نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی و سبک زندگی سالم

نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی و سبک زندگی سالم

حل مشکلات رفتاری کودکان ( با کودک لجباز چه کنیم؟)


معنی کودک لجباز


لجبازی به معنای یکدندگی ، ستیزه کاری ، و خیرگی است. اصطلاح لجبازی به رفتارهایی اطلاق می شود که طی آن کودک در مقابل قدرت و اراده بزرگسالان مقاومت نشان می دهد ، از قوانین و مقررات حاکم در خانه سرپیچی می کند و خواست بزرگترها را برای انجام دادن وظایف خود نادیده می گیرد. یکی از روحیاتی که در برخی از کودکان به چشم می خورد ، روحیه لجبازی یعنی اصرار در به کرسی نشاندن حرف خود است. آنچه برای فرد لجوج مهم است  خود موضوع مورد بحث نیست، بلکه یکدندگی و تسلیم نشدن در برابر دیگران است.

کودک لجباز


سرسختی و لجاجت کودک در 18 ماهگی ظاهر می شود و در 3 سالگی به اوج خود می رسد. دراین سن اغلب کودکان تا سر حد ممکن لجوج و سرکش می شوند ، اما پس از 4 سالگی سرسختی و لجبازی آنان کاهش می یابد. این تغییر رویه به خاطر رشد اجتماعی کودک است که از راه تجربه می آموزد موافقت با بزرگترها و تبعیت از آنها منافع زیادی برایش دارد.

تعریف لجبازی کودکان

لجبازی کردن معمولا دو حالت دارد : اول آنکه از چیزی اطلاع نداشته باشد یا موضوعی را بد فهمیده باشد و بعد به خیال اینکه مطلب را خوب می داند در موردش اصرار کند و لجاجت ورزد. دوم اینکه با وجود اطلاع از اشتباه خود در تحمیل خواست و نظرش پافشاری کند.

کودک لجباز


لجبازی در هر دو جنس دختر و پسر وجود دارد، ولی در پسرها به مراتب بیشتر از دخترهاست.


علائم و نشانه های کودک لجباز و بهانه گیر

اگر مانع وقوع کاری که مطابق میلشان است بشویم، ناگهان تحریک و عصبانی می شود و کلمات نامفهومی بیان می کند. در این حالت ممکن است خود را به زمین بکوبد، نفس نکشد، سرش را به دیوار بزند، توجهی به محیط اطراف نداشته باشد.

وقتی خواسته ای دارد با گریه و بهانه گیری مطرح می کند و می کوشد به هر قیمتی آن را به دست آورد.

در برابر دستورات از خود سرسختی و مقاومت نشان می دهد و حتی نارضایتی خود را از امری که ممکن است مورد علاقه اش باشد اعلام می دارد.

گاهی خشم خود را بر سر دیگران خالی می کند و اگر دستش به آنها نرسد ، اشیاء را پرتاب می کند.

چنین کودکانی معمولا خود را بی گناه جلوه می دهند و شروع به دلیل تراشی کرده و نشان می دهند که والدین شان مقصرند و باعث زحمت آنها شده اند.

کودکان لجباز گاها تمایل به برهم زدن بازی دیگران دارند و از این کار لذت می برند.

ممکن است به پدر و مادر یا خواهر و برادر حمله کنند.

ممکن است به حرف معلم گوش نداده و تکالیف مدرسه را انجام ندهند.

ممکن است از سر لجبازی غذا نخورند و یا شیشه ها و ظروف را بشکنند.


مهم ترین عوامل مؤثر در بروز لجبازی کودکان

  • مشخص نبودن شیوه تربیتی والدین و گستاخ شدن فرزندان
  • هماهنگ نبودن والدین در اجرای شیوه های تربیتی
  • بی توجهی والدین به کودک به سبب مشغله های کاری
  • محرومیت کودک از نوازش و محبت والدین خصوصا مادر 
  • نیازهای شدید کودکان و فراهم آمدن زمینه ای برای بهانه گیری و لجبازی
  • شکست های متوالی در مسیر زندگی
  • اعمال فشار به کودک برای اطاعت از دستورات پدر و مادر
  • بیماری های مداوم کودک و عادت به رفع خواسته ها با ناله و گریه
  • معاشرت های ناروا
  • احساس عدم استقلال و سعی در جبران آن
  • تقلید کودکان از لجبازی بزرگترها
  • لوس بار آوردن کودکان و بی صبری کودک


با کودک لجباز چه کنیم؟

ابتدا بایستی علل و زمینه های اصلی بروز مشکل ، شناسایی و برطرف گردد. برای درمان لجبازی سه شیوه کلی وجود دارد : پزشکی ، روانی ، و تربیتی . در شیوه پزشکی اعتقاد بر این است که ریشه بسیاری از لجبازی ها به مشکلات زیستی و عصبی مربوط می شود که اگر این ها درمان و یا کنترل شوند موجب درمان لجبازی می گردد. کما اینکه برای مثال در کودکان طیف اوتیسم ، کودکان مبتلا به  ADHD  ، مسائل زیستی و عصبی در بروز مشکلات رفتاری این گروه از کودکان دخیل هستند.

در شیوه روانی ، منشأ لجبازی را مشکلات روانی می دانند و می کوشند از طریق احترام و محبت ، همدلی و هم زبانی، پرس و جو از کودک برای آگاهی از مشکلش، و اهمیت دادن به کودک مشکل را حل کنند و چنانچه روش های فوق سودمند نباشد از راه بی اعتنایی به رفتار کودک ( روش خاموشی) مشکل را حل می کنند.

در شیوه تربیتی با آموختن راه زندگی سالم به کودکان و روش های تربیتی به والدین به کنترل لجبازی می پردازند. در این زمینه والدین و مربیان می توانند الگوهای مناسبی برای آموزش نحوه رفتار سالم به کودکان باشند.

منبع: کتاب راهنمایی و مشاوره کودک تالیف دکتر عبدالله شفیع آبادی

برای مطالعه بیشتر کلیک کنید:

نکات کلیدی تربیت فرزند

نظریه ها و اصول بازی درمانی

در مورد مشکلات خواب کودکان بیشتر بدانیم 


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی

ارائه خدمات مشاوره تلفنی و حضوری 

در حوزه مسائل فردی ، خانوادگی و اعتیاد

 هماهنگی  و تعیین وقت از طریق دایرکت اینستاگرام به آدرس : azadinaghsh_counselor@

مشکلات خواب کودکان ( بچه هایی که تنها نمی خوابند)

کلیک کنید: با مشکلات خواب کودکان چه کنیم؟

کودکانی که دوست دارند در رختخواب والدین بخوابند

 

بچه هایی که تنها نمی خوابند

 

بر اساس تجربه بسیاری از متخصصان بهداشت روانی ، خوابیدن کودک در رختخواب والدینش ، بجز در برخی موارد خاص، هم برای کودک و هم برای والدین مضر است. ممکن است کودک بیش از حد به والدین وابسته شود و نتواند به تنهایی بخوابد. ممکن است دچار اضطراب شود و در مورد نقش خودش در خانواده و احساسات جنسی اش دچار سردرگمی شود، یا اینکه در مورد روابط والدین خود با یکدیگر دچار نگرانی و اضطراب شود. البته ممکن است این مسائل را به طور واضح بیان نکند ولی آنها را احساس می کند. بهترین کار این است که اجازه ندهیم کودکان بستر والدینشان را بستر خودشان بدانند.

راه حل های زیر برای پیشگیری و از بین بردن این عادت سودمندند:

1) در صورتی که کودک هنگام شب به اتاق شما آمد، قاطعانه و بدون سوال و جواب زیاد، او را به اتاق خودش بازگردانید و بخوابانید. از بین والدین هر کدام که قاطع تر و کمتر دل رحم است ، باید این کار را انجام دهد.

2) اگر کودکتان هنگامی که در خواب هستید، به آرامی در رختخواب شما می خزد، می توانید از راه حل های زیر استفاده کنید و کودک را به اتاق خودش برگردانید:

الف) زنگ هایی در روی درب اتاق خودتان و یا اتاق کودک آویزان کنید تا بتوانید متوجه آمدن او بشوید.

ب) طوری ملحفه ها یا بالش ها را دور خودتان بپیچانید تا ورود کودک به رختخوابتان بدون بیدار شدن شما تقریبا غیر ممکن شود. 

پ) جلو در را مسدود کنید تا کودک هنگام ورود به اتاق شما با آن برخورد کند و در نتیجه سر و صدا ایجاد شود.

3) نقش بازی کنید و کودک را آنقدر در رختخواب ناراحت کنید که رختخواب خودش را به خوابیدن در کنار شما ترجیح دهد. برای مثال:

الف) اگر متوجه شدید که کودک وارد رختخواب شما شده است، وانمود کنید که هنوز خواب هستید و به سمت او غلت بزنید، یک دست خود را به روی او بیاندازید یا لگد ارامی به او بزنید. یا اگر کودک بین شما و همسرتان خوابیده، وانمود کنید که خواب هستید و با هم به سمت کودک غلت بزنید تا جای او تنگ شود. اگر کودک کنار شما خوابیده ، به آرامی او را به کناره تخت برانید و او را به نرمی به لبه تخت فشار دهید.

ب) وانمود کنید که بی قرار هستید (مثلا پهلو عوض کنید،خر و پف کنید) و طوری رفتار کنید که کودک احساس ناراحتی کند و خوابیدن در رختخواب خودش را به خوابیدن در کنار والدین ترجیح دهد.

4) با جایزه دادن کودک را به تنها خوابیدن تشویق کنید.

- حتما به کودک بگویید که چقدر به او افتخار می کنید و چه پسر یا دختر بزرگی است که به تنهایی در رختخواب خودش می خوابد. در هنگام روز نیز او را بیشتر مورد توجه و نوازش قرار دهید.

- جدولی برای جایزه دادن تهیه کنید و برای شب هایی که تمام یا قسمتی از آن را در اتاق خودش خوابیده، نمره تعیین کنید و بر اساس نمره ای که دریافت کرده یکی از جایزه های مورد علاقه اش را به او بدهید. برای مثال یک پوست جدید برای اتاق کودک تهیه کنید.

5) اتاق کودک را برای او جالب و دوست داشتنی کنید، به صورتی که کودک نسبت به اتاقش احساس دلبستگی خاص کند. برای مثال اگر می خواهید تغییر دکوراسیون در اتاق کودک ایجاد کنید، از کودک بپرسید که می خواهد اتاقش چه رنگی باشد. با کمک و نظر خود کودک یک آرایش جدید و زیباتر به وسایل و مبلمان اتاق کودک بدهید، یا می توانید از کودک بخواهید که عکس هایی را از مجلات مختلف انتخاب و آنها را به دیوار اتاقش آویزان کند.

6) اگر راه حل هایی که به کار بردید نتیجه بخش نبودند و کماکان کودک عادت داشت که در رختخواب شما بخوابد، از افراد متخصص در حوزه کودک کمک بگیرید. یا اینکه اگر خودتان به طور ناخودآگاه به این عادت دامن می زنید تا از ارتباط زناشویی جلوگیری کنید، از یک زوج درمانگر یا خانواده درمانگر حرفه ای کمک بگیرید.


جهت مطالعه بیشتر در زمینه مشکلات خواب کودکان به لینک زیر مراجعه کنید:

در مورد مشکلات خواب کودکان بیشتر بدانیم

نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی

ارائه خدمات مشاوره روانشناختی در زمینه فردی ، خانواده، و کودک ( شماره تماس: 09305785683)

منبع:

کتاب چگونه با کودکم رفتار کنم تالیف دکتر گاربر

نظریه ها و اصول بازی درمانی

روی لینک زیر کلیک کنید:

بازی درمانی چیست؟ انواع رویکردهای بازی درمانی کدامند؟

بازی درمانی

 

نظریه های خاص بازی درمانی

این نظریه ها ، نظریه هایی هستند که به طور خاص برای بازی درمانی مطرح شده اند:

بازی درمانی ولی- فرزندی : در این نوع بازی درمانی از والدین به عنوان عوامل درمانی استفاده می شود. بازی درمانی ولی-فرزندی به حذف مشکلات فعلی، بهبود روابط ولی-فرزندی و قدرتمند کردن سیستم خانواده به عنوان یک کل کمک می کند. در این شیوه چون والدین می کوشند احساسات کودکشان را درک کنند کودک نیز به درک جدیدی از والدینش نائل می شود. والدین در این شیوه درمانی قادرند حین بازی تغییراتی در رفتارشان ایجاد کنند، بدون اینکه بعد از برگشت به شیوه های رفتاری خاص خودشان احساس گناه کنند. در این روش درمانگر طی چهار جلسه مفاهیم اصلی بازی درمانی شامل ساختاربندی، گوش دادن همدلانه، تصویرسازی کودک مدار، و تنظیم محدودیت را به والدین آموزش می دهد. سپس امتحانی برگزار می کند و والدین جلساتشان را با کودکانشان شروع می کنند.

در این جلسات معمولا یکی از والدین با فرزند مورد نظر جلسه دارد. البته کل اعضای خانواده هم می توانند حضور داشته باشند. درمانگر جلسات اول درمان را بررسی می کند و بازخوردهای لازم را به والدین می دهد تا بتوانند بدون حضور او جلسات را اداره کنند. در عین حال جلسات ملاقاتی ، در فواصل زمانی گوناگون با خانواده تشکیل می دهد تا ضمن ارزیابی عملکرد آنان زمینه مشورت را برایشان فراهم کند. این روش را که ون فیلت (Van Fleet) برای خانواده هایی با مشکل مزمن ارائه کرده است، خلاقیت درمانگر آموزش دیده به افزایش اعتماد به نفس والدین کمک می کند.

تراپلی: در این رویکرد مستقیم از والدین کودک ابتدا به عنوان مشاهده گر و سپس به عنوان کمک درمانگر استفاده می شود. مشاوران و والدین در این شیوه از طریق تشویق کودکان به فعالیت های شاد و لذت بخش زمینه تقویت دلبستگی ایمن را فراهم می آورند.

بازی درمانی گروهی ساختاربندی شده: اوکانر این روش درمانی را که عملکرد اولیه اش بهبود تعامل اجتماعی با کودک است معرفی می کند. در این مدل اتاق بازی درمانی به سه بخش تقسیم می شود: 1) اتاق نشیمن که برای بحث ها و فعالیت های آرام مناسب است. 2) بخشی که برای بازی های رومیزی یا طرح های هنری مناسب بوده و شامل یک میز و چند صندلی است. 3) یک فضای خالی بزرگ که به منظور فعالیت ها  و بازی های حرکتی مورد استفاده قرار می گیرد.

