نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی و سبک زندگی سالم

نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی و سبک زندگی سالم

مداخله در بحران ( حمایت از بیماران صعب العلاج)


مقدمه

بیماری ها را می توان به دو دسته بیماری های عمومی که با پیگیری اندک و مصرف دارو به سلامت بیمار می انجامد. و بیماری های صعب العلاج (incurable) که همواره با ریسک و خطر مرگ همراه است تقسیم کرد. از جمله بیماری های صعب العلاج می توان به انواع سرطان ها اشاره نمود. بیش از دویست نوع متفاوت از بیماری های سرطان وجود دارد که هر کدام به شیوه خاص ایجاد می شوند. اما چیزی که در همه آنها مشترک است این است که همه ی آنها با یک روش مشابه شروع می شوند، با یک تغییر در ساختار طبیعی یک سلول. سرطان زمانی شروع می شود که ساختار ژنتیکی سلول تغییر کند. در این حالت سلول های سرطانی سریعا رشد می کنند و تکثیر می شوند اما برعکس سلول های طبیعی بعد از زمان معین ، از بین نمی روند بلکه با ادامه رشد و تکثیر  به هم می چسبند و ایجاد توده سلولی به نام تومور می کنند.

پس از اینکه تومور در بدن شکل گرفته و توسط متخصصین پزشکی تشخیص داده شد، بیمار و نیز نزدیکان بیمار در شرایط خاص روحی و روانی قرار می گیرند. در این شرایط و نیز در فرایند بیماری  و درمان آن ، آنچنان که در کشورهای پیشرفته رایج شده است، نیاز مبرم به روانشناس و مشاور وجود دارد تا در کنار فرد قرار گرفته و نحوه مواجهه و کنار آمدن با بیماری و عوارض آن را با بیمار و نزدیکان وی ، به بحث بگذارد.


مراحل مواجهه با بیماری (مدل کوبلر راس)

از لحلاظ روانی اولین و سخت ترین مرحله ای که بیمار و خانواده اش  با آن روبرو هستند، اطلاع از ابتلا به بیماری است. از نظر کوبلر راس ، افرادی که به بیماری های صعب العلاج دچار می شوند پنج مرحله را سپری می کنند:

1. انکار : عدم پذیرش تشخیص پزشک و مراجعه از پزشکی به پزشک دیگر برای اطمینان از صحت تشخیص بیماری.

2.خشم: زمانی که صحت تشخیص تایید می شود، بیمار به شدت خشمگین و عصبانی می گردد.

3.چانه زنی: بیمار اگرچه احساس می کند که فرصت زیادی ندارد ولی تلاش می کند مدت بیشتری زنده بماند. 

4.افسردگی: بیمار دچار یاس و ناامیدی می شود.

5.پذیرش: بیمار وضعیت خودش را می پذیرد و در انتظار شرایط بد می ماند که حالت مطلوبی نیست.


البته درمانگران عقلانی-عاطفی-رفتاری مثل آلبرت الیس معتقدند که وقتی حادثه ای روی می دهد افراد به شیوه های متفاوتی فکر می کنند و احساسات متفاوتی را تجربه می کنند و بر اساس آن رفتارهای متفاوتی را بروز می دهند. بنابراین تعمیم مراحلی که کوبلر مطرح ساخته در مورد همه بیماران صادق نیست. هر بیمار به نوع خاصی با مشکل مواجه می شود و از روش هایی برای رسیدن به آرامش نسبی و موقتی استفاده می کند . فردی با گریه کردن، دیگری با صحبت کردن، نفر سوم با سکوت کردن و خلوت کردن با خود و ... لذا بایستی به بیمار اجازه داده شود به شیوه خودش نسبت به مشکل به وجود آمده واکنش نشان دهد.

بسیار مهم است که درباره شیوه ی مناسب اطلاع رسانی به بیمار در مورد بیماری ، اندیشیده شود و متناسب با روحیه او این کار انجام شود. وقتی بیمار از بیماری اش اطلاع یافت به او فرصت دهید تا پس از کنار آمدن با بیماری اش درمان را شروع کند.مسلما روند درمان تغییراتی را در زندگی ایجاد می کند که ممکن است سریعا آمادگی روبرو شدن با آنها را نداشته باشد. در مورد شدت بیماری و مدت زمان لازم برای اماده شدن بیمار جهت درمان با پزشک معالج او صحبت کنید.

