خلاق تنها به یک روش معمول اکتفا نکرده و راهکار های جدید را تجربه می کنند. برای مثال هنگام رفتن به محل کار همیشه از یک مسیر نروید و سعی کنید مسیرهای دیگر را نیز تجربه کنید. 

در کسب و کار ریسک پذیر بودن و پرورش خلاقیت به شما کمک می کند تا نیازها و علایق مشتریان را در نظر گرفته و کالای به روزتر و بهتری را ارایه کرده و سود بیشتری بدست آورید.



معرفی کتاب :

"قدرت ذهن و تجسم" تالیف پریسا آقا رفیعی


سه گام اساسی برای دستیابی به شانس و ثروت


 برای جذب شانس و نعمت و رونق پیدا کردن کاسبی تان بایستی سه گام اساسی بردارید :

گام اول: درباره حرفه و شغلتان هیچ تصویر منفی در ذهن نداشته باشید و مخصوصا از بیان عباراتی مانند : دیگر نمی توانم حتی اجاره مغازه را بدهم ، نمی دانم آخر و عاقبتم چه می شود ، کار و بارم خیلی خراب است ، و غیره به شدت پرهیز کنید. به محض اینکه از این نوع فکرهای منفی به ذهنتان آمد ، آن را با تفکرات مثبت عوض کنید و سریعا به خودتان بگویید : "من گنجی در نهان دارم و تا آنجا که بتوانم از آن بر می دارم".

حتی اگر نیاز باشد در روز 50 بار این جمله را بگویید تا اثرات تلقین تفکرات منفی را از فکرتان دور کنید.

گام دوم : در تمامی ساعات روز مغزتان را با این افکار پر کنید و هر بار تکرار کنید تا برایتان عادی شود : "پروردگار در هر لحظه برای کمک به من آماده است و حمایت کننده من است و در هر وضعیتی به کمکم می آید و مرا از بدبختی و بیچارگی رها می کند".

گام سوم : هر شب هنگام خواب این جملات را با خود بگویید و با این حقیقت به خواب بروید : "من نعمت های پروردگار را سپاس می گویم و به خاطر چیزهایی که به من داده از او متشکرم".


برگرفته از کتاب تکنیک های دگرگون کننده زندگی اثر ژوزف مورفی

موفقیت ، روش زندگی افراد موفق

  چگونه موفق شویم؟


موفقیت معجزه ومادرزادی نیست،ربطی به شانس هم ندارد.افراد موفق خود را مانند الماس با ارزش می دانند،یعنی آنقدر برای خودشان ارزش قائل هستند که وقتی را صرف بهتر شدن خو د نمایند مثل الماس آنقدر سخت و صبور هستند که راه موفقیت را با تمام مشکلاتش بپیمایند و علاوه بر خودشان اطرافیانشان را به سوی خوشبختی بکشند.

افراد نخبه و موفق می دانند تنها کسی که می تواند آنها را به آرزویشان برساند فقط خودشان هستند. شما نیز وقتی این موضوع را خوب درک می کنید دیگر هیچ عامل بیرونی نمی تواند سد راه خوشبختی و موفقیت شما گردد. محدودیت های بیرونی و دیگران شاید گاهی بتوانند راه شما را سد کنند ، اما محدودیت های ذهنی درون شما می تواند برای همیشه شما را از خوشبختی و موفقیت محروم نماید.

افراد موفق هدف را واضح و روشن انتخاب کرده و سپس تمام پتانسیل و نیروی خود را برای رسیدن به آن متمرکز میکنند. شمانیز می توانید همین کار را انجام دهید. مهمترین امتیاز افراد موفق و نخبه نسبت به انسان های ناموفق و متوسط ، قدرت ذهنی آنهاست. وگرنه کسی به واسطه ثروت پدری ، پیروزی و موفقیت را در خود احساس نکرده است و اتفاقا زمانی انسان به موفقیت می رسد که مشکلی را که دیگران قادر به حل آن نبوده اند برطرف نماید.

این یک حقیقت است که خوشبختی و احساس شادمانی قابل تعریف نیست اما می توان احساس ارزشمندی  ،همراه با آرامش درونی را به خوشبختی تعبیر کرد تلاش کردن برای کسب خوشبختی لذتی دارد که کمتر از خوشبختی نیست. زیرا دست روی دست گذاشتن و بلاتکلیفی همیشه همراه با خودخوری ، خون دل خوردن و نگرانی کشنده است.