فرایند درمان در این روش به چها بخش تقسیم می شود: تمرین ریلکسیشن ( تن آرامی)، صحبت درباره عملکرد اعضای گروه، کار با درمانگر و ارائه 15 دقیقه آزادی عمل برای انتخاب اقدامات مد نظر کودک، که این مورد بخش اعظم فعالیت ها را به خود اختصاص می دهد. وظیفه درمانگر در این مدل شامل تشکیل گروه، انتخاب و ارائه فعالیت ها و حفظ اهداف است.

بازی درمانی رشدی: این رویکرد زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که اکثر ارتباطات کودک دچار مشکل باشد. در این شیوه اعتقاد بر این است که ارتباط کودک با یک بزرگسال حین بازی او را برای برقراری ارتباط مناسب با سایر افراد آماده می سازد.

بازی درمانی مشارکتی: اساس این مدل نظریه ساخت اجتماعی و روایت درمانی است که نحوه رشد هویت را بر اساس داستان هایی که کودک درباره خودش می گوید یا دیگران درباره او می گویند، توضیح می دهد. در این روش بر رابطه بین درمانگر و کودک، توافق مشترک بین آنان در معنادهی به بازی ها، نگاه انسان به عنوان بخشی از یک نظام و نه یک فرد مجزا و تشویق کودک به نوسازی زندگی خود با توجه به داستان های هویتی جدید تأکید فراوان می شود.

بازی درمانی تجویزی: نوعی رویکرد التقاطی است که با ترکیب فنون گوناگون از شیوه های مختلف بازی درمانی، راهبرد درمانی مناسبی را برای مواجهه با مشکلات خاص کودکان ارائه می دهد.

اصول بازی درمانی

1) کودک باید مورد پذیرش بی قید و شرط قرار گیرد و با او رابطه مناسب برقرار شود.

2) کودک باید آزاد گذاشته شود تا به میل خود آنطور که می خواهد بازی کند.

3) اتاق بازی باید مناسب و آرام باشد و کودک به همکاری و مشارکت تشویق شود.

4) کودک به دلیل اشتباهاتش هیچ گاه شماتت و سرزنش نشود.

5) قوانین وضع شده باید تا حد امکان ساده و قابل درک باشد و کودک بتواند آنها را اجرا کند.

6) محدودیت های تعیین شده برای کودک به حداقل ممکن کاهش یابد.

7) به گفتار و احساسات کودک ضمن بازی توجه شود.

8) زمان و نوع بازی با سن کودک متناسب باشد.

9) به کودک اجازه برون ریزی هیجانات و عواطف داده شود و از بروز خشم و ترس او ممانعت نشود.

10) مشاور به اعمال و گفتار کودک جهت ندهد و فقط در صورت تقاضای کودک به او یاری رساند.

11) مشاور به هیچ وجه در درمان کودک شتاب نکند، زیرا درمان به تدریج انجام می شود.

12) مشاور از سکوت در برابر سؤالات و تردیدهای کودک بپرهیزد.

 

ویژگی های اتاق بازی درمانی

نسبتا بزرگ

دیوارهای صاف و قابل شستشو

نور و دمای مناسب

جای کافی برای بازی های پر جنب و جوش

سقف آکوستیک

رنگ ملایم و روشن و کمدی برای قرار دادن اسباب بازی های مورد نیاز

بخشی از آن مفروش به پوشش پلاستیکی و بقیه اش موکت یا فرش باشد تا کودک به راحتی بتواند بنشیند.

مجهز به دوربین ویدئویی و آینه یک طرفه که استفاده از آنها باید با اطلاع قبلی کودکان و والدین و دریافت رضایت نامه کتبی باشد.

تجهیزات کافی برای بازی از جمله: 

وسایل آشپزخانه اسباب بازی

خانه و خانواده عروسکی

وسایل نقلیه اسباب بازی

حیوانات مزرعه و باغ وحش اسباب بازی

مجسمه های کوچک افراد مشهور و قهرمان

ماسک های مختلف

کتابهای قصه

کارتهای بازی

مکعبهای چوبی

کشتی عروسکی

جعبه رنگ، قلم ، مداد رنگی ، ماژیک، سه پایه نقاشی

قیچی ، مقوا، کاغذ، تخته ، و گچ

جعبه های شن و ماسه

قطعات چوب برای خانه سازی و چکش اسباب بازی

  • تعیین برخی محدودیت ها نیز در بازی درمانی لازم است از جمله:بیرون نبردن اسباب بازی ها از اتاق بازی ، ترک نکردن اتاق بازی به دلخواه ،نریختن مقدار زیادی آب در جعبه شن، نریختن شن در اتاق بازی، رنگ نکردن و علامت نگذاشتن روی دیوارها، حفظ حرمت کلامی در اتاق بازی.

نویسنده: نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره  از دانشگاه علامه طباطبایی

ارائه خدمات مشاوره فردی ، پیش از ازدواج، خانواده ، و کودک ( شماره تماس : 09305785683)

منبع: کتاب راهنمایی و مشاوره کودک تالیف دکتر عبدالله شفیع آبادی

بیشتر بخوانید: فنون قصه گویی برای کودکان


برای مشاهده ویدئوهای متنوع کلیک کنید


 کتاب در مورد بازی درمانی

- کتاب بازی درمانی (نظریه ها، انجام پژوهش و روش های مداخله)تالیف سید علی صمدی

- کتاب بازی درمانی: نظریه ها ، روش ها و کاربردهای بالینی تالیف الهه محمد اسماعیل


بازی درمانی چیست؟ انواع رویکردهای بازی درمانی

تعریف علمی بازی 

بازی در لغت به معنای حرکت ، جنبش ، فعالیت، سرگرمی یا ورزش است. از نظر مفهومی بازی یک فعالیت لذت بخش است که ضمن افزایش خودآگاهی و قدرت ابراز وجود انسان، او را به سمت خودشکوفایی و خودکارآمدی سوق می دهد.این عمل خودجوش یا طرح ریزی شده که کودکان به صورت فردی یا گروهی به انجام آن می پردازند یک نوع تمرین مقدماتی برای فعالیت های آینده به شمار می رود و پنج ویژگی اساسی دارد:از درون برانگیخته می شود، لذت بخش است، آزادانه انتخاب می شود، با وانمودسازی یا واقعیت گریزی همراه است،و ضرورت دارد که بازیکن به طور فعال در آن شرکت کند.

تقسیم بندی انواع بازی 

بازی های سنین کودکی به سه گروه تقسیم می شود: 1) بازی های مهارتی     2) بازی های تقلیدی یا نمادین      3) بازی های با قاعده

بازی های مهارتی هرگونه جنبش و حرکت نظیر پریدن و لی لی کردن را شامل می شود برای نمونه، کودکی که سوار تاب می شود، علاوه بر احساس شادی و لذت یاد می گیرد که روی تاب چگونه کنترل خود را حفظ کند.

کودک بازی های تقلیدی را بر اساس تجارب و آموخته های قبلی اش انجام می دهد، مثل بازی کردن با عروسک. این نوع بازی ها تنها جنبه تقلیدی از بزرگترها را ندارد، بلکه در آن خلاقیت و ابتکار مشاهده می شود. کودکان در سنین دو تا پنج سالگی با بهره گیری از قوه تخیل و ابتکار به گونه ای خاص با اسباب بازی هایشان بازی می کنند. کودک ممکن است با عروسکش چنان بازی کند که گویا با یک فرد واقعی در تماس است یا بر قطعه چوبی سوار شود و چنان عمل کند گویا بر اسبی سوار شده است. استفاده از این گونه بازی ها کودک را از محدودیت های محیطی رها می کند و موجب برآورده شدن آرزوهایش می شود.

بازی های با قاعده از چهار تا هفت سالگی در بین کودکان رواج و در طول زندگی ادامه می یابد و با گذشت زمان به تدریج کاملتر می شود. کودک از طریق بازی های با قاعده همکاری و مشارکت با دیگران و قوانین اجتماعی را یاد می گیرد.


چه بازی هایی برای کودکان مناسب است؟

برای آنکه بازی در رشد کودکان مؤثر  و برای آنان لذت بخش باشد باید با وضعیت سنی و روانی کودک متناسب باشد ، با موقعیت مکانی و اوضاع فرهنگی و اجتماعی کودک تناسب داشته باشد، متنوع و آموزنده باشد، جنبه تحمیلی نداشته باشد و کودک آزادانه به بازی کردن با وسایل بپردازد.



بازی درمانی چیست؟

بازی درمانی نوعی روان درمانی است که طی آن نیروهای موجود در بازی مثل شکل گیری دلبستگی ها، ایفای نقش، و تخلیه هیجانی برای حل مشکلات روانشناختی کودکان و پیشگیری از وقوع مجدد آنها مورد استفاده قرار می گیرد. در این روش امیال ، احساسات، عواطف،مشکلات و استرس های زندگی کودک با استفاده از انواع و اقسام اسباب بازی ها از جمله رس، رنگ، نقاشی و عروسک ها برون ریزی می شود و درمانگر از معانی نمادین و خیالی موجود در بازی بچه ها برای برقراری ارتباط با آنها استفاده می کند. سن بازی درمانی 3 تا 8 سال است.


اهداف بازی در کودکان

بازی فعالیتی انتخابی و داوطلبانه است که به منظور سرگرمی، شادی، تفریح، و صرف انرژی انجام می شود.

کودک از طریق بازی خیلی چیزها را می آموزد.

به مکاشفه می پردازد.

کنجکاوی اش را ارضا می کند.

میل به برتری جویی را بروز می دهد.

برای عهده دار شدن امور زندگی آینده اش به تمرین می پردازد.

عواطف و هیجانات خود را به صورت بی خطر و بی ضرر آشکار می سازد.

به تعادل روانی می رسد.

درباره خود، اطرافیان و محیط اطلاعات جدیدی به دست می آورد.

به خلاقیت و ابتکار می پردازد.

ناراحتی ها و نگرانی های خود را بیان می کند.

رعایت قوانین و مقررات را می آموزد.

بازی موجب حفظ سلامتی می شود و زمینه ایجاد و گسترش مهارت های حرکتی را فراهم می آورد.

کودک از طریق بازی هماهنگی جسمانی به دست می آورد و به تقویت حواس مختلف می پردازد.


اهداف بازی درمانی

بازی درمانی وسیله ای تشخیصی است که به کودک امکان می دهد تاعقایدش را آزادانه بیان کند، همچنین بازی روش مناسبی برای برقراری ارتباط مناسب بین کودک و مشاور است، کودک از طریق بازی نگرانی ها و احساساتش را بروز می دهد ، کودک از طریق بازی در محیطی آرام و پذیرا به یادگیری و تجربه زندگی می پردازد، و نحوه سازش با اطرافیان را می آموزد.


تاریخچه بازی درمانی

اولین بار فروید در سال 1909 بازی درمانی را برای رفع مشکل پسری پنج ساله که مبتلا به فوبی بود به کار برد. به دنبال او هلموت در سال 1921 از اولین کسانی بود که بر بازی به عنوان ابزاری برای تحلیل روانی کودک تأکید کرد. آلن و تافت در سال 1933 بازی درمانی ارتباطی را توسعه دادند. آنان بر اهمیت احترام به کودکان به عنوان اشخاصی دارای نیروی درونی و قابلیت تغییر در جهت مطلوب تأکید کردند. لویس در سال 1938 خاصیت رهابخشی عاطفی بازی درمانی را مورد توجه قرار داد. او اعتقاد داشت که اجرای مجدد یک واقعه آسیب زا در قالب بازی درمانی به کودک اجازه می دهد تا از درد و اضطراب موجود در آن واقعه رهایی یابد.

اکسلاین در سال 1947 رویکرد درمانی راجرز را با کار خود روی کودکان تلفیق کرد. او معتقد بود که برخی عوامل محیطی موجب افت خودپنداره کودکان می شود و تلاش آنان را برای خودشکوفایی خنثی می کند، در حالی که از طریق بازی درمانی می توان به کودک کمک کرد تا نسبت به رفتارش بینش پیدا کند. ملانی کلاین در سال 1955 بازی را جانشینی برای تداعی آزاد دانست و معتقد بود همان طور که روش تداعی آزادمحتوای ناهشیار ذهن بزرگسالان را آشکار می کند ،بازی محتوای ناهشیار ذهن کودکان را مشخص می سازد. 

آنا فروید در سال 1965 در حین کار با کودکان از بازی به عنوان وسیله ای برای ایجاد دلبستگی عاطفی بین کودک و درمانگر و همچنین روشی مشابه تعبیر خواب بزرگسالان استفاده کرد. طی دهه 1960 استفاده از بازی درمانی در مدارس ابتدایی برای کمک به کودکان ناسازگار مورد توجه قرار گرفت، در سال 1982 انجمن بازی درمانی پایه گذاری شد و در سال 1988 مرکز برای بازی درمانی  در محوطه دانشگاه تگزاس شمالی بنا گردید که به عنوان بزرگ ترین اقدام آموزشی در زمینه بازی درمانی در دنیا شناخته شده است.

سایر افرادی که افکارشان تأثیر مهمی در گسترش بازی درمانی داشته است یا اقدامات مهمی در این زمینه انجام داده اند عبارتند از: فروبل که معتقد بود کودکان طی بازی فعالانه یاد می گیرند و سوزان ایزاک تحت تأثیر او بازی را وسیله ای برای ابراز احساسات کودک می دانست، وینی کات که بازی را برای رشد و تحول اجتماعی کودک ضروری می شمرد، برونر که بازی را وسیله فعالیت کودکان و احساس تجارب دسته اول به وسیله آنها محسوب می کرد، گروس که معتقد بود بازی نوعی تمرین برای رفتارهایی است که کودک در بزرگسالی  انجام می دهد مثلا عروسک بازی دختر تمرین مادر شدن در آینده است،.

اسپنسر و شیلر بازی را راهی برای تخلیه انرژی اضافه بدن می دانستند و لازاروس که معتقد بود بازی وسیله ای برای استراحت و رفع خستگی است. آدلر معتقد بود با بررسی بازی کودک می توان به شیوه زندگی او پی برد و راهنمایی اش کرد ، پیاژه معتقد بود بازی در رشد کودک مؤثر بوده و راهی برای دسترسی  به جهان بیرون است، اتو رنک بازی را وسیله ای برای برقراری ارتباط می دانست، موستاس نوع رابطه لازم برای تضمین موفقیت در بازی درمانی را شرح داد، اریکسون به مقایسه بازی کودکان و بزرگسالان پرداخت و کریس آتی طرح و برنامه آموزشی را در بازی مطرح کرد.