آشنایی اعضای خانواده با فنون برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی مناسب هم می تواند بیمار را در رسیدن به آرامش یاری دهد. لازمه برقراری ارتباط کلامی و غیر کلامی مناسب خانواده با بیمار ، گوش دادن فعال است. این مهارت می تواند یکی از روش های مؤثر برای کاهش ناراحتی بیمار باشد. وقتی بیمار درباره ی غم و اندوهش صحبت می کند ، بهتر است نزدیکان با توجه به او گوش دهند و به او بگویند:" درست است که ما به جای تو نیستیم اما می فهمیم که پذیرش این بیماری چقدر برایت سخت است، ما در تمام مراحل درمان همراهت هستیم و تو تنها نیستی".

 

آموزش فنون آرام سازی به بیمار ، طرح سوالات مناسب که موجب ابراز احساسات عمیق فرد نسبت به بیماریش می شود ، و تشویق بیمار به خاطر همکاری در روند درمان و پیشرفت بیمار در تغییر افکار استرس زا ، برخی از روش های مؤثر بر قراری ارتباط کلامی با گروه بیماران خاص است. 

توجه:

دستور دادن و ارائه طریق ، آگاهاندن و ترساندن، اخلاقی کردن موضوع و نصیحت کردن، قضاوت کردن، روش های غیر موثری هستند و کمکی به بیمار نمی کنند.


مشاوره روانشناسی بیماران سرطانی


امید درمانی و بیماران صعب العلاج

بیماری های صعب العلاج من جمله سرطان ، تغییرات ، فشارها و تاثیرات متفاوتی بر زندگی بیمار و خانواده وی می گذارد. پاسخ به سرطان یا سایر بیماری های از این دست، به مواردی از جمله بیمار و ساختار روانشناختی وی ، خانواده و محیط اجتماعی ، میزان ناتوانی و بدشکلی های ایجاد شده بستگی دارد و می تواند بر تمام سطوح فعالیت های بیمار اثر بگذارد.

بحران های ناشی از این بیماری ها سبب عدم تعادل و ناهماهنگی فکر، جسم، و روح می شود. اما بیشترین حالت در این دوره برای بیمار احساس یاس و ناامیدی است. از واکنش های احتمالی دیگر افسردگی را می توان نام برد که در این افراد باعث می شود که دیگر برای زنده ماندن تلاش نکنند و فرصت های بهتر زندگی کردن در باقیمانده عمر را از دست بدهند. امید با شاخص های آسیب های روانی مرتبط با افسردگی و ناامیدی ، همبستگی منفی دارد. امید و امیدواری پیش بینی کننده شاخص های سلامت جسمی و روانی است. از این رو به نظر می رسد مداخلات روانشناختی بتوانند گامی مؤثر در جهت افزایش امید و کاهش افسردگی  های ناشی از این دست بیماری های صعب العلاج بردارند.

در چند دهه اخیر روانشناسی مثبت گرا و روانشناسی سلامت به افزایش شادمانی، سلامت، و مطالعه علمی در مورد نقش نیرومندی های شخصی و سامانه های اجتماعی مثبت در ارتقای سلامت بهینه تاکید دارند. مضامین اصلی روانشناسی مثبت گرا شامل شادمانی ، امید، خلاقیت ، و خرد می باشند. در بررسی اثربخشی رویکرد امید درمانی بر مولفه های امید ، معنای زندگی ، عزت نفس، افسردگی ، و اضطراب نشان داد که این مداخله باعث افزایش امید ، معنای زندگی ، عزت نفس، و کاهش نشانگان افسردگی و اضطراب شده است.

دو رویکرد مهم در امید درمانی


امید درمانی اسنایدر

دربین درمان های روان شناختی ، امید درمانی اسنایدر ، درمانی است که امید را به عنوان هدف اصلی درمان مد نظر قرار داده است. ریک اسنایدر بنیانگذار نظریه امید و درمان مبتنی بر آن ، امید را به عنوان سازه ای شامل دو مفهوم این گونه تعریف می کند:" توانایی طراحی گذرگاه هایی به سوی اهداف مطلوب به رغم موانع موجود و کارگزار یا عامل انگیزش لازم برای استفاده از این گذرگاه ها".