پس تمام انسان های موفق تنها دو کار انجام میدهند: ابتدا با تفکر انتخاب می کنند و سپس با تلاش ، انتخابشان را به ثمر می رسانند.این نکته نیز واضح است که اگر نخواهید تلاش کنید هیچ کس نمی تواند شما را خوشبخت کند.در این صورت شما همیشه یا در غم فرصت های از دست رفته هستید و یانگران آینده تا زمان مرگ فرا رسد.

با افراد موفق دوست شوید ، و باآنان نشست و بر خاست کنید مطمئن باشید که روحیه خوب آنها در شما تاثیر زیبا و خوبی خواهد داشت. اگر واقعا خواستار تغییر در خود باشید مطمئنا تغییری شگرف در زندگی شما ایجاد می شود که خودتان و خانواده تان را به وجد خواهد آورد. با تمرین می توانید خصوصیات افراد موفق و خوشبخت که در جدول زیر آمده است را در خود ایجاد کنید.

خصوصیات و ویژگی های افراد موفق و خوشبخت

ویژگی های افراد ناموفق

دارای هدف مشخص و نوشته شدهبدون هدف مشخص و مکتوب
دارای برنامه ریزی مکتوبباری به هر جهت
دارای اعتماد به نفسعدم اعتماد به نفس
دارای استقلال شخصیتنیازمند به تایید دیگران
متشخص و منظمباری به هر جهت و بی نظم
مشغول به کارهای مهم و رو به بالامنتظر و یا مشغول به کارهای غیر مهم و بیهوده
دارای کنترل درونیدارای کنترل بیرونی
به دنبال کسب موفقیت و ثروتبه دنبال امرار معاش
عاشق کار و تلاشکار در حد انجام وظیفه
احساس ارزشمندیاحساس شرمندگی
استفاده مناسب از وقت وزمانتلف کردن وقت
مسلط بر محیط و اطرافیانتسلط محیط و جو بر آنها
سر حال و پر نشاط بودنتنبل و منتظر
به دنبال وضع مطلوبسازش با شرایط فعلی
همیشه در حال یاد گیری و آموزشعدم احساس نیاز به یادگیری
اهل مسابقه و رقابتتماشاچی
داشتن احساس رهبری و فرماندهیمنتظر دستور از دیگران
خطر پذیر و ریسک پذیرترس از سرمایه گذاری



منبع:

سعادت کیش ، داود . مهارت زندگی در جامعه امروز . تهران: انتشارات مادوتا ، 1391

زندگی زیباست وقتی...

  

زندگی زیباست


بازی زندگی و چگونگی انجام آن

اغلب مردم زندگی را مبارزه می پندارند.اما بر خلاف این تصور زندگی همانند یک بازی است که مثل هر بازی دیگری اگر از قواعد آن آگاه نباشیم ، بازنده می شویم. صحنه زندگی یک بازی بزرگ بده و بستان است و از همان ضرب المثل قدیمی« آدمی هر چه بکارد همان را درو خواهد کرد.» تبعیت می کند.

در بازی زندگی هر چه می گوییم ، هر کاری انجام می دهیم و به هر چیزی که فکر می کنیم ، به صورت واضح به خودمان برمی گردد. برای مثال اگر در این بازی عشق و محبت نثار دیگران کنیم ، از آن ها عشق و محبت دریافت خواهیم کرد و برعکس اگر با کینه و نفرت زندگی کنیم ، کینه و نفرت دریافت می کنیم.در این بازی قوه تخیل نقش بسیار مهمی دارد.تخیل در واقع قیچی ذهن است و همواره در حال بریدن الگوهای ذهنی است.خود شناسی و شناسایی ذهن باعث می شود که بتوانیم از قوه تخیل خود بهتر بهره برداری کنیم.

باید آگاه باشیم که تصاویر و الگوهای ذهنی غالب ، دیر یا زود در دنیای واقعی نمود عینی پیدا می کند. تخیل همانند نیرویی خلاق و بی پایان است که هر چه بخواهیم می توانیم از آن بدست آوریم. پس بهتر است خود را در سلامت و فراوانی تصور کنیم و دنیا را جایی زیبا و امن ببینیم و تدبیر امور را بدست پروردگار حکیم بسپاریم.