نظریه های مربوط به بازی


1) رویکرد های کلاسیک بازی درمانی 

دیدگاه پاتریک پاتریک معتقد است که بدن بعد از مدتی فعالیت خسته می شود و برای رفع خستگی نیاز به کاری انرژی زا دارد. در این نظریه نوع بازی اهمیت چندانی ندارد، بلکه پیشگیری از خستگی و ترمیم کارکردهای حرکتی بدن به عنوان دلایل بازی  مورد توجه است.

دیدگاه هال : به نظر هال رشد هر فرد نشان دهنده روند رشد تکاملی نوع بشر است. یعنی کودک برای رسیدن به رشد درست، همان مراحلی را طی می کند که بشر اولیه برای تبدیل شدن به انسانی متمدن طی کرده است. مثلا سینه خیز رفتن نوزاد هنگام بازی ممکن است بیانگر دوره نامشخصی از تکامل نوع بشر باشد که انسان ها چهار دست و پا راه می رفتند. همچنین بازی دزد و پلیس کودکان می تواند بیانگر وضعیت نیاکان ما باشد که فعالیت های روزمره شان شکار کردن و جمع آوری غذا بوده است.

2) رویکردهای معاصر بازی درمانی

انواع بازی درمانی ها که از نظریه های مشاوره مشتق شده اند عبارتند از:

بازی درمانی روان تحلیلی: بر اساس این نظریه بازی وسیله ای برای رهایی کودک از اضطرابهاست که امکان جمع آوری اطلاعات وسیعی را در مورد کودک برای روان تحلیل گر فراهم می کند، به نحوی که می توان آن را جایگزینی برای تداعی آزاد دانست. بازی به کودکان اجازه می دهد تا بدون مواجهه با مخالفت بزرگسالان احساسات ناخوشایند خود را بروز دهند.

بازی درمانی تحلیلی یونگ: یونگ معتقد بود که رابطه درمانی به طور خود به خود نیروی بالقوه درمان را که در درون بشر جای دارد فعال می کند. به محض فعال شدن این نیروی بالقوه شفابخش، کودک در مواردی بازی خواهد کرد که برایش ایجاد تنش و کشمکش می کند. بازی درمانگران پیرو یونگ با توجه به ویژگی های کودکان و نیازهای رشدی آنها از رویکردهای رهنمودی و غیر رهنمودی توأما استفاده می کنند.

بازی درمانی شناختی-رفتاری: در این رویکرد برخلاف رویکرد روان تحلیل گری ، تمرکز بر اینجا و اکنون است و گفته می شود که احساسات و رفتار ما از افکارمان تأثیر می پذیرد. بازی درمانی شناختی-رفتاری اصول نظریه شناختی-رفتاری را با بازی درمانی سنتی ترکیب می کند. برخی از تکنیک های شناختی مورد استفاده در کنار بازی عبارتند از : خودگویی مثبت و آموزش خود کنترلی ،و بعضی از تکنیک های رفتاری مورد استفاده همراه بابازی عبارتند از: حساسیت زدایی منظم ، تقویت مثبت ، و الگوسازی است. بازی درمانگران شناختی- رفتاری براستفاده از اسباب بازیها و روش های رهنمودی تمرکز می کنند.

بازی درمانی آدلری:  آدلر بازی را وسیله ای برای ارضای غیر واقعی تمایلاتی چون برتری جویی و خودنمایی می داند. به اعتقاد او از طریق بازی اطلاعاتی به دست می آید که مربوط به حال و آینده است. بازی رابطه کودک با محیط و همنوعانش را نشان می دهد و شیوه زندگی او را آشکار می سازد. بازی به کودک می آموزد که جهت رسیدن به تفاهم با دیگران باید از مقررات و اصولی که مورد قبول همگان است پیروی کند وگرنه طرد می شود. بازی درمانگران آدلری بیشتر رهنمودی هستند و به کودکان کمک می کنند تا مهارت های ارتباطی ،مذاکره و حل مسئله را یاد بگیرند و شیوه های جدیدی را برای مقابله با مشکلات بیابند.

بازی درمانی کودک محور: این نوع بازی درمانی بر مبنای نظریه راجرز شکل گرفته است. در این نظریه فرض بر این است که کودکان بهترین منبع اطلاعات درباره خودشان هستند و قادرند به سوی تحقق خویش قدم بردارند و فقط باید شرایط آن مهیا شود. توجه گرم و درک همدلانه مشاور این موقعیت را فراهم می آورد. بازی درمانگران مراجع محور بر برقراری رابطه گرم و دوستانه با کودک، پذیرش وی و اعتماد به توانایی ذاتی کودک برای خودرهبری در درمان تأکید دارند.


تکنیک های بازی درمانی

مراحل بازی درمانی

1) برقراری ارتباط از طریق تشویق و تایید تلاش های کودک در بازیهای انتخابی به همراه تعیین نوع مشکلات و انتخاب راهبردهای مناسب درمانی

2)کاوش یعنی همدلی عمیق مشاور جهت جلب اعتماد کودک و فراهم آوردن فرصتی برای او تا به کشف احساسات خود بپردازد

3) گسترش آگاهی یعنی افزایش آگاهی کودکان نسبت به تعاملات خودشان با درمانگر

4) استقلال یعنی پذیرش مسئولیت به وسیله کودکان و طرح انتخاب ها، احساسات و امیال به طور آزادانه

5) ارزیابی و خاتمه به معنای تعیین میزان نیل به اهداف و کمک به کودکان برای ترک اتاق بازی درمانی

روش های بازی درمانی

مشاور برای اداره جلسات بازی درمانی می تواند از سه روش مستقیم، غیر مستقیم ، و انتخابی استفاده کند. در روش غیر مستقیم مسئولیت اداره جلسه به کودک محول می شود و مشاور تنها به بررسی اعمال و حرکات او می پردازد. در روش مستقیم مسئولیت اداره جلسه به عهده مشاور است و وی از کودک می خواهد تا مشکلاتش را از طریق بازی با وسایل مطرح کند و پس از شناخت مشکل راه حل هایی را ارائه دهد. در روش انتخابی پس از اینکه کودک بازی با وسایل را آغاز کرد مشاور به دقت اعمال و رفتار او را مشاهده می کند و بنا به اقتضا در مواردی به بازی کودک جهت می دهد و در نهایت پس از شناخت مشکل راهکارهای مناسبی را ارائه می دهد.

جلسات بازی درمانی همچنین ممکن است به صورت فردی و گروهی اجرا شود. در روش فردی درمانگر فقط با یک کودک کار می کند. این روش در مواردی ممکن است با نظر درمانگر مقدمه ای برای حضور کودک در جلسات درمان گروهی باشد. درمان گروهی به دلیل حضور چند کودک در اتاق موجب کاهش تنش کودکان و واکنش طبیعی آنان نسبت به خود و درمانگر می شود. درمانگر در اجرای این شیوه باید محتاط باشد و به همه کودکان گروه توجه داشته باشد و از حرکات و رفتارهای هیچ کودکی غافل نماند.

سایر تکنیک های بازی درمانی

  • پیگیری یا توصیف کلامی بدون تفسیر فعالیت های کودک در جلسات بازی
  • بازگویی محتوای کلمات کودکان بدون تفسیر
  • انعکاس احساس کودکان ضمن بازی
  • ایجاد محدودیت های ضروری در اتاق بازی
  • سپردن مسئولیت به کودکان در قبال انتخابهایشان


جهت مطالعه بیشتر کلیک کنید:  نکات کلیدی تربیت فرزند


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی

ارائه خدمات مشاوره در زمینه های فردی، تحصیلی ،اعتیاد،  پیش از ازدواج، خانواده، و کودک

شماره تماس: 09305785683

منبع:

کتاب راهنمایی و مشاوره کودک (مفاهیم و کاربردها) تالیف دکتر عبدالله شفیع آبادی

در مورد مشکلات خواب کودکان بیشتر بدانیم



برای مشاهده بخش اول کلیک کنیدبا مشکلات خواب کودکان چه کنیم؟


بخش دوم :  برای راحت خوابیدن کودک در شب چه کنیم؟

برخی از کودکان گاها به منظور جلب توجه، نیمه های شب از خواب برمی خیزند. لازم به یادآوری است که رفتارهای کودکان تا زمانی که به صورت عادت در نیامده ،مشکل تلقی نمی شود. گاهی خواب بدون آرامش نشانه یک مشکل جسمی یا عاطفی است و اگر والدین به چنین مسئله ای مشکوک شدند، لازم است آن را بررسی کنند. ولی در اغلب موارد کودکی که نیمه شب هر شب از خواب بر می خیزد، صرفا عادت نامناسبی پیدا کرده که باید تغییر داده شود. اگر راهکارهایی که در ادامه ارائه می شوند برای فرزند شما مؤثر واقع نشد، لازم است تا با متخصص اطفال مشورت کنید- شاید مشکل کودک شما آنقدر جدی باشد که برای کمک به تغییر الگوی خواب کودک، نیاز به دارو باشد.


از خواب پریدن کودک



نحوه رفتار با کودکی که نیمه شب از خواب بلند می شود:


 استفاده ازروش نادیده گرفتن سنجیده

گاهی نوزاد نیمه های شب از خواب بیدار می شود و تقاضای توجه و کمک می کند، زیرا بدنش به او پیام می دهد که گرسنه ، خیس یا ناراحت است، این مسئله نباید مورد بی توجهی قرار گیرد. با این حال کودک بزرگتری که به طور جدی مورد توجه و مراقبت قرار می گیرد و اطرافیانش به او محبت می کنند را می توان با کمی بی توجهی، به وضعیت مطلوب و مناسب تشویق کرد،به طوری که عادت شبانه خود را ترک کند و شبها بیشتر بخوابد.

الف) الگوی رفتاری کودک را زیر نظر بگیرید تا متوجه شوید آیا کودک واقعا به شما نیاز دارد یا صرفا به منظور جلب توجه از رختخواب بیرون می آید؟  مثلا برای کودکی که اکثر شبها بلند می شود و تقاضای آب می کند، شبها یک لیوان آب در دسترسش بگذارید. 

ب) قاطعانه کودک را در رختخواب بگذارید ولی با محبت به او شب بخیر بگویید و اتاق را ترک گنید. از قبل تصمیم بگیرید که اگر کودک از خواب بلند شود و شما را صدا بزند، چقدر صبر می کنید. این زمان نباید بیشتر از بیست دقیقه طول بکشد و همچنین هرگز نباید کمتر از پنج دقیقه باشد، زیرا کودک به زودی یاد می گیرد که می تواند شما را وادار به تسلیم کند. اگر کودک شما گریه کردن و صدا کردن شما را تا زمان مشخصی متوقف نکرد، به سراغ او بروید و قاطعانه و با لحنی واقعی به او بگویید که همین الان باید بخوابد( او را در آغوش نفشارید و یا از تخت بیرون نیاورید) سپس اتاق را ترک کنید. نادیده گرفتن سنجیده را ادامه دهید و پنج دقیقه، پنج دقیقه به زمان اولیه خود اضافه کنید تا اینکه به زمان حداکثر حدود بیست دقیقه برسید. این روش برای اکثر والدین کار ساده ای نیست، چون صدای گریه کودک ممکن است سایر افراد خانه را بیدار کند و یا مزاحم همسایگان شود. ولی به تجربه دیده شده که معمولا نادیده گرفتن سنجیده به مدت بیست دقیقه ، در عرض چند روز مشکل را حل می کند.

اگر نگران این هستید که مبادا کودک شما دچار مشکل شده باشد ، ابتدا موضوع را بررسی کنید. اما با بچه حرف نزنید و سعی نکنید به او اطمینان بخشی کنید، چون توجه گرم و صمیمانه شما نوعی پاداش برای رفتار کودک بوده و باعث تکرار آن می شود. صرفا بررسی کنید که کودک صحیح و سالم است یانه، سپس شب بخیر بگویید و به او بگویید که دوباره برنمی گردید ، سپس اتاق را ترک کنید و بدین ترتیب نادیده گرفتن را شروع کنید. زمان گریه کردن کودک را اندازه بگیرید و آن را در جدولی یادداشت کنید تا بتوانید پیشرفت کودک را ثبت کنید. مطمئن باشید زمانی که کودک بفهمد شما به درخواست او جواب نمی دهید و به سراغش نمی روید، شاهد بیشتر شدن صدای گریه کودک ولی کم شدن مدت زمان آن خواهید بود.

مثال از تجربه والدین از اختلال خواب در کودک 2 ساله:

این کودک عادت کرده بود هرشب سه بار از خواب بلند شود و والدینش عاصی شده بودند. آنها پس از مراجعه به مشاور و گرفتن راهنمایی ، تصمیم گرفتند از روش نادیده گرفتن سنجیده استفاده کنند. در شب اول مادر با نگرانی پشت در اتاق ایستاده بود و به ساعت نگاه می کرد که کی بیست دقیقه تمام می شود و می تواند برود و به او بگوید که بگیرد بخوابد. بار دومی که کودک در همان شب از خواب بلند می شود، مادرش مجددا بیست دقیقه صبر کرد. ولی بار سوم کودک بعد از هفده دقیقه به خواب رفت. شب دوم مجددا گذاشتند کودک گریه کند. کودک بیست دقیقه گریه کرد ولی فقط یک بار از خواب بیدار شد. شب سوم دوبار از خواب بیدار شد ولی برای مدت زمان کوتاه تری گریه کرد. و در شب چهارم اصلا پدر و مادرش را صدا نکرد.


چگونه به کودک کمک کنیم تا دوباره راحت بخوابد؟

برای کودکان بزرگتر هم می توان از روش نادیده گرفتن سنجیده استفاده کرد ولی امکان دارد برای به خواب رفتن مجدد، به کمک نیاز داشته باشند.

1. از تمرین مثبت استفاده کنید. در طول روز با کودک کار کنید و راه هایی را به او نشان دهید که در هنگام شب می تواند با به کار گرفتن آنها به خواب برود. صحنه آرام ، زیبا و یکنواختی را به او پیشنهاد دهید تا در موردش فکر کند مانند صحنه امواج اقیانوس که به ساحل برخورد می کند و یا گوسفندی که از روی یک نرده در حال پریدن است. کودک را ترغیب کنید که با تکرار حروف الفبا یا یک ترانه کودکانه این کار را تمرین کند.

2. از موسیقی آرام بخش کمک بگیرید. نزدیک تخت کودک یک ضبط صوت یا یک نوار موسیقی ملایم بگذارید. به کودک نشان دهید که چطور در صورتی که شب از خواب بلند شد و نتوانست مجدد به خواب برود، آن را روشن کند.

3. برای کودک چندین فعالیت آرام که می تواند در رختخواب انجام دهد را تدارک ببینید. برای مثال وسایلی مثل کتاب ، نوار قصه، حیوانات پارچه ای، و عروسک را در دسترس قرار دهید تا وقتی از خواب بلند می شود، از آن وسایل استفاده کند و بدون نیاز به شما دوباره بخوابد.