امید درمانی از نظریه امید اسنایدر و اندیشه های برگرفته از درمان شناختی-رفتاری ، درمان راه حل مدار ، داستان درمانی یا روایت درمانی مشتق می شود. و بر این هدف استوار است که به درمانجویان کمک کند تا اهداف را فرمول بندی کرده و گذرگاه های متعددی را برای رسیدن به آنها بسازند و خود را برای دنبال کردن اهداف برانگیزانند و موانع را به صورت چالش هایی برای غلبه از نو چهار چوب بندی کنند.

تفکر امید و بیماری های صعب العلاج به شدت با یکدیگر مرتبطند از آن جهت که افراد امیدوار بیشتر بر مشکل متمرکز شده و در حل آن فعالانه عمل می کنند و دوم اینکه در مواجهه با بیماری، پریشانی کمتر و تطابق بیشتری از خودشان نشان می دهند. در مراحل درمان نیز افراد امیدوار در تحمل درمان های دردناک و طولانی و عوارض شیمی درمانی یا پرتو درمانی از خود مقاومت بیشتری نشان می دهند و در مرحله بهبود نیز افراد امیدوارتر افکار مثبت تری راجع به زندگی شان دارند و گرایش بیشتری به شناسایی جنبه های مثبت از خود نشان می دهند.


روش های درمانی مبتنی بر نظریه امید 

معرفی امید و جنبه های مختلف آن

معرفی اهداف و انواع آن به عنوان بخشی از فرایند افزایش امید

ایجاد ساختاری برای کشف اهداف

ارائه راهکارها برای تنظیم هدف واضح و عملی در سطوح مختلف

تهیه لیست اهداف، اولویت بندی آنها و انتخاب یک هدف

آشنایی با شیوه های افزایش انگیزه و نیروی اراده جمعی در پیگیری اهداف

تغییر خودگویی های منفی

ساختن فیلم درونی با استفاده از تصویر سازی مثبت گرایانه و ارائه جملات و حکایات امیدبخش جهت تقویت نیروی اراده ذهنی

رژیم غذایی مناسب و فعالیت بدنی

استفاده از پیوستار پیشرفت برای ارزیابی فرایند پیگیری هدف و ارائه بازخورد مناسب

آشنایی با شیوه های غلبه بر موانع و چالش ها

ترسیم رابطه تفکر و احساس مثبت ناشی از رسیدن به هدف در افزایش امید


بیشتر بخوانید: پروتکل درمان سوگ


رویکرد افزایش و ارتقاء امیدواری سیمونتن

وقتی فردی با بیماری های صعب العلاجی همچون سرطان مواجه می شود ممکن است با تصور جسمش همچون یک دشمن، با آن احساس بیگانگی کند در این حالت توانمندی جسمش برای مبارزه با بیماری را نادیده می گیرد و یا به آن بی اعتماد می شود. لذا پیشنهاد می شود از روش تصورات ذهنی هدایت شده سیمونتن استفاده کرده و مراحل زیر را ، 3 بار در روز و هر بار به مدت 15-10 دقیقه انجام دهند.


روش تصویر سازی ذهنی هدایت شده سیمونتن

لطفا چشمانتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید ، عضلات بدنتان را در وضعیت آرامی قرار دهید. بدنتان را کاملا رها کنید تا در صندلی فرو رود. حالا روی عضلات بدنتان متمرکز شوید و اگر عضله ای گرفتگی دارد آن را رها کنید تا به آرامش برسد مطمئن شوید دست ها، شانه ها، عضلات ناحیه صورت ، شکم ، و پاها در وضعیت راحت و آرامی قرار دارند.حالا روی تنفستان متمرکز شوید به اینکه چطور با ورود هوا به شش ها سینه و شکم شما بالا و پایین می رود. دقت کنید نفس عمیق بکشید و با هر نفس هوا را از بینی به درون شش ها بفرستید و از راه دهان به آرامی خارج سازید. سعی کنید هر نفس را با سه شماره به داخل شش ها ببرید و تا سه شماره نگه دارید و با سه شماره از راه دهان به بیرون بفرستید. تنش ها را از خود دور سازید و کاملا آرام باشید.

حالا تصور کنید مقابل درب بزرگی ایستاده اید آن را به آرامی باز کنید و وارد دنیای شگفت انگیز بدنتان شوید و به اندام های درونی بدنتان توجه کنید. نظمی که خداوند در آنها قرار داده است را با دقت نظاره کنید. همان طور که می دانید هر کدام از اندام های بدن از تعدادی سلول تشکیل شده است. حالا وارد سلول های بدنتان شوید مثل اینکه جنگ سختی بین سلول های بدن شما و سلول های سرطان یدرگرفته است . اصلا نگران نباشید چون سربازان شما بسیار مقاوم تر از سربازان دشمن هستند و با تمام قوا آنها را نابود خواهند کرد.