 نفوذ کلام 

انسان با هر کلامی که بر زبان می آورد به طور مداوم قوانینی را برای خود وضع می کند.در واقع انسان بسته به نوع کلامش پیشاپیش برای خود شکست یا پیروزی را به ارمغان می آورد. به علت توانایی و تأثیری که در کلام وجود دارد ، هر چه انسان به زبان می آورد همان را به سوی خود جذب می کند. بی دلیل نیست افرادی که مدام از بیماری و کسالت صحبت می کنند اغلب خود بیمار هستند ودر مقابل افرادی که همواره راجع به پول صحبت می کنند ثروتمند هستند.بنابراین بیایید درباره آنچه دوست داریم باهم صحبت کنیم نه آن چیزهایی که دوست نداریم. انسان به واسطه کلام روشن خود می تواند شفا و برکت و سعادت را به سوی خود جذب کند. در این میان هر چه برای دیگران بخواهیم خودمان هم از آن بهره مند می شویم.

آدمی می تواند با سحر کلامش وضعیت نابسامانش را بسامان نماید ، مشروط بر آنکه در کلامش به جای غم و اندوه، شادی و سرور، به جای بیماری ، سلامتی و به جای فقر و تنگ دستی ، برکت و فراوانی باشد.نکته پایانی و بسیار مهم این است که رسیدن به این اهداف بدون کنترل افکار و گفتار منفی که حاکی از ترس ، اضطراب ، تردید ، عصبانیت می باشند ، امکان پذیر نیست.


منبع : اسکاول شین ، فلورانس.نوشته هایی از فلورانس اسکاول شین.ترجمه پروین قائمی.تهران : انتشارات نور،1389 

خلاصه ای از کتاب هنر بیان برایان تریسی

به نام حق ...                  

هنر بیان

کتاب هنر بیان ( چگونه در هر موقعیتی قدرتمند ظاهر شویم ؟ ) ، نوشته برایان تریسی و ترجمه زهرا نسیمی  می باشد. برایان تریسی یکی از سخنوران برجسته آمریکا در امور تجاری ، یکی از پرفروش ترین نویسندگان و یکی از مشاوران و مربیان برجسته در زمینه رشد فردی و حرفه ای در جهان امروز است. وی سالانه در حضور 250000 نفر از مردم در مورد مسائل مختلف از موفقیت و مدیریت فردی گرفته تا مدیریت کارآمد ، خلاقیت و فروش به ایراد نطق می پردازد. وی بیش از 40 کتاب به رشته تحریر درآورده و بیش از 350 برنامه آموزشی صوتی و تصویری تهیه نموده است.

توانایی سخن گفتن با مخاطب عامل مهمی در موفقیت هر فرد به شمار می آید. خوب سخن گفتن می تواند احترام دیگران را به همراه داشته باشد ، ارزش و اعتبار شما را افزایش دهد و توجه افرادی را که می توانند شما را یاری رسانده و درها را به رویتان بگشایند ، جلب نماید. باارزش ترین دارایی شما چیست ؟ البته ذهن شما ! یکی از با ارزش ترین مهارت هایی که در اختیار دارید ، توانایی خوب اندیشیدن و ابراز خود به صورت آشکار است. تنها راهی که می توانید از آن طریق ، مهارت خود را در یک زمینه نشان دهید ، بیان نظرات و عقاید تان به طور آشکار و به صورت نوشتاری است. هنگامی که خوب سخن بگویید ، مردم می گویند : « او واقعاً در مورد آنچه سخن می گوید آگاهی کامل دارد.»