اهمیت تشویق و چگونگی پاداش دادن به کودک

در مورد این رفتار کودک نیز ، برای کمتر بیدار شدن هنگام شب ، نمره و جایزه بدهید. اگر به عنوان مثال کودک هر شب سه بار از خواب بلند می شده، اگر دوبار از خواب بلند شد به او جایزه بدهید و بعد اگر یکبار از خواب بلند شد به او جایزه بدهید و نهایتا اگر اصلا نیمه شب از خواب بلند نشد به او جایزه بدهید. به مرور جایزه ها را با بیشتر کردن نمره هایی که کودک برای گرفتن جایزه بایستی کسب کند، کمتر کنید. برای نمونه در ابتدا کودک با یک شب بدون برخاستن از خواب، جایزه خاصی که می دانید به آن علاقه دارد  می گیرد، ولی به تدریج با دو شب بدون برخاستن، جایزه خاصی را می گیرد و بعد با سه شب بدون برخاستن، جایزه خاصی را می برد و الی آخر. 


برای مطالعه بیشتر روی عناوین زیر کلیک کنید:


- فنون قصه گویی برای کودکان

- نکات کلیدی تربیت فرزند


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی

دوستان این هم لینک کانال ویدئویی من :  نماشا نگاه نو

منابع:

کتاب راهنمایی و مشاوره کودک نوشته دکتر عبدالله شفیع آبادی

کتاب چگونه با کودکم رفتار کنم نوشته دکتر گاربر

با مشکلات خواب کودکان چه کنیم؟

بی خوابی کودکان

 

بخش اول

مقدمه

در هر خانه ای حداقل گاهی مشکلات خوابانیدن کودک در هنگام شب وجود دارد که خوابیدن را برای مادر و پدر غیر ممکن می سازد. راه رفتن در خواب، وحشت های شبانه، اضطراب از جدا شدن و بی خوابی ایجاد شده در اثر یک بیماری و یا هیجان بیش از حد می تواند در هر زمان و در هر خانواده ای روی دهد. نیازهای خواب کودکان و والدین یکسان نیست. هر کس نیازمند مراحلی در خواب است که یکی از آنها مرحله ی "خواب توأم با حرکات سریع چشم" و دیگری مرحله آهسته (ارتدوکس) نامیده می شود. 

مرحله ارتدوکس شامل چهار مرحله تدریجا عمیق شونده خواب است که در افراد بالغ و در کودکان بزرگتر در چرخه های حدودا 90 دقیقه ای در هنگام شب تکرار می شود. کودکان کم سن تر نیز همین مراحل را می گذرانند، ولی این چرخه ها در آنها تنها حدود پنج دقیقه طول می کشد. این بدان معناست که نوزادان و کودکان خواب سبک تری دارند. هشتاد درصد خواب افراد بالغ عمیق است، در حالی که تنها پنجاه درصد خواب نوزادان عمیق است.

به اعتقاد بسیاری از متخصصان کودک، الگوی کلی خواب کودک بدین ترتیت است که یک کودک دو ساله به طور متوسط به دوازده ساعت خواب در شب، به علاوه یک تا دو ساعت چرت بعد از ظهر نیاز دارد. در شش سالگی ،کودک هنوز نیازمند دوازده ساعت خواب ولی با چرت های کوتاه تری است.. توجه داشته باشید که این زمان ها متوسط زمان خواب هستند و کودکی که ساعات بیشتر یا کمتری را می خوابد، لزوما غیر طبیعی نیست. 

 

مقاومت کودک برای خواب

کودکان به دلایل متعددی ممکن است در برابر رفتن به رختخواب مقاومت نشان دهند:

از تاریکی و یا به موقع بیدار نشدن می ترسند.

هنگام تنهایی احساس ناامنی می کنند.

ترجیح می دهند بازی کنند و یا تلویزیون تماشا کنند.

دوست دارند والدین به آنها توجه نشان داده و آنها را همراهی کنند.

مشخص نبودن زمان خواب و عدم قاطعیت والدین

 

پیشنهاداتی در جهت رفع مشکل دیر خوابیدن کودکان :

 

زمان مشخصی برای خوابیدن کودک تعیین کنید.

در مورد یک زمان مشخص برای خوابیدن کودک تصمیم بگیرید و به آن پایبند باشید. این به معنی انعطاف ناپذیر بودن  شما نیست. برای مثال زمان خواب کودک ساعت هشت است و پدرکودک تازه از راه رسیده ، در این صورت شما می توانید برای مثال سی دقیقه فرصت بیشتر برای کودک قائل شوید، ولی در کل هر چقدر اقتدار بیشتری در تعیین زمان خوابیدن داشته باشید، آسان تر می توانید کودک را در یک زمان مشخص به رختخواب بفرستید. نکته دیگر اینکه تاریک شدن هوا را به عنوان زمان به رختخواب فرستادن کودک تعیین نکنید چون این زمان با تغییر فصول عقب و جلو می شود و شما دچار مشکل می شوید.

 

از چیزهایی که به کودک آرامش می دهند به نفع خود استفاده کنید.

کودکان خردسال و خصوصا کودکان نوپا از طریق بعضی رسوم، تکرار برخی کارها، و یا ازطریق اشیاء خاص ، احساس امنیت عاطفی می کنند. برای مثال :

کودک دوست دارد اسباب بازی و یا عروسک خاصی را هرشب با خود به رختخواب ببرد.

کودک مایل است که اعضای خانواده را قبل از رفتن به رختخواب ببوسد.

کودک دوست دارد همه قبل از خوابیدن به بالین او بیایند و او را ببوسند.

 

مراسم شب هنگام و اشیائی مثل پتوی قدیمی، چادر مادر، عروسک ها یا حیوانات پارچه ای که بعضی از کودکان به انها وابسته اند، به کودک کمک می کنند تا از افراد مورد علاقه خود جدا شود و نیز مرحله بین بیداری و به خواب رفتن را راحت تر طی کند. چیزهای مورد علاقه کودک خود را مسخره نکنید ولی در عین حال اجازه ندهید که دردسر زا شوند. تعداد اسباب بازی هایی که می تواند به رختخواب ببرد را محدود کنید.

 

یک برنامه شبانگاهی تعیین کنید.

یک برنامه منظم شبانگاهی می تواند کودکان را از اینکه هنگام خواب و استراحت فرارسیده است آگاه کند. برای این کار برنامه عادی خانواده و خواسته های کودک را در نظر بگیرید. الگویی را که برای ادامه آن مصمم نیستید، شروع نکنید. برنامه شبانه باید در کل روز یک احساس امنیت و نزدیکی آرام بخشی را ایجاد کند. این برنامه می تواند تنها صحبت در مورد روزی که گذشت و یا آمادگی برای فردا باشد. قصه گفتن و یا دادن یک خوراکی در ساعت مقرر خواب، به کودک کمک می کند بفهمد الآن زمان خوابیدن است.

با علامت هایی برنامه را مشخص کنید تا کودک از آغاز برنامه شبانه آگاه شود. می توانید خیلی ساده به کودک بگویید :"وقتی این نمایش یا این کارتون تموم بشه وقت خوابه!" یا می توانید با کاغذ رنگی یک دایره درست کنید و روی آن با برچسب های جذاب، زمان بازی ،زمان قصه ، و زمان خواب را مشخص کنید. وسط دایره را سوراخ کنید و روی آن یک فلش نصب کنید. دایره کاغذی را روی دیوار نصب کنید. هنگامی که زمان خواب کودک فرا رسید، فلش را به سمت زمان خواب بچرخانید. یا می توانید روی کاغذ یک ساعت بکشید، طوری که زمان خواب را نشان دهد و آن رانزدیک ساعت واقعی قرار دهید. هنگامی که ساعت واقعی همان ساعتی را نشان داد که ساعت کاغذی نشان می دهد، زمان خواب کودک فرارسیده است.

پیش از خواب کودکان را آرام کنید. بازی هایی که نیازمند فعالیت زیاد هستند،برای ساعت قبل از خواب مناسب نیستند. کودک باید نیم ساعت قبل از خواب به فعالیت های ارام بپردازد. برنامه پیش از خواب می تواند شامل نظافت، مطالعه کردن، شنیدن قصه و یا موسیقی ملایم ، خواندن کتاب خاص یا ترانه های کودکانه باشد. به طور ایده آل آماده شدن برای خواب باید شامل نوازش کودک و زمان نزدیکی و محبت بین شما و او باشد. او باید در این هنگام احساس امنیت و آرامش بیشتری کند.

انعطاف پذیر باشید ولی بدانید که چطور برنامه را قطع کنید. اجازه وقت گذرانی ندهید. برای مثال قانع نشوید که یک داستان دیگر برای کودک بخوانید و به جای آن تعداد داستان هایی را که قرار است بخوانید را از قبل تعیین کنید. از یک تایمر کمک بگیرید. برای مثال بگویید: " تا ده دقیقه دیگه که تایمر زنگ می زنه ،وقت خوابه و باید چراغها خاموش بشن!".

 

در مورد ترس ها و نگرانی های کودک با او صحبت کنید.

کودک را تشویق کنید تا در مورد مسائل و مشکلاتش با شما صحبت کند تا بتوانید آنها را برطرف کنید . کمی او را نوازش کنید.

 

با استفاده از راهنمایی های زیر با بی قراری کودک کنار بیایید.

  • راهکارهای زیر در مورد کودکانی است که پس از اجرای برنامه شبانه و فرستاده شدن به رختخواب پس از چند دقیقه اتاق را ترک کرده و بهانه جویی می کنند:

مجددا کودک را به رختخواب بفرستید و تایمر آشپزخانه را روی یک دقیقه تنظیم کنید. به او بگویید که قبل از اینکه زنگ به صدا درآید، شما به اتاق او بر می گردید. در رختخواب بودن او را بر حسب زمانی که در رختخواب می ماند پاداش دهید. این پاداش می تواند"نوازش" یا چیز دیگری مثل شکلات صبحانه باشد. در صورت لزوم تایمر را دوباره تنظیم کنید، سپس در اتاق بنشینید و مطالعه کنید تا کودک به خواب رود.

به کودک یاد بدهید که چگونه آرام بگیرد تا بتواند به خواب رود.

به کودک یک جعبه شبانگاهی بدهید و هر چیزی را که فکر می کنید لازم است در آن بگذارید: یک لیوان یا بطری کوچک آب، چراغ قوه، اسباب بازی مورد علاقه کودک، یک رادیو یا ضبط کوچک که کودک بتواند قبل از خواب به آن گوش دهد.

کودکان خردسالی که به سنی رسیده اند که می توانند حرف بزنند معمولا نیازمند برخورد قاطع شما هستند. فرض کنید که وسائل خواب کودک را آماده کرده اید و برای چندمین بار او را بوسیده اید و به او شب بخیر گفته اید. درحالی که اتاق را ترک می کنید ، به او بگویید:"شب بخیر، من به اتاق خودم می روم، شب بخیر!" در این حال در را ببندید و مجددا به اتاق بر نگردید. مهم نیست که چقدر ناآرامی می کند، این کار را برای بیست دقیقه ادامه دهید مگر اینکه دلیلی داشته باشد که کودک واقعا مشکلی پیدا کرده است. اگر بعد از بیست دقیقه کودک هنوز گریه می کند، به اتاق او برگردید و به او بگویید که باید همین الان بخوابد. در صورت لزوم این روش را هر شب تکرار کنید تا کودک متوجه شود که شگردهای او دیگر کارساز نیستند. اگر کودک گریه کردن را متوقف کرد تا زمانی که مطمئن نشده اید که کودک خوابیده، به اتاق برنگردید. در غیر این صورت باید یکبار دیگر با کودک در اتاق بمانید.

از یک جدول هم می توانید استفاده کنید. جدول شبانگاهی معمولا برای کودکان حدود سه سال مفید است. آنها امتیاز می آورند و با جمع این امتیازها، جایزه ای را خواهند برد. ابتدا برای پنج دقیقه ماندن در بستر به کودک امتیاز دهید و سپس زمانی را که باید کودک برای گرفتن نمره مشخصی در رختخواب بماند را افزایش دهید.

با کودک بحث نکنید و درگیر نشوید. اگر کودک شما عادت کرده که کار خودش را بکند، شما احتمالا مجبور خواهید بود که از او تبعیت کنید. منتهی کودک باید عواقب منفی کار خودش را ببیند. برای مثال روز بعد می توانید او را از یک مزیت خاص محروم کنید یا اینکه شب بعد او را زودتر به رختخواب بفرستید.

 

همکاری کودک را تقویت کنید.

هم با حرف و هم با عمل کودک را به خاطر همکاریش در شب تشویق کنید. و یا به اصطلاح به او پسخوراند یا feedback دهید. در روانشناسی منظور از پسخوراند، پاسخ شفاهی یا عملی به رفتار یک فرد توسط فرد یا یک گروه است. برنامه شبانگاهی تنظیم کنید و تمام برنامه را یکباره به اجرا بگذارید. از آنجا که گاهی مشکل است که یک رفتار تثبیت شده را تغییر دهید، ممکن است نیاز پیدا کنید که ابتدا به کودک جایزه بدهید تا کمی به راه بیاید.. چنانچه زمان خواب به صورت یک درگیری دائم درآمده است، ممکن است جداول امتیاز برای شما مفید باشد. در ابتدا هر شب به وقت شناسی و در رختخواب ماندن کودک جایزه بدهید. جایزه ها می توانند شامل تماشای یک برنامه اضافه در شب بعد، رو تختی های زیبا و دوست داشتنی، شکلات روی بالش، یک خوراکی ویژه قبل از خواب فردا شب باشد. در همان حال نمراتی که کسب می کند را با هم جمع کنید تا جایزه ی بزرگتری را که زمان بیشتری طول می کشد تا به آن برسد ،دریافت کند. جایزه ویژه بایستی از روی لیست اشیاء و یا فعالیت هایی که کودک تقاضا کرده است ، انتخاب شود.

 

برای مطالعه بیشتر کلیک کنید: 

فنون قصه گویی برای کودکان

نکات کلیدی تربیت فرزند

 

نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی

 ارائه خدمات مشاوره فردی ، تحصیلی، اعتیاد، پیش از ازدواج، خانواده ، و کودک

شماره تماس: 09305785683

منابع :

- کتاب راهنمایی و مشاوره کودک نوشته دکتر عبدالله شفیع آبادی

- کتاب چگونه با کودکم رفتار کنم نوشته دکتر گاربر و ترجمه شاهین خزعلی و همکاران

فنون قصه گویی برای کودکان


قصوگویی برای کودکان


مقدمه

مبحث قصه گویی برای کودکان یکی از راه کارهای درمانی آنهاست ، از سوی دیگر پرداختن به مقوله ی قصه گویی به غیر از اشکال کاربردی آن، اساسا میراثی فرهنگی است که خوشبختانه پس از سالیان دراز با اینکه جوامع گوناگون به علت روی آوری به دیگر رسانه ها از آن فاصله گرفته بودند، اکنون شاهد میل دوباره ای نسبت به آن در بطن جوامع و احیای گسترده آن هستیم. نخست باید پرسید: "چرا کودکان به قصه گوش می دهند؟" و "کودکان به چه نوع قصه ای با میل بیشتر گوش می سپارند؟" . 