با هر درمانی که دریافت می کنید یک قدم به سلامتی کامل نزدیک می شوید. سرانجام پس از مبارزه سخت سلول های بدن ،تمامی عوامل بیماری زا را نابود می کنند ، بیماری از بین می رود و سلامتی به شما بر می گردد. سرطان را مجسم کنید که کوچک و کوچک تر می شود و در نهایت از بین می رود. سلول های سرطانی را تصور کنید که به صورت ادرار و مدفوع از بدن دفع می شوند و مجسم کنید که اکنون انرژی و اشتهای بیشتری دارید و احساس راحتی می کنید.

حالا روی سلامتی بدنتان متمرکز شوید و از سلامت ایجاد شده لذت ببرید ، لذت را با عمق وجودتان حس کنید. مطمئن باشید که سیستم ایمنی بدن شما قدرت مقابله با انواع بیماری ها را دارد. شما ذهن توانمندی دارید که می تواند روی این سیستم تاثیر مثبت بگذارد. پس با کمک ذهن قوی و سیستم توانمندی که در بدن دارید می توانید با انواع بیماری ها مبارزه کنید و در یک وضعیت سلامت از زندگیتان لذت ببرید پس هیچگاه درباره بیماری نگران نشوید. حالا کم کم آماده شوید تا از این سفر برگردید و از همان راهی که آمده بودید بر می گردید تا دوباره به جلوی درب بزرگ برسید ان را به آرامی باز کنید و از آن خارج شوید حالا چند نفس عمیق بکشید و با شمارش معکوس چشمانتان را به آرامی باز کنید 1،2،3،4،5 .

منابع:

کتاب کاربرد پذیری فنون مشاوره جهت بهزیستی بیماران سرطانی و خانواده هایشان تالیف دکتر عبدالله شفیع آبادی و دکتر کاترین فکری

مقاله بررسی اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی بر افزایش میزان امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تالیف هانیه بیجاری و همکاران


نویسنده: نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی


ارائه خدمات مشاوره تلفنی و حضوری در زمینه فردی ، خانواده  و کودک 09305785683


جهت مشاهده ویدئوهای متنوع انگیزشی و موفقیت کلیک کنید




روانشناسی سوگواری


مقدمه

از دست دادن فرد یا چیزی که شما دوست دارید و عمیقا برایتان مهم است تجربه دردناکی است. شما احتمالا انواع مختلفی از هیجانات را تجربه می کنید و ممکن است این درد و ناراحتی که شما تجربه می کنید هیچ گاه تمام نشود. بازخوردهای رایجی نسبت به سوگ وجود دارد، اما با وجود اینکه راههای صحیح و غلط زیادی برای سوگواری وجود دارد اما شیوه های سالم مقابله با این درد به شما اجازه می دهد تا خود را تجدید قوا و به جلو هدایت کنید.


سوگ عاطفی


معنی سوگ ( grief)

سوگ پاسخ طبیعی و چندگانه به فقدان است ،بالاخص فقدان شخص یا چیزی که باوی پیوند خاصی داشته ایم. اگر چه در این مورد بیشتر بر پاسخ هیجانی تاکید می شود اما سوگ جنبه های شناختی ، جسمی، رفتاری ، اجتماعی ، روحی، و فلسفی را نیز در بر می گیرد. سوگ وضعیت روانی یا شرایط ذهنی رنجش و زجر عاطفی و هیجانی است که نتیجه پیش بینی شده ی داغداری است. داغداری پروسه درگیر شدن افراد با تکالیف مرتبط با ادامه زندگی بدون فرد یا شیء از دست رفته می باشد. سوگ برای بیشتر افراد با مرگ تداعی می شود ، اما شامل هرگونه ازدست دادن مانند طلاق یا جدایی از یک رابطه ، از دست دادن سلامتی ، ازدست دادن شغل یا موقعیت اجتماعی ، بازنشستگی، مرگ یا بیماری سخت عزیزان ، و زنده ماندن پس از یک حادثه و... می شود.


انواع سوگ


1. فقدان سوگ(absent grief) : احساس سوگواری اصلا وجود ندارد . فرد در حالت شوک و بهت زدگی است. انکار کامل مسئله وجود دارد.