برایان تریسی در کتاب هنر بیان در مورد اهمیت تقویت و استفاده از ذهن به منظور سازمان دادن به افکار و جملات درجهت کسب آگاهی و هشیاری نسبت به اظهارات و نحوه بیان ، سخن می گوید. فصل اول کتاب در مورد هنر سخنوری و بلاغت و توانایی متقاعد کردن دیگران است.  فصل دوم در مورد برنامه ریزی و آمادگی برای یک سخنرانی موفقیت آمیز می باشد. تریسی در فصل سوم درمورد تقویت مهارت ذهنی و افزایش اعتماد به نفس به منظور از بین بردن ترس از سخنرانی در حضور جمع سخن گفته است. در فصول چهارم و پنجم در مورد شروع سخنرانی به شکلی مقتدارنه و تأثیر گذار و همچنین در مورد چگونگی تسلط بر جلسات سخنرانی در حضور تعداد کمی از افراد صحبت شده است. برایان تریسی در فصول بعدی کتاب در مورد تحت تأثیر قرار دادن جمع کثیری از مخاطبان ، تکنیک های صوتی قدرتمند و همچنین تکنیک های سخنرانان ماهر ، راهنمایی ها و راهبردهای جالبی  ارائه داده است. مطالعه این کتاب را به علاقه مندان توصیه می کنم و در ادامه خلاصه ای از فصل هفتم کتاب را آورده ام :

 سکوی مهارت : تحت تأثیر قرار دادن جمع کثیری از مخاطبان     

مهارت سخنرانی در جمع

لازم به ذکر است که هر چقدر سخنرانی کوتاه تر باشد ، آمادگی و دقت بیشتری لازم است تا بتوانید در مدت زمانی که به شما اختصاص داده شده است آن را انجام دهید. اگر تمام روز فرصت دارید سخنرانی کنید ، می توانید این زمان را با بیان داستان ها ، مثالها و نکات مختلف درباره موضوع سخنرانی پر کنید. اگر تنها 20 دقیقه فرصت دارید ، باید با تأمل تنها بر بخشهای اصلی که برای فهماندن پیام تان به مخاطب لازم است تمرکز کنید.

عناصر اصلی هر سخنرانی موفق

مقدمه و سرآغاز : هنگامی که برای ایراد نطق از جا برمی خیزید می توانید اولین تأثیر مثبت را به خوبی در مخاطبانتان ایجاد کنید. در اینجا آمادگی نقش اساسی دارد. برای این کار می توانید بالای یک برگه عنوان سخنرانی را یادداشت کرده و سپس هر نکته ای را که می توانید  به آن اشاره کنید یا در سخنانتان بگنجانید ، یادداشت نمایید سپس نکات مختلف را بازبینی کنید و به مرتب کردن و دسته بندی آنها بر اساس نکات اصلی سخنرانی بپردازید. مجدداً مطالب را ویرایش کنید تا جایی که از آهنگ ، ساختار و روان بودن کلام آن رضایت داشته باشید. می توانید مطالب را ضبط کرده و به آنها گوش دهید تا بتوانید مطالب مهم را مجدداً بازنویسی کنید.

تمرین بسیار ، کار را عالی می سازد : بسیاری از افراد معتقدند که نطق آبراهام لینکلن ، بهترین قطعه خطابه به زبان انگلیسی می باشد. وی جمله و عبارات مختلفی را تمرین کرده بود تا سرانجام توانست نطق عالی اش را ایراد کند.

مکان را بررسی کنید : ترجیحاً یک روز قبل ، به محل سخنرانی سری بزنید و در آنجا قدم بزنید و با تمام جزئیات آنجا آشنا شوید. جایگاه سخنرانی ، سیستم صوتی ، روشنایی و جایگاه مخاطبان را بررسی کنید.

با مخاطبان اختلاط کنید : قبل از شروع سخنرانی با برنامه ریزی جلسه ، میزبان ها و در صورت امکان برخی از افرادی که در میان مخاطبان خواهند بود اختلاط کنید. خود را معرفی کنید ، نامشان را جویا شوید ، و بکوشید کمی در مورد آنها اطلاعات کسب کنید. هدف شما این است که احساسی در شرکت کنندگان ایجاد کنید. می خواهید بدانید آنها چه افکار و احساسی دارند و از همه مهم تر ، مایلید احساس کنند که شما و آنها در یک سطح قرار دارید.

به سخنرانی های قبل گوش دهید : اگر سخنرانی شما بعد از یک یا چند سخنرانی دیگر انجام می شود ، این نکته اهمیت دارد که زودتر به جلسه بیایید و به سخنرانان قبلی گوش فرا دهید و از آنچه قبل از شما به مخاطبان گفته شده است اطلاع داشته باشید.

محدوده سخنرانی خود را مشخص کنید. لازم است صحبت هایتان را از قبل برنامه ریزی و تنظیم و بازبینی نمایید.