به این سؤالات می توان از منظر روان شناسی ، جامعه شناسی، زبان شناسی و غیره پاسخ داد. عوامل گوناگون بیرونی و درونی سبب می شوند تا کودک به قصه ای رغبت نشان دهد و در راستای آن آرامش پذیری، لذت بردن، سرگرم شدن، تخلیه ی انرژی، فراگیری، و ره آوردهای دیگر به وجود آید. باید گفت که عمده ره آورد قصه و قصه گویی ایجاد شرایط جهت گسترش خلاقیت در ذهن کودک، و نیز شکوفایی آن است. خلاقیت و اندیشه، ماندگار و ثابت نیستند، بلکه هر آن و هر لحظه می باید نو گردند تا روند رشد شخصیت و تعالی میسر گردد. قصه گو می تواند با انتخاب درست و منطقی قصه ، به خواسته ها و اهداف خویش نزدیک شود و نیازی به مستقیم گویی و حکم صادر کردن در آغاز و پایان قصه نیست.

قصه گو برای انتقال قصه به کودک، شیوه های گوناگونی را انتخاب می کند، و ضرورت دارد که به شیوه های متفاوت متوسل شود تا قصه بهتر  و عمیق تر در ذهن کودک بنشیند. همان گونه که در سنت قصه گویی در روزگار کهن چنین کرده اند و ما اکنون پیشینه ای در زمینه ی پرده خوانی، نقالی ، خیمه شب بازی، و غیره به میراث داریم و هریک به شیوه خود قصه ای را روایت کرده اند. امروز نیز با یاری گرفتن از امکانات و شرایط جدید شیوه های تازه ای از قصه گویی باب شده است.


ویژگی های قصه خواندن

هر قصه شفاهی، بخشی از وجود خود را با قصه گویی که آن را روایت می کند، به مخاطب انتقال می دهد. در اصل بخشی از قصه در دل قصه گو باقی می ماند. گرد آورنده قادر نیست حالات قصه گو به هنگام قصه گویی ، لحن او ، تغییر و تحولات روحیه و چهره ی او، سکون و سکوت او، تمرکز او بر واژه هایی خاص، مسیر نگاه او، آلات و ابزاری که او در دست و پیرامون خود برای نقل قصه دارد را بیان کند. گردآورنده به روایت واژه هایی می پردازد که از دهان قصه گو جاری می شود، حال آنکه عنصر فضاسازی را قصه گو به هنگام بیان قصه پدید می آورد. او با استفاده از دستان خود، با استفاده از اشیایی که در پیرامونش هست، و با نوع ارتباطی که با مخاطبین می گیرد، حس قصه را انتقال می دهد. قصه گو می باید تجربه کافی در شناخت قصه، زبان ، مکان و زمان آن داشته باشد. از منظر موقعیت اجتماعی- طبقاتی شخصیت ها ، آنها را به درستی بشناسد تا اینکه بتواند تمام آن ویژگی های پنهان و به قلم نیامده ی قصه را بازگویی و شکوفا کند.


روش های قصه گویی خلاق


1. شیوه قصه -واژه

در این نوع قصه گویی که در نوع خود تاریخی به قدمت عمر انسان دارد، قصه گوست و واژه هایی که با آنها قصه را بیان می کند. به هنگامی که قصه گو بر اساس حافظه خویش، قصه ای را که از کودکی شنیده و یا آن را خوانده است و مناسب می داند، برای کودکان نقل می کند. در این حال سنتی ترین نوع قصه گویی اتفاق می افتد و جهان واقعی قصه گویی نیاکان ما خلق می شود. آنچه در این نوع قصه گویی، گوینده و شنونده را به هم مرتبط می کند، جهان واژه هاست. هر چه مخزن کلامی قصه گو غنی تر باشد، قصه قوی تر بیان می گردد.

هر چه هست قصه گو باید ابتدا خودش و جهان واژه هایش را بشناسد. به هیچ عنوان قصه ای را که دوست ندارد و نمی تواند با آن ارتباط برقرار کندف نباید قصه گویی کند، زیرا آن وقت بچه ها را با آن قصه در ستیز می اندازد. در این نوع قصه گویی تخیل کودک با پیوند واژه ها، همسویی آن، و هماهنگی آنها شکل می گیرد و در خیالش قصه را به تصویر می کشد و هر چه واژه ها غنی تر باشد تخیل نیز غنی تر می شود.


2. شیوه قصه -کتاب

گونه دیگر از قصه گویی برای کودکان ، قصه خوانی از روی کتاب است. در این مورد قصه گو می باید ابتدا اثر ارا چندین بار بخواند. آن را اِعراب گزاری کند. نشانه های نگارشی را در اثر مشخص کند و از همه مهم تر نقاط ثقل موضوع و ثقل کلام را در اثر معلوم کند. نقطه ثقل موضوع که در همه گونه قصه گویی صدق می کند، عبارت از این است که حرف قصه چه هست و ثقل کلام به این معنی است که قصه از طریق کدام کلید واژه ها حرفش را می زند.


3. شیوه ی قصه -کاردستی

در این گونه از قصه گویی، قصه گو ضمن آنکه قصه را تعریف می کند ، با کاغذ، یا پارچه، یا هر شیء دیگری که در دست دارد، شخصیت های اصلی قصه را می سازد و با تجسم بخشیدن به آنها ، قصه را به نوعی روایت می کند تا کودکان به لحاظ بصری ،هم شاهد روند قصه باشند و هم بیاموزند که می توانند شخصیت های قصه ای را که دوست دارند، از شیء بسازند.

در این نوع قصه گویی باید مراقب بود که نظر بچه ها معطوف به ساخت عروسک یا نماد شخصیتی از قصه نشود و روند قصه را به فراموشی نسپارند. بهتر است در زمانی کوتاه نماد مورد نظر ساخته شود و پس از آن در دستان قصه گو به بازی در آید. در چنین حالتی نگاه کودک به نماد شخصیت هاست و گوشش به قصه گو و می طلبد که بیان قصه گو از حالتی ویژه و حس برانگیز برخوردار باشد تا کودک با جریان قصه همسو گردد.


4. شیوه قصه -نمایش

در این روش قصه گو به چند شکل عمل می کند. یا به تعدادی از بچه ها نقش های قصه را واگذار می کند و با حرکات بچه ها از سویی به سویی قصه را روایت می کند، یا اینکه خودش با داشتن استعداد بازیگری ، به گونه ای قصه را تعریف می کند و همزمان نقش شخصیت های محوری را بازی می کند. لحن صدایش را عوض می کند، پیرزنی گوژپشت می شود. باز صدایش را تغییر می دهد و شاهزاده ای جوان می شود. به ضرورت متن و به حد توان بازیگری خود، قصه را باحرکات نمایشی توأم می کند. در این گونه قصه گویی باید متوجه بود که همه چیز در راستای تعمیق قصه( تفهیم بهتر قصه) صورت گیرد، نه اینکه فرضا کودک در پایان بگوید: "شما چه خوب نقش پیرزن گوژپشت را بازی می کنید!".


5. شیوه قصه -تصویر

پیشینه این نوع قصه گویی می رسد به روزگارانی که نقالان و قصه گویان کار کشته ی دوران سپری شده، بر اساس پرده ای که بر سر چهار سوق ها و میادین دیگر جاها می آویختند و قصه گویی می کردند. اغلب قصه ها متأثر از شاهنامه و حوادث مذهبی بود که نقاشان ان روزگار بر پرده می کشیدند. پرده خوان -قصه گو با یک چوب دستی که به دست می گرفت، در کنار پرده می ایستاد و قصه تصاویر را روایت می کرد. امروز نیز همین سنت ، اما با تکیه بر کتاب مصور ادامه دارد. هدف شما قصه گویی بر اساس تصاویر است. در این مورد ارتباط تصاویر با قصه امری لازم است. مناسب است قصه گو کتابی را انتخاب کند که تضاد متن و تصویر در کمترین مورد باشد تا کودک دچار سردرگمی نشود. می باید بیان قصه گو سحری خاص را در خود داشته باشد تا حواس کودک در تصاویر محو نشود و گوشش از شنیدن قصه دور نگردد. تصاویر کتاب کودک باید چنان بار هنری داشته باشد تا ذهن کودک را شکوفا کند.


6. شیوه ی قصه -موسیقی

در این شیوه قصه گو موسیقی خاصی را که به یقین همخوانی با آهنگ و روند قصه دارد، انتخاب می کند. در حالی که قصه را بیان می کند، برای ایجاد فضاسازی روحی- روانی و همسو ساختن ذهن کودک با قصه، موسیقی خاصی را پخش می کند. به این صورت افزون بر بیان قصه آهنگ موسیقی نیز حس شنیداری کودک را تحریک می کند و بار شنیداری او را افزایش می دهد. لازم به ذکر است که بایستی صدای قصه گو بر اهنگ موسیقی سوار باشد تا کودک قصه را به خوبی بشنود و از فضای آن دور نشود.


7. شیوه قصه -کودک

در این شیوه ابتدا قصه ای چند بار برای کودکان نقل می شود تا همه بر روند قصه تسلط پیدا کنند و از آغاز و سرانجام و سیر قصه آگاه گردند. قصه گو این بار روند قصه را بر دوش کودکان می اندازد. به این شیوه که قصه را خودش یا یکی از کودکان اغاز می کند. از پیش قصه گو صحنه های قصه را در ذهن خویش تقسیم کرده است . آن گاه در جریان نقل قصه از این و آن کودک می خواهد که قصه را تعریف کند. برای مثال گرگ چه گفت؟ پیرزن چه کرد؟ و تا آخر.  البته در این شیوه می توان بازتر و آزاد تر عمل کرد و گذاشت کودکان روند قصه ، و نیز انتخاب شخصیت های مؤثر در قصه را عنوان کنند و قصه را پیش ببرند. گاه ممکن است به جای گرگ، دایناسوری در قصه پیدا شود و مناسب است هرگز روند خلاقیت کودکان را سد نکنیم.  در ارائه هر نوع شیوه ی قصه گویی به کودکان باید این نکته را در نظر داشت که هدف قصه است و می خواهیم کودکان را با گونه ای از ادبیات آشنا کنیم.


فواید قصه گویی توسط کودک

  • کودکان خود را در روند نقل قصه سهیم می بینند.
  • استعداد قصه گویی در کودکان تقویت می گردد.
  • قصه گو بهانه ای پیدا می کند تا کودکان کمرو را به حرکت جمعی بخواند.
  • خلاقیت های پنهان کودکان کشف می شود.


نویسندهنیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی

ارائه خدمات مشاوره فردی، تحصیلی ، پیش از ازدواج، خانواده، و کودک

شماره تماس: 09305785683


منبع : کتاب قصه و قصه گویی تالیف محمد رضا یوسفی


برای مطالعه بیشتر کلیک کنید:       

 نکات کلیدی تربیت فرزند


 رابطه زناشویی موفق در زندگی



نکات کلیدی تربیت فرزند


اصلاح رفتار کودکان


مراجعه کنید به لینک :  شیوه های اصلاح و تغییر رفتار کودکان


در ادامه بخوانید:

مراحل تغییر دادن رفتار کودکان

کودکان و والدینی که از همه نظر کامل باشند ، وجود ندارند و ما به عنوان مشاور یا روانشناس کودک تا به حال والدینی را که دست کم گاهی نسبت به توانایی ها و آگاهی های خودشان به عنوان پدر یا مادر شک نداشته باشند، ملاقات نکرده ایم. اگرچه والدین امروزی ، از نظر تحصیلات و اطلاعات نسبت به گذشته وضعیت خیلی بهتری دارند ، ولی هنوز پرسش های بسیاری وجود دارد. کودکان همیشه آنطور که والدین می خواهند ، رفتار نمی کنند و وقتی والدین احساس می کنند که نمی توانند عادات و رفتار فرزندان خود را تغییر دهند ، احساس درماندگی کرده و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند.

به خاطر داشته باشید که در بحث تربیت فرزندان، نباید در کوتاه مدت انتظار پیشرفت زیادی داشته باشید. اهداف خود را متناسب با سن ، خلق و خو ، توانایی ها ، جنسیت، و میزان رشد عقلی فرزندانتان تعیین کنید. همه کودکان در یک سن مشخص وارد مرحله ای مشابه نمی شوند و همچنین ، میزان آموزش پذیری آنها نیز به یک میزان نیست. در نتیجه لازم است شما به عنوان والدین ،بسته به شناخت خود از فرزند تان رفتار کرده و به قضاوت و غریزه خود اعتماد کنید.


مشکل را به طور دقیق تشریح کنید

قبل از هر اقدامی بایستی رفتارهایی را که می خواهید تغییر دهید ، دقیقا مشخص کنید. برچسب زدن به کودکان کمکی به حل مسأله نمی کند . یک برگه کاغذ بردارید و آن را از طول به دو بخش (ستون) تقسیم کنید. در ستون اول ، رفتارها یا عادات های خاصی که دوست دارید کودکتان کمتر آنها را انجام دهد، بنویسید مثل حاضر جوابی ، طفره رفتن از کار ، و به هم ریختن اتاق . در ستون دوم رفتارهایی را بنویسید که دوست دارید فرزندتان آنها را در بیشتر مواقع انجام دهند مثل مؤدبانه صحبت کردن ، عمل به درخواست های والدین بدون تأخیر، و قرار دادن اسباب بازی ها در جای مخصوص.  موارد داخل فهرست را بر اساس اهمیت بنویسید، سپس یکی از آنها را که لزوما مهم ترین مشکل نیست، برای کار انتخاب کنید.


در هر زمان بر روی یک مشکل تمرکز کنید

ممکن است وسوسه شوید همه ی مواردی را که در جدول نوشته اید با هم تغییر دهید. اما در برابر این احساس مقاومت کنید و ابتدا یک مشکل را در نظر بگیرید، آن را حل کنید و سپس به مورد بعدی بپردازید. در ابتدا گاهی بهتر است کار را با یک مشکل کم اهمیت تر که سریعتر هم حل می شود، آغاز کنید، تا در شروع احساس موفقیت کنید . در هفته ها یا ماههای بعد ، همانطور که به سراغ سایر موارد فهرست می روید، احتمالا احساس می کنید که اولویت های شما در فهرست در حال تغییرند. مشکلات جدیدی ایجاد و موارد قبلی ناپدید شده اند یا به نظر کم اهمیت تر می آیند. هر تغییر یک تأثیر کلی بر رفتار فرزندتان خواهد داشت و روند بهبود را تسریع خواهد کرد. رفته رفته الگوهای قدیمی عوض خواهند شد و خواهید دید که شما و فرزندتان خیلی زود احساس بهتری نسبت به خود و یکدیگر پیدا خواهید کرد.