2.سوگ بازداری شده (inhibited grief) : وقتی فرد جلوی خود را گرفته و هرگز مراحل سوگواری را تمام نمی کند اما کم و بیش درباره جنبه های خاصی داغدار می شود.

3. سوگ تاخیری (delayed grief) : فرایند سوگواری به مدت طولانی به تعویق می افتد و با یک رویداد فشارزای دیگر یا فقدان مجدد ، خود را نشان می دهد.

4. سوگ مزمن (chronic grief) : طولانی شدن و حاد شدن سوگ به گونه ای که باعث روان رنجوری فرد و واکنش های افسردگی ، کناره گیری ، وحشت زدگی و... شود.

5. سوگ غیر منتظره(unexpected grief) : وقتی فقدان ناگهانی و فاجعه آمیز باشد فرد دچار شوک شدید می شود. با گذر زمان و ترغیب فرد فرایند سوگواری شروع می شود. یعنی حادثه چنان شدید است که فرد شروع به سوگواری نمی کند.

6. سوگ سلب شده (disenfranchised grief) : سوگی که فرد نمی تواند آشکارا فقدان را بپذیرد و به طور عمومی سوگواری کند و از حمایت برخوردار شود. مانندک مرگ همسر طلاق گرفته ، و سقط


انواع واکنش به سوگ

 هیجانی : مانند خشم ، غم ، احساس گناه ، اضطراب ، خستگی ، تنهایی و ...

 جسمی : خالی بودن معده ، سفتی عضلات سینه ، حساسیت به صدا ، ضعف عضلات و ...

 شناختی : ناباوری ، سردرگمی ، اشتغال ذهنی ، خیال پردازی و...

 رفتاری : اختلال خواب ، اختلال خورد و خوراک، گوشه گیری اجتماعی، رویا دیدن، گریه کردن، کاهش فعالیت، و...


تکالیف سوگ

1. پذیرفتن واقعیت فقدان

2. تجربه کردن ناراحتی و سوگ

3. سازگاری با زندگی تازه

4. تداوم بخشیدن به زندگی ( ادامه زندگی )


رویکردهای مرتبط با داغداری و سوگ


1. نظریه مرحله ای کوبلر راس

احتمالا معروف ترین مدل فقدان شناخته شده ، مدل معروف الیزابت کوبلر راس است که مراحل پنج گانه سوگ را در بر می گیرد. انکار ، خشم ، چانه زنی ، افسردگی ، و پذیرش مراحلی هستند که افراد هنگام رویارویی با مرگ یکی از عزیزان ، از آن عبور می کنند. البته این مراحل مختص همه افراد نیست و هر فردی به شیوه مخصوص خود به آنها پاسخ می دهد.

انکار 

اولین مرحله از مراحل پذیرش مرگ است. کوبلر راس معتقد است که انسان در ناخودآگاه خود مرگ خود را ناممکن می داند و به همین دلیل تقریباً غیر قابل تصور است که بپذیریم ما نیز روزی با مرگ روبرو خواهیم شد. بنابراین، اولین مرحله در مواجهه با خبر بیماریِ مهلک خود یا یکی از عزیزان، انکار  آن است.

جمله ای که اغلب در این مرحله از بیماران شنیده می شود این است : من؟ نه ممکن نیست

در این مرحله بیمار می کوشد تا با انکار بیماری خود شرایط روحی خود را حفظ کند. کوبلر راس معتقد است این مرحله در کلیۀ بیماران در آستانۀ مرگ مشاهده می شود، چه آنهایی که صراحتاً از بیماری خود مطلع شده اند و چه آنهایی که به صورت غیر مستقیم به این مسأله پی برده اند. همچنین کوبلر راس بیان می دارد که بسیاری از بیماران، زمانی به انکار متوسل می شوند که با کادر درمانی بیمارستان مواجهه دارند، یعنی با کسانی که خود به دلایلی از شیوه انکار در مواجهه با مرگ استفاده می کنند، در حالی که همین بیماران با بعضی افراد در باب بیماری یا مرگ خود به راحتی صحبت می کنند

خشم

در پایان مرحلۀ اول که دیوار انکار فرو می ریزد، انکار جای خود را به خشم ،غیظ، حسادت و تنفر می دهد و بیمار خشم خود را بدون هیچ نظم و قاعده ای متوجه محیط پیرامون خود می کند. در این شرایط همه چیز باعث نارضایتی بیمار می شود و همین خشم سبب خواهد شد که اطرافیان اعم از پزشک، پرستار و حتی خانواده بیمار نسبت به بیمار کم توجهی کنند و خود را در معرض خشم وی قرار ندهند، که البته همین کم توجهی خشم بیشتر وی را در پی خواهد داشت. کوبلر راس معتقد است که اشکال کار از آنجا آغاز می شود که ما نمی توانیم خود را جای بیمار بگذاریم و از احساسات او آگاه شویم.