زمان نمایش : هنگامی که معرفی شدید نفس عمیقی بکشید و جسورانه و با اطمینان به روی جایگاه قدم بگذارید. از معرف خود با دست دادن قدردانی نمایید و لبخندزنان رو به مخاطبان نمایید. چند لحظه ساکت بمانید ، بگذارید مخاطبان در جای خودشان مستقر شوند و توجه شان را به شما معطوف کنند. بگذارید چشمانتان به آرامی روی تمام مخاطبان به گردش درآید. آنها را به چهار بخش تقسیم نمایید : دو قسمت در جلو و دو قسمت در عقب. فردی را در وسط هر بخش انتخاب کنید و با چشمانتان به طور مرتب روی وی تمرکز کرده و سپس بازگردید. سخن خود را با جمله ای آغاز کنید که به سرعت توجه مخاطبان را به شما جلب کند ، به خواسته ، نگرانی یا مشکل مشترک مخاطبان اشاره نمایید.

چند نکته مهم جهت انتقال مناسب پیام به مخاطبان 

1) به منظور تفهیم بهتر مطالب ، به نقل داستانی مرتبط با موضوع بپردازید.

2) هر دو نیمکره مغز را فعال کنید : نیمکره چپ مغز منطقی ، کاربردی ، تحلیلی و غیر احساسی است. ما از این بخش از مغز به منظور دریافت همه نوع اطلاعات استفاده می کنیم. از طرف دیگر نیمکره راست مغز ، با استفاده از تصاویر ، احساسات ، موسیقی و داستان فعال می شود. انسان ها با استفاده از نیمکره راست خود تصمیم می گیرند. وظیفه شما این است که تا آنجا که امکان دارد نیمکره راست مغز مخاطبان را فعال کنید. ، تا بتوانید توجه مخاطبان را برانگیزید.

3) مستقیماً به مخاطبان بنگرید: هنگامی که مستقیماً به شخص نگاه می کنید ، هر فردی که پشت سر وی به شکل (V)  شکل نشسته است ، احساس می کند دارید به طور مستقیم با وی صحبت می کنید. هر چقدر افراد بیشتر احساس کنند با آنها صحبت می کنید و به طور مستقیم با آنها در ارتباط هستید ، بیشتر به شما و به آنچه می گویید توجه خواهند کرد.

4) بایستید و سخنرانی کنید: هنگامی که در حضور تعداد زیادی از مخاطبان سخنرانی می کنید ، مربعی یک در یک یا یک و نیم در یک و نیم متر در نظر بگیرید و در داخل آن مربع بایستید. از قدم زدن به عقب و جلو به طور مرتب خودداری کنید. این حرکات معمولاً ناشی از عصبی بودن فرد است. اجازه دهید بازوانتان به طور طبیعی در طرفین بدنتان قرار گیرند. با لباسهایتان ور نروید و دستانتان را درون جیب های لباس تان فرو نکنید. هنگامی که به نکته ای اشاره می کنید ، به طور طبیعی دستانتان را به سمت بالا و سپس دوباره به طور طبیعی آنها را به سمت پهلوها پایین آورید.

5) به آرامی از نکته ای به نکته دیگر بپردازید : این کار شبیه عوض کردن دنده است ، برای مثال می توانید بگویید « اکنون ، در ادامه صحبت هایم قصد دارم با شما در مورد این مطلب سخن بگویم که ... »

6) حفظ انسجام : مردم از نظر روانی تمایل شدیدی به احساس منطق ، برهان و نظم در جهان طبیعت دارند. این امر « حس انسجام » نامیده می شود. هنگامی که به گونه ای سخن می گویید که آشکارا از نکته ای به نکته دیگر می پردازید ، این نیاز را برطرف میکنید. در نتیجه مخاطبان در کنار شما احساس آرامش می کنند.

7) از قدرت عدد سه استفاده کنید: یکی از قدرتمند ترین ابزار سخنرانی استفاده از عبارات سه کلمه ای است. برای مثال ، سخنرانی جان.اف.کندی در مراسم افتتاحیه حاوی این کلمات بود. « پرداختن هر قیمت ، حمل هر بار ، رویارویی با هر دشواری. »

8) زمانبندی و سرعت مناسب : مقدار اطلاعاتی که در سخنرانی تان می گنجانید به وسیله مقدار زمانی که به شما اختصاص داده می شود ، تعیین می گردد. قانونی که معمولاً سخنرانان حرفه ای از آن تبعیت می کنند این است که برای یک سخنرانی 30 دقیقه ای ، سخنرانی را حول محور سه نکته تنظیم می کنند و برای یک سخنرانی 60 دقیقه ای ، سخنرانی را حول محور پنج نکته تنظیم می کنند.