به خود و فرزندتان سخت نگیرید

معمولا مشکلات یک کودک یک شبه حل نمی شود. تغییرات در کودکان و همچنین افراد بالغ به آرامی و مرحله به مرحله ایجاد می شوند. برای نمونه اگر پسرتان قبلا برای مدرسه رفتن دچار مشکل بوده و دو سه روزی است که این مشکل بر طرف شده است ، انتظار نداشته باشید که قبل از خارج شدن از منزل رختخوابش را هم جمع کند. صبر و حوصله به خرج دهید، آن هم به تدریج درست خواهد شد. سعی کنید از پیشرفت های کوچک و تدریجی خوشحال باشید.


هماهنگ و ثابت قدم باشید

شما و همسرتان باید در مورد مشکل و راه حل، پیش از دست زدن به هر کاری ، اتفاق نظر داشته باشید. به علاوه اگر بتوانید با پرستار بچه ، مربی ، معلم ها ، و سایر اعضای خانواده که به طور منظم با کودک شما ارتباط دارند هماهنگی پیدا کنید، نتیجه کار شما بسیار بهتر خواهد بود. همیشه یک راه حل را به اندازه کافی به کار ببرید تا فرصت دستیابی به نتیجه دلخواه را داشته باشید. طبق تجربه های ما ، والدین خیلی زود خسته می شوند و بچه ها این را می دانند. اگر والدین جدی و استوار نباشند، بچه ها به خواسته های آنها احترام نمی گذارند و خود را موظف به انجام انها نمی دانند. برای کمک کردن به خود در ثابت قدم بودن ، تغییرات را اندازه بگیرید و ثبت کنید.


با دید مثبت نگاه کنید

سعی کنید رفتار عمومی فرزندتان را با دید مثبت نگاه کنید. در حالی که روی یک رفتار ناپسند او کار می کنید و در حال اصلاح آن هستید، به او اطمینان دهید که دوستش دارید و برای او ارزش قائلید.  یک نظر مثبت و یا تحسین به خاطر یک رفتار مطلوب ، بسیار بیشتر از خیل انتقادات مؤثر واقع می شود. کودکان در هر مرحله سنی تمایل شدیدی دارند که والدینشان آنها را بپسندند.


بگذارید بچه ها بدانند منتظر چه باید باشند

هدف هایتان را با کلمات ساده ای که کودک به راحتی آنها را می فهمد ، توضیح دهید. به کودک بگویید که دقیقا چه می خواهید بکنید و چه انتظاری از او دارید برای نمونه بگویید" مریم همین حالا ما می خوایم با کمک هم لباسهای کثیفت رو جمع کنیم و تو سبد لباس چرک بذاریم".توجه داشته باشید نیازی نیست که اهداف کلی خود را آشکار کنید اما با حالتی دوستانه و به دور از تهدید، اجازه دهید هدفی را که هر دو برای رسیدن به آن کار می کنید، بداند. 


تنبیه کودک

اگر می توانستیم کودکانمان را فقط با استفاده از روش های مثبت تربیت کنیم، خیلی عالی بود، اما نمی توانیم. برای آموختن الگوهای رفتاری شایسته ، هم روش های مثبت و هم منفی لازم هستند. ما قصد ندارم تنبیه را بپذیریم یا رد کنیم. بلکه می خواهیم روش مناسب آن را بیاموزیم تا هنگامی که تنبیه به عنوان یک روش تربیتی ضروری بود، تأثیر بیشتری داشته باشد. تنبیه به تنهایی نمی تواند نتایج دلخواه را فراهم کند. زیرا به طور کلی روشی منفی است. این روش به کودک می آموزد که چه کاری را نباید انجام دهد. اما نمی آموزد که چگونه باید رفتار کند . لازم است در کنار تنبیه اصولی رفتارهای نامطلوب ، رفتارهای مطلوب و شایسته نیز مورد توجه و تشویق قرار گیرند.

تنبیه ، یکی از روش های تغییر رفتار کودکان است که به منظور کاهش و یا حذف رفتارهای نامطلوب انجام می گیرد. 

مثال برای تنبیه


نادیده گرفتن 

یک راه مؤثر برای برطرف کردن رفتارهای آزاردهنده ی خاص آن است که آنها را به سادگی نادیده بگیریم. یعنی به هیچ وجه به آنها واکنش نشان ندهیم چه زبانی و چه غیر زبانی. وانمود کنید که مشغول انجام کاری هستید و اتاق را ترک کنید. نادیده گرفتن سنجیده هنر نادیده گرفتن رفتارهایی است که دوستشان ندارید و تعریف کردن از آن هایی است که دوستشان دارید. به یاد داشته باشید که هیچ کدام نباید بدون دیگری انجام داده شوند. البته لازم است رفتارها را طبقه بندی کنید چون برخی رفتارها مثل دویدن به سمت خیابان ، بالا رفتن از یخچال، گاز گرفتن و یا کتک زدن کودکی دیگر ، بی احترامی به بزرگترها و ... را نمی توان نادیده گرفت. نادیده گرفتن معمولا برای متوقف کردن رفتارهایی به کار می رود که همیشه مورد توجه بوده اند و همیشه به کودک اجازه داده شده است که به هدفش برسد برای مثال بداخلاقی ها .

در اینجا دو نکته لازم به ذکر است یکی آنکه والدین عزیز ،کاری را که نمی توانید به پایان ببرید، هیچگاه شروع نکنید. اگر فکر می کنید که قادر به نادیده گرفتن یک رفتار برای مدت طولانی نیستید، پس هیچگاه شروع نکنید زیرا در غیر این صورت رفتارها بدتر خواهند شد. نکته دیگر آنکه استفاده از روش نادیده گرفتن برای برخی از والدین به دلیل پایین بودن ظرفیت تحملشان، مستلزم تحمل فشار روانی و تنش زیاد است. از این رو این والدین می توانند از سایر روش های ذکر شده ، جهت تغییر و اصلاح رفتار کودکان استفاده کنند. 

محروم کردن موقتی

بدین معنا که کودک را از یک فعالیت یا موقعیت محروم کنید تا نتواند مورد توجه قرار بگیرد و تمجید شود. این روش بخصوص هنگامی بهترین اثر را دارد که کودک حس کند دارد چیز با ارزشی را از دست می دهد. قبل از هر اقدامی به کودکتان توضیح دهید اگر رفتار ناپسندش را ادامه دهد، او را به اتاقش می فرستید. به او توضیح دهید که این کار کمکش می کند تا او عادت ناپسندش را ترک کند. و به این ترتیب هرگاه از فرمان شما سرپیچی کرد به قول خود عمل کنید.

برای استفاده از این روش به نکات زیر توجه کنید:

  • محل اخراج شدن کودک بایستی خسته کننده باشد (اما نباید تاریک و یا ترسناک باشد). جایی که از جریان فعالیت خانواده جدا باشد. مثلا برای کودکی که تمایل دارد تلویزیون تماشا کند، در حیاط بازی کند، دوچرخه سواری کند ، در صورت بروز و تکرار رفتار ناپسند ، اخراج به اتاق خواب می تواند تنبیه مناسبی باشد.
  • مدت زمان محرومیت( اخراج) را بر حسب سن کودک تعیین کنید. یک کودک را می توان در ازای هر سال از سنش ، یک دقیقه اخراج کرد. برای یک کودک چهار ساله، چهار دقیقه و برای یک کودک پنج ساله، پنج دقیقه مناسب است. برای کودکان همین زمان های کوتاه هم طولانی هستند. این زمان باعث قطع فعالیت او می شود و مهم تر اینکه فرصت می یابد تا با آرامش ، از انجام عملی که باعث فرستاده شدنش به آن مکان شده است ، دست بکشد.
  • اگر کودک در برابر اخراج شدن مقاومت کرد و یا زودتر از زمان مورد نظر از آنجا خارج شد ، او را به محل مورد نظر برگردانید و به عنوان تنبیه یک دقیقه به زمان محرومیت او اضافه کنید، اما در مجموع بیش از سه دقیقه به مجازات او اضافه نکنید، چون تأثیر دلخواه را نخواهد داشت.
  • اگر به جایی رسیدید که لازم بود در کلمات و رفتارتان عصبانیت به خرج دهید، به کودک اطلاع دهید که اگر مجازات رانپذیرد، اسباب بازی مورد علاقه ، یا یک امتیاز ویژه را برای چندین روز از دست خواهد داد. یادتان باشد که حتما به وعده خود عمل کنید. اغلب گفتن اینکه عصبانی هستید ، مقاومت کودک را در هم می شکند.
  • زمان را با یک تایمردر آشپزخانه نگه دارید. به کودک بگویید: " وقتی صدای زنگ تایمر رو شنیدی می تونی از اتاقت بیای بیرون .به شرط اینکه آروم باشی" در غیر این صورت نگذارید از اتاق خارج شود. منتظر باشید که دست از شلوغ کاری بر دارد، خودش را کنترل کند و منتظر به پایان رسیدن زمان مورد نظر باشد.
  • بعد از به پایان رسیدن زمان محرومیت، از کودک بخواهید کاری را که قبل از مجازات باید انجام می داد، انجام دهد یا رفتار مناسبی نشان دهد. اگر با شما همکاری کرد به گرمی او را تحسین کنید. 
  • روش محروم کردن را به عنوان یک روش تنبیهی بهتر است با موقعیت سنی کودک تطبیق دهید. اگر کودک دوباره عادات قدیمی اش را تکرار کرد، میتوان بر میزان و شدت تنبیه افزود. برای نمونه ، اگر نمره کودکتان در یک درس کم باشد، می توان او را برای چند روز از بازی کردن محروم کردتا بیشتر و بهتر مطالعه کند. اگر تلاشش در این مدت کاهش یافت دوباره می توان تنبیه را تکرار کرد. اگر کودکی زیاد با تلفن صحبت می کند، می توان به عنوان تنبیه، تمام بعدازظهر او را از تلفن کردن محروم کرد. شب بعد استفاده از تلفن آزاد خواهد بود و او می تواندرفتار صحیح را نشان دهد.

روش تصحیح بیش از حد

این روش مجموعه ای از راه حل هایی است که یک روانپزشک برای پایان دادن به رفتارهای ناخواسته ی پایدار طراحی کرده است. در این روش از پیامدهای طبیعی برای شکستن عادات ناپسند و آموزش رفتارهای مناسب به طور همزمان استفاده می شود. تصحیح بیش از حد روش مؤثری به جای تنبیه بدنی ، فریاد زدن و سرزنش کردن کودک یا انواع دیگر تنبیه برای تغییر رفتارهای ناشایست، محسوب می شود. این روش برای رفتارهای آزاردهنده شایع و عادات عصبی جدی تر یا حتی رفتارهای ناهنجار بسیار مؤثر است.

بر اساس این روش از کودک می خواهید رفتار ناشایست خود را اصلاح کند و در انجام این تکلیف بکوشد. تأکید و اصرار بر جبران رفتار نابهنجار مانند یک پادزهر عمل می کند، به طوری که کودک دیگر نمی خواهد آن رفتار ناپسند را مرتکب شود.در این هنگام باید مقاومت ، گریه ، و بداخلاقی کودک را نادیده گرفت. البته این روش ممکن است برایتان آسان نباشد ولی ضروری است. 

الف) کودک را وادار کنید تا اشتباه خود را جبران کند

برای مثال وقتی کودک شما روی دیوار نقاشی می کشد ، به او بگویید: "دیوار کثیف شده است و یک نفر باید آن را تمیز کند تا دوباره قشنگ شود". لوازم نظافت را در اختیار کودک قرار دهید و بر تمیز کردن دیوار نظارت کنید. سپس توضیح دهید که حالا لکه تمیز شده ، روشن تر از سایر نقاط دیوار است، پس بقیه نقاط دیوار نیز باید تمیز شود. اگر کودک از درخواست شما سرپیچی کرد. با آرامش اما خیلی قاطع به او بگویید که احساسش را درک می کنید و می دانید که او به اندازه کافی در این کار مهارت ندارد. و سپس به او نشان دهید که چگونه این کار را انجام دهد. دست کودک را بگیرید و کمکش کنید، حتی اگر مقاومت کرد و شکایت داشت. سرانجام وقتی تمام دیوار تمیز شد، از او بخواهید که محل دقیق نقاشی را به شما نشان دهد. اگر دوباره روی دیوار چیزی نوشت تمام مراحل قبل را تکرار کنید. 

نمونه دیگر اینکه از کودکی که لباس ها و یا اسباب بازی هایش را روی زمین پخش کرده بخواهیم که آنها را از روی زمین جمع کند و در جای مخصوص قرار دهد ، ویا از کودکی که کودک دیگری را گاز گرفته بخواهیم که از او عذرخواهی و دلجویی کند.


ب) کودک را مجبور کنید تا روی رفتارهای مثبت تمرین کند و بر انجام این تمرینات نظارت کنید

برای نمونه اگر صدایش می کنید، ولی از توی حیاط جواب می دهد، مجبورش کنید مدتی در حیاط بماند و بعد وقتی دوباره صدایش کردید و او وارد اتاق شد، از او بخواهید برای جبران اشتباهش ده بار این کار را تکرار کند. از این روش می توانید در موقعیت های مختلف استفاده کنید.


ج) در صورت لزوم از هدایت دستی استفاده کنید

اگر کودک در برابر انجام درخواست های مورد نظر شما مقاومت می کند، با دست هدایتش کنید تا اعمال صحیح را انجام دهد. اگر اسباب بازی ها را جمع نمی کند، دست هایش را بگیرید و مانند آدم ماشینی هدایتش کنید تا اسباب بازی ها را جمع آوری کند و در جای درست بگذارد. گریه و بداخلاقی او را نادیده بگیرید و خونسرد باشید. تا وقتی که کار انجام شود یا کودک خودش شروع به انجام آن کند، قاطع باشید.


د) حرف شنوی کودک را بستایید و آن را تشویق کنید

در صورتی که کودک رفتار شایسته ای در پیش گرفت ، اجازه دهید از رضایت شما آگاه شود. با دست و دلبازی او را تحسین کنید و به خاطر پیشرفتش هدیه کوچکی به او بدهید.