چانه زنی 

مرحله سوم از مراحل پذیرش مرگ مرحله چانه زنی  است. کوبلر راس معتقد است که مطالعه و بررسی این مرحله به این دلیل که اغلب میان بیمار و خداوند صورت می گیرد، امری سخت و دشوار است. وی در شرح این مرحله می گوید:
چنانچه در مرحلۀ نخست موفق نشده باشیم واقعیت های غم انگیز را هضم کنیم و در مرحلۀ دوم بر خدا و مردم خشم گرفته باشیم، آنگاه به خود می گوییم شاید بتوانیم به نوعی به توافق برسیم، شاید که این واقعۀ محتوم به تعویق افتد. اگر خداوند بر آن است تا مرا از زمین بردارد و به درخواست های خشم آلود من وقعی نمی نهد، پس با زبان خوش پیش می روم، بلکه ترتیب اثر دهد.  بیمار بیشتر این قول و قرارها را که با خداوند گذاشته است، همچون رازی پنهان نگه می دارد، اما گاهی در مصاحبت های خصوصی یا اعترافات خود تلویحاً به آنها اشاره می کند. بسیاری از بیماران عهد می کنند که در قبال باز یافتن سلامتی خود و داشتن عمری طولانی تر، عمر خود را وقف خداوند کنند.

افسردگی 

بالاخره زمانی فرا می رسد که بیمار نیاز به عمل جراحی و بستری شدن های متمادی پیدا می کند و به تدریج نشانه های بیماری در وجود او ظاهر می شود. در این مرحله بیمار دیگر قادر به انکار بیماری خود نیست و احساس خشم و غضب او جای خود را به احساس زوال و در نتیجه افسردگی  می دهد. البته کوبلر راس میان دو نوع افسردگی تفاوت قائل می شود و معتقد است که برای برون رفت بیمار از این شرایط، باید میان این دو نوع افسردگی تمایز گذاشته شود. نوع اولِ افسردگی، افسردگی واکنشی است.
این نوع افسردگی نتیجۀ از دست دادن چیزی در گذشته است. از دست دادن توانمندی، شغل، قطع عضو و اختلال در شرایط خانواده از جمله علل بروز این نوع از افسردگی است.  اما نوع دیگر افسردگی، افسردگی مقدماتی یا افسردگی تدارکاتی  است که در آن بیمار برای پذیرش مرگ آماده می شود. این نوع از افسردگی بر خلاف افسردگی واکنشی، ناشی از پرداختن به امور پیش رو است. در این زمان بیمار خود را برای از دست دادن همه چیز آماده می کند. در واقع در این حالت بیمار می کوشد تا پذیرش مرگ را برای خود تسهیل کند. در این نوع افسردگی، توجه دادن بیمار به جنبه های مثبت زندگی و سعی و تشویق برای مبارزه با بیماری به معنای تلاش برای نادیده گرفتن مرگ محتوم است.

پذیرش

بر اساس نظریه کوبلر راس، پذیرش  آخرین مرحله از فرآیند رویارویی با مرگ است و تنها زمانی بیمار به این مرحله خواهد رسید که توانسته باشد با کمک دیگران از مراحل پیشین عبور کند. در این مرحله بیمار دیگر نه افسرده است و نه خشمگین. البته نباید گمان برد که این مرحله، مرحله خوشی است، بلکه این بازۀ زمانی تهی از هر احساسی است، گویی دیگر درد به پایان آمده و به گفتۀ یکی از بیمارانِ مورد مصاحبه، زمانِ فرا رسیده است. » واپسین استراحت پیش از سفری طولانی « اگر چه توضیحات کوبلر راس در تبیین این مرحله بسیار مبهم می نُماید، اما به نظر می رسد که وی میان تسلیم و پذیرش تفاوت قائل می شود و معتقد است آن دسته از بیماران که تا آخرین لحظه در جهت انکار مرگ با بیماری خود می جنگند، در انتها با این بیان  به واقع تسلیم مرگ می شوند. اما گروهی دیگر با پذیرش نزدیک شدن به زمان پایان زندگی  ،با بیان " دیگر از پا افتاده ام " ، شروع به دل کندن از علایق خود و این دنیا می کنند.

