نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی و سبک زندگی سالم

نگاه نو

ارائه مطالب عمومی و تخصصی در حوزه روانشناسی و سبک زندگی سالم

شیوه های اصلاح و تغییر رفتار کودکان

 

تربیت چیست

تربیت در نظر اکثر والدین چیزی جز تنبیه نیست ، ولی واژه تربیت ، در واقع به معنای تعلیم دادن یا پرورش ، شامل مجموعه ای از روش های مثبت و منفی است. وقتی کودکان خود را تربیت می کنید ، به آنها می آموزید که چطور رفتار کنند. پیش از آنکه انجام کاری را از آنها بخواهید ، به آنها آموزش می دهید. شما برای آنها قالب های رفتاری می سازید تا آنچه را که از آنها انتظار دارید ، ببینند.  پیوسته به آنها می گویید که انجام چه کاری درست است و در صورت لزوم به آنها یادآور می شوید که کدام عملشان شایسته نیست.


روش صحیح تربیت فرزند

تربیت مؤثر بسته به سن رشدی کودک و موقعیت ، می تواند متفاوت باشد . وقتی فرزند شما نیم نگاهی به شما می اندازد تا مطمئن شود عملی که انجام می دهد درست است یا نه ، اگر کارش درست است ، بگوییم" درسته ، خوبه". واکنش تربیتی در قبال کودکی که تازه راه افتاده و دارد به طرف پریز برق می رود ، یک "نه" قاطع و محکم است. وقتی در حال تلفن زدن ، فرزند خردسالتان می خواهد مکالمه تلفنی شما را قطع کرده با شما صحبت کند ، تربیت صحیح این است که به او توجه نکنید. اما اگر خود طفل تصمیم گرفت منتظر تمام شدن تلفن شما بشود ، بهتر آنست که به او توجه کنید و نگاهی از سر لطف بر او بیاندازید. وقتی به کودک بزرگتری که روی موضوعی خاص پافشاری می کند، می فهمانید که قصد لجبازی دارد ، درست عمل کرده اید. گاهی هم برای آنکه به کودک بیاموزیم که رفتاری غلط و مخالف میل شما انجام می دهد، روش مفید آن است که اجازه دهیم پیامدهای منفی آن را شخصا تجربه کند . " بله " ها اغلب از " نه " ها مؤثرترند، زیرا یک پاسخ مثبت به کودک می فهماند که رفتارش مورد پسند شماست.

مهارت تربیت فرزند ، وظیفه ای یک روزه نیست و انضباط ، با یک بار آموزش دادن حاصل نمی شود. پدر و مادر باید پایدار و جدی باشند تا روش های تربیتی شان مؤثر واقع شود. چیزهای زیادی برای یاد دادن به فرزندان وجود دارد که مستلزم وقت و حوصله است مانند ارزش ها ، اعتقادات ، و مهارت ها . به علاوه کودک شما همیشه برای آموختن درس آماده نیست. بنابراین پیشنهاد من این است که ابتدا خودتان کسب آرامش ( ریلکسیشن ) را بیاموزید. در آن صورت ، با خونسردی بیشتر و مؤثرتر با حوادث غیر مترقبه و تلاش های ناموفق برخورد می کنید.

پس از آموختن روش های کسب آرامش، باید اهدافی را که در سر دارید و نیازهای کودکتان را ارزیابی کنید. اگر به این توصیه عمل کنید، در می یابید که باید منتظر چه عواقبی باشید. بعد باید عزمتان را جزم کنید و ثابت قدم باشید، با هدف سخن بگویید و گفته های خود را جدی بگیرید و آنها را رها نکنید. در نهایت باید با دیدی مثبت به تربیت فرزندتان اقدام کنید. در ذهن خود تصویری از آنچه می خواهید فرزندتان انجام دهد، بسازید و آن را به خاطر بسپارید تا چنانچه آن را انجام داد، به او بگویید که از کارش راضی هستید. وقتی کودک با انجام کارهایی که موافق میل شماست ، رضایت شما را به دست آورد، به آن عادت می کند. حال اگر در شرایط خاصی بخواهید نارضایتی خود را از رفتارش نشان دهید، تأثیر آن به مراتب بیشتر از زمانی خواهد بود که به خاطر رفتارهای خوبش تشویق نشده است.


راهکارهای تشویق

1) رفتار کودک را تحسین کنید نه شخصیت او را

گفتن عبارت "پسر خوب" یا "دختر خوب" نمی تواند احساس مشخصی را به کودک القا کند ، مگر آنکه کودک بتواند آن را با رفتارهای خویش ارتباط دهد. برای مثال به جای گفتن : " چه پسر خوبی" بگویید : من از طرز حرف زدنت با برادرت خوشم اومد.

2) از تحسین های ویژه استفاده کنید

هدف از تحسین کردن ، افزایش رفتارهای شایسته است پس شما باید بر رفتارهای خاصی که مورد قبولتان هستند، تأکید کنید. هر چه تحسین شما اختصاصی تر باشد، کودک درست بودن کارش را بهتر درک می کند. برای نمونه وقتی صبح می بینید که فرزندتان رختخوابش را مرتب کرده ، به جای گفتن " آفرین عزیزم" بگویید: " از این که امروز رختخوابت رو جمع کردی خیلی خوشم اومد ممنونم".