ه) در برابر درخواست های کودکی که می خواهد تکلیفش را برایش انجام دهید، مقاومت کنید

قاطع باشید. هیچ گاه خودتان شروع به تمیز کردن دیوار یا جمع کردن اسباب بازی ها نکنید. در غیر این صورت تمام رشته هایتان پنبه خواهد شد!


روش سوزن گرامافون گیر کرده

اساس این روش آن است که در برابر خواست های کودک، رفتاری مانند خودش ولی از نوع بزرگسالان داشته باشید. برای نمونه کودکی را در نظر بگیرید که قبل از شام از شما درخواست خوراکی می کند و شما صلاح نمی دانید که خوراکی را به او بدهید چون فکر می کنید که الان زیاد گرسنه نیست و خوردن آن خوراکی اشتهایش را برای شام از بین می برد. از این رو می توانید علت تصمیمتان را به دقت برایش توضیح دهید ، اما فقط یک بار. بعد اگر به دلایل شما توجه نکرد و بهانه جویی را از سر گرفت، همان توضیح را منتهی به طور خلاصه تکرار کنید " قبل از شام خوراکی نمیشه" . اهمیتی ندارد که بهانه های کودک چقدر تکرار می شود، فقط بگویید:" قبل از شام خوراکی نمیشه". 

اگر بهانه جویی کودک توأم با رفتارهای ناپسند بود به گونه ای که احساس کردید یک واکنش اضافی مورد نیاز است، می توانید از روش محروم کردن موقت استفاده کنید. ولی هیچگاه خونسردی خود را از دست ندهید.

تنبیه بدنی کنترل شده و مختصر

به عنوان یک اصل تربیتی، تنبیه بدنی را توصیه نمی کنیم. اما موارد استثنایی نیز وجود دارد. برای نمونه اگر کودک دو ساله شما می خواهد یک سوزن را داخل پریز برق فرو کند، ممکن است فریاد بزنید" نکن " و بعد بلافاصله سوزن را از او بگیرید و با دست ضربه کوچکی به پشت دست کودک بزنید. روش دیگر این است که دست بچه را در حالی که با تأکید اورا از انجام عملی نهی می کنید بگیرید. هرگز هنگام عصبانیت از تنبیه بدنی استفاده نکنید. بهتر است به جای یک واکنش احساسی و هیجانی، به یک اقدام سنجیده دست بزنید. ما معتقدیم که تنبیه بدنی در موارد استثنایی، باید در حد یک ضربه کوچک و مختصر به پشت دست یا به کفل کودک باشد، آن هم با کف دست. هر تنبیهی بیش از این می تواند خطرناک و زیانبار باشد. سعی کنید به جای تنبیه بدنی از روش های دیگر نظیر محروم کردن موقتی، تصحیح بیش از حد، محدود کردن و گرفتن برخی امتیازات استفاده کنید.


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بخوانید : مهارت مدیریت استرس

برای مشاهده ویدئوهای انگیزشی و موفقیت مراجعه کنید به لینک : نماشا ، نگاه نو


منابع:

- کتاب راهنمایی و مشاوره کودک تالیف دکتر عبدالله شفیع آبادی

- کتاب چگونه با کودکم رفتار کنم تالیف دکتر گاربر، ترجمه شاهین خزعلی و همکاران


شیوه های اصلاح و تغییر رفتار کودکان

 

تربیت چیست

تربیت در نظر اکثر والدین چیزی جز تنبیه نیست ، ولی واژه تربیت ، در واقع به معنای تعلیم دادن یا پرورش ، شامل مجموعه ای از روش های مثبت و منفی است. وقتی کودکان خود را تربیت می کنید ، به آنها می آموزید که چطور رفتار کنند. پیش از آنکه انجام کاری را از آنها بخواهید ، به آنها آموزش می دهید. شما برای آنها قالب های رفتاری می سازید تا آنچه را که از آنها انتظار دارید ، ببینند.  پیوسته به آنها می گویید که انجام چه کاری درست است و در صورت لزوم به آنها یادآور می شوید که کدام عملشان شایسته نیست.


روش صحیح تربیت فرزند

تربیت مؤثر بسته به سن رشدی کودک و موقعیت ، می تواند متفاوت باشد . وقتی فرزند شما نیم نگاهی به شما می اندازد تا مطمئن شود عملی که انجام می دهد درست است یا نه ، اگر کارش درست است ، بگوییم" درسته ، خوبه". واکنش تربیتی در قبال کودکی که تازه راه افتاده و دارد به طرف پریز برق می رود ، یک "نه" قاطع و محکم است. وقتی در حال تلفن زدن ، فرزند خردسالتان می خواهد مکالمه تلفنی شما را قطع کرده با شما صحبت کند ، تربیت صحیح این است که به او توجه نکنید. اما اگر خود طفل تصمیم گرفت منتظر تمام شدن تلفن شما بشود ، بهتر آنست که به او توجه کنید و نگاهی از سر لطف بر او بیاندازید. وقتی به کودک بزرگتری که روی موضوعی خاص پافشاری می کند، می فهمانید که قصد لجبازی دارد ، درست عمل کرده اید. گاهی هم برای آنکه به کودک بیاموزیم که رفتاری غلط و مخالف میل شما انجام می دهد، روش مفید آن است که اجازه دهیم پیامدهای منفی آن را شخصا تجربه کند . " بله " ها اغلب از " نه " ها مؤثرترند، زیرا یک پاسخ مثبت به کودک می فهماند که رفتارش مورد پسند شماست.

مهارت تربیت فرزند ، وظیفه ای یک روزه نیست و انضباط ، با یک بار آموزش دادن حاصل نمی شود. پدر و مادر باید پایدار و جدی باشند تا روش های تربیتی شان مؤثر واقع شود. چیزهای زیادی برای یاد دادن به فرزندان وجود دارد که مستلزم وقت و حوصله است مانند ارزش ها ، اعتقادات ، و مهارت ها . به علاوه کودک شما همیشه برای آموختن درس آماده نیست. بنابراین پیشنهاد من این است که ابتدا خودتان کسب آرامش ( ریلکسیشن ) را بیاموزید. در آن صورت ، با خونسردی بیشتر و مؤثرتر با حوادث غیر مترقبه و تلاش های ناموفق برخورد می کنید.

پس از آموختن روش های کسب آرامش، باید اهدافی را که در سر دارید و نیازهای کودکتان را ارزیابی کنید. اگر به این توصیه عمل کنید، در می یابید که باید منتظر چه عواقبی باشید. بعد باید عزمتان را جزم کنید و ثابت قدم باشید، با هدف سخن بگویید و گفته های خود را جدی بگیرید و آنها را رها نکنید. در نهایت باید با دیدی مثبت به تربیت فرزندتان اقدام کنید. در ذهن خود تصویری از آنچه می خواهید فرزندتان انجام دهد، بسازید و آن را به خاطر بسپارید تا چنانچه آن را انجام داد، به او بگویید که از کارش راضی هستید. وقتی کودک با انجام کارهایی که موافق میل شماست ، رضایت شما را به دست آورد، به آن عادت می کند. حال اگر در شرایط خاصی بخواهید نارضایتی خود را از رفتارش نشان دهید، تأثیر آن به مراتب بیشتر از زمانی خواهد بود که به خاطر رفتارهای خوبش تشویق نشده است.


راهکارهای تشویق

1) رفتار کودک را تحسین کنید نه شخصیت او را

گفتن عبارت "پسر خوب" یا "دختر خوب" نمی تواند احساس مشخصی را به کودک القا کند ، مگر آنکه کودک بتواند آن را با رفتارهای خویش ارتباط دهد. برای مثال به جای گفتن : " چه پسر خوبی" بگویید : من از طرز حرف زدنت با برادرت خوشم اومد.

2) از تحسین های ویژه استفاده کنید

هدف از تحسین کردن ، افزایش رفتارهای شایسته است پس شما باید بر رفتارهای خاصی که مورد قبولتان هستند، تأکید کنید. هر چه تحسین شما اختصاصی تر باشد، کودک درست بودن کارش را بهتر درک می کند. برای نمونه وقتی صبح می بینید که فرزندتان رختخوابش را مرتب کرده ، به جای گفتن " آفرین عزیزم" بگویید: " از این که امروز رختخوابت رو جمع کردی خیلی خوشم اومد ممنونم".

3) از رفتارهای پسندیده کودکان یاد داشتی تهیه کنید و در پایان روز یاد داشت ها را به کودکتان هم نشان دهید. این کار روش خوبی برای صحبت کردن در مورد وقایع هر روز است و با این کار هر دو شما احساس خوبی خواهید داشت.البته لازم نیست که در یادداشتتان توضیحات کاملی بنویسید.

4) هر پیشرفتی را تحسین کنید

تصور کنید که فرزند شما می خواهد همیشه مورد توجه باشد و با پریدن  وسط حرف شما نمی گذارد که مکالمه تلفنی خود را تمام کنید. بار اول که سی ثانیه منتظر شد، صحبت کردن را متوقف کنید و به خاطر این کارش از او تشکر کنید و قبل از آنکه دوباره شروع به صحبت کنید، جوابش را بدهید. در فرصت مناسب بعدی برای زمان طولانی تری صبر کنید و سپس جوابش را بدهید. در واقع با این کار انتظار را در او شکل دهید. در ابتدای کار توقعتان را کم کنید تا به هدفتان برسید. هنگامی که رفتار جدیدی تثبیت شده است، برای حفظ آن لازم نیست کودک در مورد آن رفتار بخصوص به طور مداوم تمجید شود. در عوض به طور اتفاقی این کار را انجام دهید، مثلا هر پنج یا ده باری که کودک آن را انجام می دهد ، از او تعریف کنید. توجه داشته باشید که برای هر رفتاری تعریف و تحسین را هرگز به طور کامل متوقف نکنید.


5) متناسب کردن نوع تحسین با سن و اخلاق کودک

برای نمونه در آغوش گرفتن ، بوسیدن و دیگر نشانه های عملی محبت همراه با کلمات مهرآمیز برای کودکان خردسال مؤثرند اما برای کودکان بزرگتر بهتر آن است که از پیام های سری استفاده کنیم مثلا با چشمک یا اشاره دست به او بفهمانیم که به عمل خوبش توجه کرده اید . بعدا می توانید راجع به رفتار پسندیده اش با او صحبت کنید. بیشتر کودکان بزرگتر یک لحن آمیخته با شوخی را به تعریف و تمجید مستقیم ترجیح می دهند. برای نمونه گفتن جمله" عجب مستخدم با سلیقه ای اینجا بوده است! " پاسخ بهتری را در یک کودک دوازده ساله بر می انگیزد تا این جمله که " واقعا رختخوابت را خیلی خوب مرتب کرده ای".

به واکنش های فرزندتان نسبت به تعریف و تمجید توجه کنید تا متوجه شوید که به هدف زده اید یا خیر. اگر کودک تعریف های شما را نادیده می گیرد ولی بعدا آن رفتار خوب را تکرار می کند، در می یابید که تحسین مؤثر بوده است. 

6) به خاطر داشته باشید که جملات تکراری خسته کننده می شوند و تأثیر خود را از دست می دهند ، پس لازم است خلاق باشید. گاهی بهتر است یک یادداشت زیر بالش یا در کیف فرزندتان بگذارید و در آن از یک رفتار ناپسندش به طور خاص شکایت کنید. یا اجازه دهید در حالی که با عصبانیت در مورد اعمال نادرستش با یک دوست صحبت می کنید، به طور تصادفی حرف های شما را بشنود. برای تقویت اثرات تحسین می توانید یک جایزه را نیز با آن همراه کنید. به کودک بگویید که از کدام کارش خوشحال شده اید و به او وعده یک هدیه کوچک بدهید، ولی هدیه دادن را برای زمان های خاص بگذارید تا همیشه منتظر آن نباشد.

7) بلافاصله و بدون معطلی تحسین کنید

بخصوص در مورد کودکان خردسال نگذارید تا بین رفتار پسندیده او  و پاسخ شما فاصله زیادی بیافتد. معمولا بین عمل کودک و واکنش ما می تواند با اشاره کوچک به موضوع پر شود. سپس در یادداشت روزانه ی رفتارهای خوب نوشته شود. وقتی یادداشت را به کودک نشان می دهید، چیزی هم به عنوان تحسین بگویید. مثلا بگویید: " وقتی می بینم به خواهرت هم کاغذ نقاشی میدی ،خیلی خوشحال می شم".

8) تحسین را با علاقه بی قید و شرط بیامیزید

در مواردی که کودک فقط هنگام تحسین شدن مورد توجه والدینش قرار می گیرد، به تدریج نسبت به آن احساس نیاز می کند. برخی از والدین نگران آنند که مبادا کودکانشان فقط هنگامی که مورد توجه قرار می گیرند و تشویق می شوند ، خوب رفتار کنند. برای رفع این مشکل ، بهترین کار این است که پس از جا افتادن یک رفتار جدید رفته رفته از میزان تعریف و تمجید بکاهیم و آن را به طور موردی انجام دهیم. زیرا هر وقت کودک عملی شایسته انجام می دهد، والدینش برای تشویق کردن او حضور ندارند. مواقعی که به طور اختصاصی و با دید مثبت روی رفتار فرزندتان نظر می دهید، به کودک کمک کنید تا یک دید مثبت نسبت به خود به دست آورد و مراقب اعمالش باشد.

به کودک نشان دهید که حتی وقتی که در حال بررسی رفتارش نیستید نیز به او ارزش می دهید و بدون هرگونه قید و شرطی دوستش دارید. بغلش کنید ، به او توجه کنید ، به حرف هایش گوش دهید و به او اطمینان دهید که لازم نیست برای به دست آوردن علاقه شما نگران باشد.

9) همیشه به قولتان عمل کنید

یک کودک بخصوص اگر خیلی کوچک باشد، نسبت به تکمیل نشدن یا به تأخیر افتادن یک پاداش وعده داده شده ، بسیار حساس است. کاری را که از عهده انجامش بر نمی آیید تعهد نکنید و در عین حال چیزی را جایگزین پاداشی که قولش را داده اید، نکنید. وقتی قول چیزی را دادید ، پای آن بایستید.