کوبلر راس این پنج مرحله را به عنوان سازوکار دفاعی انسان در مواجهه با شرایط سخت و خبرهای مصیبت بار معرفی می کند و بیان می دارد که اگر چه این مراحل به صورت جدای از یکدیگر مطرح شدند، اما در بسیاری از مواقع همپوشانی دارند؛ همچنین همۀ این مراحل دارای عنصری مشترک به نام امیداند. وی در این باره چنین می گوید:
واقع بین ترین و پذیرنده ترین بیماران هم روزنه ای برای امید باز گذاشته اند، امکان اینکه راه درمان قطعی وجود داشته باشد، یا داروی تازه ای کشف شود… یا پروژه تحقیقاتی در آخرین لحظه به نتیجه برسد. با همین بارقۀ امید است که بیمار می تواند هفته ها و ماه ها درد و رنج را تحمل کند.


2.نظریه دلبستگی بالبی

معروف ترین مدل درمانی برای همگان نظریه بالبی است، که به مطالعات وی بر سر جدایی و باز پیوست فرزندان و والدینشان بر می گردد. نظریه دلبستگی مدلی خطی-مرحله ای است که متمرکز بر رابطه فرد با عزیز از دست رفته اش است. شکستن مرزهای هیجانی و قطع ارتباط با فرد از دست رفته به واسطه فقدان، نیاز به سوگواری دارد. شکست در سوگواری به شدت با کنار نیامدن با فقدان ارتباط دارد. نیاز به تفکیک هیجانی( جدایی هیجانی) از فرد یا شیء از دست رفته ، هدف نهایی فرایند سوگ به حساب می آید. شکست در سوگواری می تواند نشانه سرکوب آسیب گونه ی احساسات باشد. نهایتا تفکیک( جدایی) باعث گسستن پیوندها و خاطرات با فرد یا شیء از دست رفته می شود.


3. نظریه رشدی اشنایدر

به نظر می رسد مدل رشدی اشنایدر که یک مدل فرایند هشت مرحله ای است مدل خوبی برای فقدان باشد. نظریه وی یک نظریه جامع رشدی است که به منظور رشد فردی در بافتهای استرس ، فقدان و سوگ به کار می رود. مدل رشدی اشنایدر شامل مراحل زیر است:

1. آگاهی از فقدان اولیه که عمدتا یک عامل فشار(استرسور) قوی به حساب می آید.

2. تلاش برای محدود کردن آگاهی از فقدان، متمرکز کردن انرژی روانی خود بر جنبه ها و خاطرات فرد از دست رفته ، استفاده از منابع درونی برای دفع کردن آنی عدم تعادل خویش.

3. تلاش برای محدود ساختن آگاهی بااستفاده از رهاسازی، که شامل تشخیص محدودیت های فردی با توجه به فقدان ، رها کردن اهداف تخیلی، فرضیات بی مورد و توهمات نامناسب است.

4. آگاهی از بافت فقدان که با عزاداری قابل تشخیص است. این مرحله سخت ترین مرحله مقابله است که با تنهایی ، رنج ، و احساس گناه مشخص می شود.

5. به دست آوردن دیدگاهی پیرامون فقدان، رسیدن به نقطه پذیرش و به سازش رسیدن در گذر زمان است.

6. فرمول بندی مجدد فقدان، حل فقدان، که با بازگشتن به فعالیت های روزمره و از سر گرفتن زندگی مشخص می شود.

7. فرمول بندی مجدد فقدان در بافت رشدی جدید که شامل کشف پتانسیل ها به جای محدودیت ها، دیدن مشکلات به عنوان چالش ها و ایجاد تعادل در خویش است.

8. تبدیل فقدان به سطوح یکپارچه که شامل ترکیب ابعاد شناختی، هیجانی ، فیزیکی ، رفتاری و روحی فرد است. رسیدن به پذیرش کامل فقدان و حل آن در خود است.


خلاصه و تنظیم : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی


جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید:

- اختلال افسردگی چیست؟ علائم افسردگی کدامند؟

- انواع افسردگی

- رهایی از افسردگی شدید