9) مخلص و ختم کلام : ساده ترین راه پایان دادن به سخنرانی ، جمع بندی و تکرار نکات مهم ، به صورت یک به یک و سپس نتیجه گیری طبیعی از محتوای کلام است. مهم ترین اصل این است که کلامتان را با قوت تمام به پایان برسانید.

هنگامی که سخنرانی تان را پایان می دهید مکث کنید ، ساکت بایستید و به مخاطبان لبخند بزنید.

  دو ویژگی سخنرانان برجسته  

1) انرژی و سرزندگی بسیار زیاد : آنها افرادی خونگرم ، صمیمی و دوشت داشتنی اند و به گفتگوی پر شور و اشتیاق با مخاطبانشان می پردازند.

2) محتوا و نطق بسیار عالی : از آنجا که گوش دادن به یک سخنرانی شکلی از کسب اطلاعات است و افراد همواره علاقه مند به شنیدن و آموختن ایده های جدید هستند ، سخنوران برجسته مطالب عالی و برجسته را با مخاطبانشان در میان می گذارند (تریسی ، 1390 ، صص 194 و 195 )


بیشتر بخوانید:

مهارت ارتباط مؤثر


منبع :

-  تریسی ، برایان(1944) . هنر بیان ، ترجمه زهرا نسیمی . تهران : پدیده دانش ، چاپ سوم ، 1390

موفقیت چیست؟ عامل موفقیت در زندگی


 تعریف موفقیت

موفقیت



شاید بتوان گفت موفقیت یعنی رشد و پیشرفت در ابعاد مختلف زندگی از جمله : سلامت جسمی ، سلامت روحی و معنوی ، سلامت روانی و آرامش ، موفقیت تحصیلی ، موفقیت به لحاظ موقعیت شغلی و اجتماعی ، موفقیت مالی ، احساس صمیمیت و عشق ، ارتباط مناسب با دیگران ، خدمت رسانی به دیگران ، و ...

از نگاه شما موفقیت یعنی چه ؟  هر کس بر اساس انتظارات ، باورها و برداشت های درونی خود ممکن است پاسخ متفاوتی به این سوال بدهد.

هدف از تعریف موفقیت از نگاه خودتان این است که بر پایه‌ی انتظارات خودتان و شرایط موجود زندگی کنید. وقت و انرژی‌تان را صرف کارهایی کنید که باعث خشنودی‌تان، احساس پیشرفت، کمال و خدمت‌رسانی می‌شود.



 فرمول موفقیت


برآوردن آرزوهایتان در حیطه ی اختیار شماست. قدرت جذب و تسلط بر موفقیت در شما وجود دارد و موانع این قدرت هم تحت کنترل شماست. شما از نیروی بیکرانی برای تفکر برخوردارید و این همان رشته پیوندتان با سرچشمه لایزال قدرت مطلق است. موفقیت نتیجه شیوه تفکر شما می باشد. قدرت حکومت در وجود شما قرار دارد . موانعی هم که شمارا از حکومت بر خویش باز می دارند نیز در وجود شما قرار دارند. بزرگترین مانع جهالت است.

با فکر متمرکز می توان به نتایج ظاهرا غیر ممکن دست یافت . همزمان با شکستن موانع محدودیت ، آرزوهای جدیدی بیدار می شوند. به تدریج تفکر آگاهانه را فرا می گیرید . کافی است درک کنید که از طریق تمرکز عمیق به قدرت مطلق در جهان متصل می شوید. آنگاه تمام اعتقاد به محدودیت ها را در هم خواهید شکست .

دیواری که مانع رسیدن شما به خواسته هایتان شود وجود ندارد ، به شرط اینکه خواسته درستی داشته باشید. اگر آرزوهای خود را بر مبنای عدالت و حسن نیت بنا کنید ، از جریان های مفید قدرت در جهان بهره خواهید برد و به جای برخورد با مشکلات می توانید به اوج قدرت امیدوار باشید ، هر چند در ابتدا بطور کامل عوامل خارجی بر وفق مراد نباشد.