10) به پاداش ها تنوع ببخشید

برای کمک کردن به تصمیم گیری در مورد پاداش ، خواسته های کودکتان را بررسی کنید. از آنجایی که تمایلات کودکان دائما تغییر می کند، بررسی را هر چند وقت یکبار تکمیل کنید. برای کشف مجموعه پاداش های مؤثر ، میتوانید سوالات زیر را از فرزندتان بپرسید:

اگر بتوانید سه آرزو بکنید آنها چه هستند؟

اگر بنا باشد فقط یک چیز از بابا بخواهید ، آن چیست؟

اگر قرار باشد چیز خاصی را از مامان بخواهید ، آن چیست؟

چه حق تازه ای را می خواهی به دست بیاوری ( بیشتر تلویزیون تماشا کنی ، دیرتر برای خواب به اتاقت بروی، و یا ...)؟

چه برنامه ای را می خواهی با دوستانت انجام دهی( به سینما بروی، بازی کنی ، بستنی میوه ای بخری و ...)؟


این بررسی یک فهرست کلی از پاداش های ممکن را در اختیار شما قرار می دهد. بهتر است فهرست را در قالب یک جدول به صورت پاداش های روزانه ، هفتگی ، و ماهیانه تقسیم بندی کنید تا بتوانید در زمان مقتضی از آنها استفاده کنید. برای نمونه:

 پاداش روزانه : بستنی یا سایر خوراکی های مفید و مورد علاقه کودک  

پاداش هفتگی : خواندن کتاب یا تماشای فیلم سینمایی  

پاداش ماهیانه : خرید اسباب بازی 


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بخوانید : تربیت جنسی کودکان

 بیشتر بدانید  پرورش خلاقیت چیست

منابع :

- کتاب چگونه با کودکم رفتار کنم نوشته دکتر گاربر

- کتاب راهنمایی و مشاوره کودک نوشته دکتر عبدالله شفیع آبادی

پرورش خلاقیت


خلاقیت چیست


خلاقیت


خلاقیت و نوآوری محرک اصلی تمدن هاست . خلاقیت یعنی مبتکر بودن ، یعنی مولد بودن ، یعنی تولید افکار نو.

نگاه متفاوت افراد به اطراف شان می تواند آنها را به خلاق بودن و مولد و مبتکر بودن سوق دهد. مک کینان می نویسد : خلاقیت عبارت است از حل مساله به نحوی که ماهیتی بدیع و نو داشته باشد. 

کیلفورد دانشمند آمریکایی تعریف جامع تری از خلاقیت عرضه کرده است . او خلاقیت را با تفکر واگرا ( دست یافتن به رهیافت های جدید و متنوع برای مسائل ) در مقابل تفکر همگرا ( دست یافتن به یک پاسخ ) مترادف دانسته است. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور می شوند. روش های خلاق و جدید را به کار می برند.

 

افراد خلاق چه خصوصیاتی دارند

  • در ابراز عقیده خود جرأت زیادی دارند
  • تازگی و بدیع بودن مسأله را ترجیح می دهند و مسائل پیچیده توجه آنها را جلب می کند
  • پشتکار فراوانی دارند
  • در یکی کردن تفکر کلامی با تفکر بصری و تفکر منطقی و تخیلی سرآمدتر از افراد غیر خلاق هستند
  • دارای انگیزه درونی بوده و ذاتا به عوامل درونی توجه بیشتری دارند
  • با دقت به محیط اطراف خود نظاره می کنند و به چیزهایی توجه دارند که افراد عادی به آنها توجه ندارند
  • بسیار کنجکاو بوده و سوال های زیادی مطرح می کنند
  • از قدرت زیادی برای تحمل مشکلات و مصائب برخوردارند واین قدرت آنها را به ادامه و اتمام کارها تشویق می کند
  • از ذهن و شخصیتی انعطاف پذیر برخوردارند
  • اعتماد به نفس بالا و افکار مستقلی دارند 
  • کارهای پیچیده را به اعمال ساده ترجیح می دهند
  • سلاست فکر دارند یعنی همزمان در مورد یک مسأله چندین فکر و راه حل را پیش روی دارند

راه های پرورش خلاقیت در کودکان


1 )
ایجاد و حفظ انگیزه درونی

برای این منظور بایستی کنجکاوی کودک را برانگیخت تا تمایل به داشتن و ایجاد کارهای تازه در او به وجود آید مثلا از کودک بپرسیم : دوست داری چه کاره شوی؟! یا رسیم : به نظر تو برای مبارزه با فلان بیماری چه کارهایی می توان انجام داد؟

راهکار دیگر شرکت دادن کودکان در مجامع علمی است.

2 ) دامن زدن به تخیلات

برای نمونه از طریق تماشای برنامه های مستند و جالب ، تقویت مهارت شنیداری ، و تشویق کودک و نوجوان به طراحی دستگاه های جدید

3 ) کشیدن نقاشی از روی تخیل و یا تکمیل نقاشی های نیمه کاره

4 ) شبیه سازی کردن

 از کودک بخواهیم دنبال چیزهای مشابه بگردد

5 ) ترغیب کودکان و یا دانش آموزان به ابداع بازی های جدید

6 ) تحریک فرد برای افزایش ذوق

والدین با صحبت هایی از روی اشتیاق و تفحص ، می توانند ذوق کودکان خود را شکوفا کنند

7 ) تشویق به کارهای هنری و بدیع 

8 ) افزایش ادراک

از طریق طرح سوال های هدفمند 

9 ) تمرین خواندن و نوشتن

10 ) تئاتر و پانتومیم

اجرای نمایش باعث تخلیه فرد به لحاظ روانی می شود

11 ) بحث های فلسفی با کودکان

با تاکید برایجاد ارتباط موثر و تعامل در کلاس و خلق فضایی باز برای مطرح کردن نظرات و حل و فصل سازنده مشکلات



منبع :  کتاب پرورش خلاقیت تالیف مرتضی ثابت قدم و پریسا بهرامیان

تربیت جنسی کودکان



تربیت جنسی کودکان را جدی بگیرید

تربیت جنسی



پدر و مادر چه بخواهند و چه نخواهند اولین و مهم ترین مربیان فرزندان خود در تمام مراحل زندگی شان هستند. آنها با کلمات ، رفتارها ، و حتی سکوت خود دیدگاه ها و نگرش ها یشان را درباره موضوعات مختلف از جمله مسائل مربوط به جنس و جنسیت به کودکان و نوجوانان شان منتقل می کنند. برای گروهی از والدین و اعضای خانواده پذیرش این موضوع که آموزش جنسی کودکان باید از همان دوران کودکی آغاز شود ، کمی سخت و دشوار است . حتی گروهی از والدین که به اهمیت این آموزش ها در دوران کودکی واقف هستند ، خود را برای آن آماده نمی بینند. 

والدین برای آموزش و انتقال دانسته های خود درباره مسائل جنسی فرزندانشان ، باید از همان نخستین سالهای کودکی با آنها صحبت کنند تا بتوانند با ایجاد فضایی باز و شفاف در خانواده ، مسائل مهم تری را در دوران بلوغ و نوجوانی با انها در میان گذارند. هرچند برای پدر و مادر ، دختر یا پسر بودن فرزندشان چندان تفاوتی نمی کند ، ولی باید اذعان داشت که جنسیت کودک ، تأثیر زیادی بر نحوه تربیت او دارد.

بدیهی است آموزش های جنسی والدین باید متناسب با سن ، توان فکری ، میزان کنجکاوی کودکان و نوجوانان  و با در نظر گرفتن آداب و رسوم اجتماعی که در آن زندگی می کنند باشد ، تا موجب سلامت جسم و ذهن آنها گردد . آموزش های زودهنگام و نسنجیده والدین می تواند موجب اضطراب ، دلهره ، و همچنین کج فهمی و سوء تعبیر از مسائل جنسیتشان شود. از طرف دیگر اگر این آموزش ها دیر هنگام و اشتباه به آنها ارائه شود ، نه تنها نمی تواند جوابگوی نیازهای آنها باشد ، بلکه نمی تواند از مشکلات و آسیب هایی چون سوء استفاده جنسی ، بیماری های جسمی گوناگون ، و بحران عاطفی دوران بلوغ و جوانی پیشگیری نماید.


آشنایی با اصول اساسی تربیت جنسی کودک

  • آموزش های خود را از نخستین سالهای کودکی آغاز کنید
  • باورها ، ارزش ها و دیدگاه های خود را واضح و شفاف برای کودک توضیح دهید
  • جوی باز برای صحبت و ابراز عقیده در خانه به وجود آورید
  • اطلاعاتی در حد سن و توان فکری کودک به او بدهید
  • در اطلاعات دادن به فرزند خود پیشقدم شوید
  • بکوشید پرسش های کودک را از قبل پیش بینی کنید و پاسخ های مناسبی نیز برای آنها در نظر داشته باشید
  • به سخنان کودکان و نوجوانان خود خوب گوش دهید
  • ملایم ، صبور و با حوصله باشید
  • سعی کنید همواره صادق و راستگو باشید
  • درباره احساسات ، هیجانات و عواطف گوناگون که لازمه زندگی در جمع خانواده است ، با فرزندانتان صحبت کنید

 پاسخ به سوالات جنسیتی کودکان

 

هنگام جواب گویی به پرسش های کودک به چند نکته توجه کنید :

  •  پاسخی شفاف و صادقانه ، ولی در حد فهم کودک به او بدهید.
  •  نیازی نیست که در ابتدای راه تمام جزئیات رابرای کودک شرح دهید . این کار نه لازم و نه برای کودک شما   مناسب است.
  •  برای اینکه مطمئن شوید که پرسش کودک را درست متوجه شده اید ، جمله او را با کمی تغییر دوباره از خود او   بپرسید.
  •  اگر کودک سوال خود را در موقعیتی پرسید که امکان پاسخگویی مناسب برایتان وجود نداشت ، می توانید بگویید : اجازه بده در   فرصتی بهتر درباره آن صحبت کنیم.
  •  پاسخ های خود را ساده و شفاف برای کودک شرح دهید و از واژه های مشکل و نامربوط استفاده نکنید.
  •  پاسخ هایی که به کودکان زیر 8-7 سال می دهید باید در ابتدا کلی و ساده باشد . برای کودکان 12-10 سال به   بالا می توانید   توضیحات خود را کمی بیشتر کنید.

در ادامه چند نمونه از پرسش های کودکان به همراه پاسخ مناسب ذکر شده است :

در پاسخ به کودک خردسالی که می پرسد : من از کجا آمده ام ؟ پاسخ ساده و قابل قبول می تواند این باشد : تو مثل تخم مرغ کوچکی در جایی ، در قسمتی از بدن مادر به نام رحم ، رشد کردی  و زمانی که به اندازه لازم بزرگ شدی به دنیا آمدی. 

در پاسخ به کودک خردسالی که میپرسد : چگونه کودک درون شکم مادرش زندگی می کند ؟ می توانیم بگوییم : بچه در شکم مادرش درون کیسه ای نرم و راحت زندگی می کند . او در آنجا به خوردن و نفس کشیدن احتیاج ندارد . وقتی به دنیا بیاید ، هم نفس می کشد و هم غذا خواهد خورد.

وقتی کودک خردسال می پرسد : چگونه کودک به دنیا می آید ؟ می توانیم بگوییم : زمانی که کودک به اندازه کافی بزرگ شود که بتواند خودش نفس بکشد و غذا بخورد  ، با فشار آوردن به شکم مادر سعی می کند به دنیا بیاید. آنگاه مادر به بیمارستان می رود و پزشک ها و پرستارها به او کمک می کنند تا بچه اش را به سلامت به دنیا آورد.

یا زمانی که کودک می پرسد : بلوغ چیست ؟ در پاسخ می توانیم بگوییم : همه کودکان هنگام بزرگ شدن به مرحله ای از رشد خود می رسند که بدن آنها تغییرات زیادی می کند برای مثال دست ها ، پاها ، سر ، اجزای صورت و ... بزرگ می شوند . صدای پسرها بم می شود و صورتشان مو در می آورد . دختر ها قد می کشند و سینه هایشان بزرگ می شود.

نکته : البته در پاسخ به کودکانی که در آستانه سن بلوغ هستند مثلا 12-10 سال ،می توانیم متناسب با سن و در حد فهم  آنها جزئیات بیشتری بگوییم اما لزومی ندارد که در مورد رابطه جنسی صحبت کنیم.


 لمس اندام تناسلی در کودکان


کودکان خردسال همان گونه که چشم ، بینی ، گوش ، انگشت پا  و موی سرشان را کشف می کنند و از بازی کردن با آنها لذت می برند، همان گونه هم زمانی که دستشان به طور تصادفی به آلت تناسلی شان می رسد ، از بازی کردن و دستمالی آن احساس رضایت می کنند. ممکن است کودک در زمان تعویض پوشک و یا شستشو مدتی باز بماند و احساس راحتی و رضایت نماید ،گاهی این احساس در کودک و به ویژه در پسرها با دستمالی کردن آلت تناسلی اش هم زمان می شود.

تا قبل از 5-4 سالگی این رفتار کودک کاملا غیر ارادی است ،ولی از آن پس گاهی از این کار خود احساس آرامش و لذت می کند. توجه داشته باشید که این احساس لذت با احساس لذت جنسی بزرگسالان فرق دارد ، زیرا هنوز در بدن کودک هورمون جنسی ترشح نمی شود. تمامی این رفتارها در کودکان عادی و قابل انتظار هستند.

برخی از آنها این رفتار را کاملا بی اختیار و جلوی جمع انجام می دهند. کودکان 3-2 ساله درکی از محدودیت ها و چارچوب های اجتماعی ندارند و کودکان 5-4 ساله هم چنان سرگرم بازی می شوند که توجهی به خود و اطراف خود ندارند ، به خصوص اگر حوصله شان هم سر رفته باشد ، یا احساسات و عواطفشان به نوعی تحریک شده باشد مثلا غمگین باشند ، احساس تنهایی کنند ، نادیده گرفته شده یا بیمار باشند.

در برخی موارد ، دست زدن به آلت تناسلی ناشی از بیماری یا مشکل جسمی خاصی است ، مثل سوزش ، حساسیت ، خشکی ، عفونت و ... در برخی موارد هم زمانی که کودک دچار استرس و فشار روانی می شود برای مثال ترس یا نگرانی از موضوع خاص ، به آلت تناسلی اش دست می زند. در برخی موارد هم زمانی که کودک نیاز به دستشویی رفتن دارد به ویژه کودک پسر ، با آلت تناسلی اش بازی می کند. در هر صورت برای رفع این عادت ناخواسته ابتدا باید علت بررسی شود. 

راهکار رفع مشکل :

اگر کودک هنوز مفهوم اندام های خصوصی بدن را درک نمی کند ، هنگام بروز این رفتار والدین می توانند از طریق بازی کردن با کودک و سرگرم کردن دست های کودک به وسیله بازی و فعالیت دیگر مثل نقاشی ، وکاردستی موجب کاهش این رفتار ناخواسته کودک شوند. به تدریج که کودک بزرگتر می شود ، والدین می توانند با راهنمایی و نه سرزنش و تنبیه، از او بخواهند که به اندام های تناسلی اش دست نزند تا به تدریج این عادت را ترک کند.


منبع : کتاب خانواده و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان ترجمه و تالیف ماندانا سلحشور