هرگز به ظواهر زودگذر فکر نکنید و اعتقاد تزلزل ناپذیر خود را به هدف نهایی حفظ کنید . به دقت برنامه ریزی کنید . 

نکته مهمی که نباید فراموش شود ، دور نگه داشتن نیروهای مخرب ترس ، خشم ، اهمال کاری ، و مانند آن است .


راز موفقیت 


خواستن توانستن است . هر قدر اراده خود را تقویت کنید ، شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت .البته بایستی با تلاش و پشتکار خواسته هایتان را بیافرینید.

هنگامی که همه چیز تاریک و دلسرد کننده به نظر می رسد ، هنگام نشان دادن توانایی شمااست . از کنترل رفتار خود و حفظ آرامش و خونسردی احساس لذت و کامیابی کنید. بذر فکری موفقیت را با ایمان بکارید. با اعتماد کامل بر اینکه خورشید همواره خواهد درخشید و در موعد مقرر محصول زیادی به بار خواهد آمد.

زمانی که قوانین فکری را یاد بگیرید و غیر ازخوبی ،درستی و موفقیت به چیز دیگری فکر نکنید، با تلاش کمتر پیشرفتی بیشتر از قبل خواهید داشت.

نکته دیگر اهمیت عادت به تمرکز است . فرقی نمی کند چه کار می کنید ، فقط در هنگام تمرین به چیزی غیر از آنچه انجام می دهید فکر نکنید. مقصود این است که بتوانید اعمال بی اهمیت خود را کنترل کنید.اگر به ذهن خود اجازه دهید در حال انجام کارهای جزئی منحرف شود ، تمرکز بر کارهای مهم برای شما مشکل می شود. کسی که بتواند تمرکز کند، فردی شاد و فعال است. زمانه برای او سخت نمی گذرد و اغلب کارهای زیادی برای انجام در دست دارد. و همچنین فرصتی برای تفکر درباره اشتباهات گذشته و غصه خوردن را هم ندارد.


 نکاتی که شما را به موفقیت می رساند ( رازهای موفقیت )

  • توجه به اهمیت مدیریت زمان

  • با تمرین نگاهتان را به زندگی اصلاح کنید و از زندگی لذت ببرید

  • دارای شخصیت مستقل باشید

  • سرنوشت و تقدیر هیچ کس از قبل رقم نخورده ، بلکه این منش، شخصیت و انتخابهای ما هستند که زندگی مان را رقم می زنند.

  • آموزش دیدن و افزایش توانمندی یک فرایند دائمی در تمام عمر است

  • ظاهری آراسته و متشخص داشته باشید

  • ورزش کنید تا اندامی متوازن و بدنی سالم داشته باشید

  • انتقادپذیر باشید

  • برای رسیدن به اهداف خود فقط با افراد شایسته مشورت کنید

  • از جر و بحث کردن و مشاجره با دیگران بپرهیزید

  • نیازهای زندگی خودتان را بشناسید و به آنها پاسخ مناسب بدهید

  • به جای اینکه تماشاگر موفقیت های دیگران باشید خودتان اهل رقابت باشید

  • پشتکار داشته باشید

  • هیچ چیز ارزش از دست دادن سلامتی را ندارد


بیشتر بخوانید:

موفقیت ، روش زندگی افراد موفق


منابع :

کتاب " عادتهایی برای کسب موفقیت های شگفت انگیز برای شما " اثر ترون کیودومانت

کتاب " مهارت زندگی در جامعه امروز " تالیف مهندس داود سعادت کیش

امروز روز دیگری است ، با توکل به خدا دوباره شروع کن


شروع دوباره



مبادا چند ساعت دیرتر

به زندگی کردن فکر کنید

باید تاخت ، باید زد به سیم آخر

باید دل به دریا زد...

باید کرد آن کاری را که باید

باید خواست تا بشود...

هیچ چیز در این زندگی 

آنقدر سخت نیست که هیچ وقت حل نشود...

هیچ چیز آنقدر تلخ نیست که رد نشود

هیچ چیز آنقدر بد نیست که خوب نشود