3) از رفتارهای پسندیده کودکان یاد داشتی تهیه کنید و در پایان روز یاد داشت ها را به کودکتان هم نشان دهید. این کار روش خوبی برای صحبت کردن در مورد وقایع هر روز است و با این کار هر دو شما احساس خوبی خواهید داشت.البته لازم نیست که در یادداشتتان توضیحات کاملی بنویسید.

4) هر پیشرفتی را تحسین کنید

تصور کنید که فرزند شما می خواهد همیشه مورد توجه باشد و با پریدن  وسط حرف شما نمی گذارد که مکالمه تلفنی خود را تمام کنید. بار اول که سی ثانیه منتظر شد، صحبت کردن را متوقف کنید و به خاطر این کارش از او تشکر کنید و قبل از آنکه دوباره شروع به صحبت کنید، جوابش را بدهید. در فرصت مناسب بعدی برای زمان طولانی تری صبر کنید و سپس جوابش را بدهید. در واقع با این کار انتظار را در او شکل دهید. در ابتدای کار توقعتان را کم کنید تا به هدفتان برسید. هنگامی که رفتار جدیدی تثبیت شده است، برای حفظ آن لازم نیست کودک در مورد آن رفتار بخصوص به طور مداوم تمجید شود. در عوض به طور اتفاقی این کار را انجام دهید، مثلا هر پنج یا ده باری که کودک آن را انجام می دهد ، از او تعریف کنید. توجه داشته باشید که برای هر رفتاری تعریف و تحسین را هرگز به طور کامل متوقف نکنید.


5) متناسب کردن نوع تحسین با سن و اخلاق کودک

برای نمونه در آغوش گرفتن ، بوسیدن و دیگر نشانه های عملی محبت همراه با کلمات مهرآمیز برای کودکان خردسال مؤثرند اما برای کودکان بزرگتر بهتر آن است که از پیام های سری استفاده کنیم مثلا با چشمک یا اشاره دست به او بفهمانیم که به عمل خوبش توجه کرده اید . بعدا می توانید راجع به رفتار پسندیده اش با او صحبت کنید. بیشتر کودکان بزرگتر یک لحن آمیخته با شوخی را به تعریف و تمجید مستقیم ترجیح می دهند. برای نمونه گفتن جمله" عجب مستخدم با سلیقه ای اینجا بوده است! " پاسخ بهتری را در یک کودک دوازده ساله بر می انگیزد تا این جمله که " واقعا رختخوابت را خیلی خوب مرتب کرده ای".

به واکنش های فرزندتان نسبت به تعریف و تمجید توجه کنید تا متوجه شوید که به هدف زده اید یا خیر. اگر کودک تعریف های شما را نادیده می گیرد ولی بعدا آن رفتار خوب را تکرار می کند، در می یابید که تحسین مؤثر بوده است. 

6) به خاطر داشته باشید که جملات تکراری خسته کننده می شوند و تأثیر خود را از دست می دهند ، پس لازم است خلاق باشید. گاهی بهتر است یک یادداشت زیر بالش یا در کیف فرزندتان بگذارید و در آن از یک رفتار ناپسندش به طور خاص شکایت کنید. یا اجازه دهید در حالی که با عصبانیت در مورد اعمال نادرستش با یک دوست صحبت می کنید، به طور تصادفی حرف های شما را بشنود. برای تقویت اثرات تحسین می توانید یک جایزه را نیز با آن همراه کنید. به کودک بگویید که از کدام کارش خوشحال شده اید و به او وعده یک هدیه کوچک بدهید، ولی هدیه دادن را برای زمان های خاص بگذارید تا همیشه منتظر آن نباشد.

7) بلافاصله و بدون معطلی تحسین کنید

بخصوص در مورد کودکان خردسال نگذارید تا بین رفتار پسندیده او  و پاسخ شما فاصله زیادی بیافتد. معمولا بین عمل کودک و واکنش ما می تواند با اشاره کوچک به موضوع پر شود. سپس در یادداشت روزانه ی رفتارهای خوب نوشته شود. وقتی یادداشت را به کودک نشان می دهید، چیزی هم به عنوان تحسین بگویید. مثلا بگویید: " وقتی می بینم به خواهرت هم کاغذ نقاشی میدی ،خیلی خوشحال می شم".

8) تحسین را با علاقه بی قید و شرط بیامیزید

در مواردی که کودک فقط هنگام تحسین شدن مورد توجه والدینش قرار می گیرد، به تدریج نسبت به آن احساس نیاز می کند. برخی از والدین نگران آنند که مبادا کودکانشان فقط هنگامی که مورد توجه قرار می گیرند و تشویق می شوند ، خوب رفتار کنند. برای رفع این مشکل ، بهترین کار این است که پس از جا افتادن یک رفتار جدید رفته رفته از میزان تعریف و تمجید بکاهیم و آن را به طور موردی انجام دهیم. زیرا هر وقت کودک عملی شایسته انجام می دهد، والدینش برای تشویق کردن او حضور ندارند. مواقعی که به طور اختصاصی و با دید مثبت روی رفتار فرزندتان نظر می دهید، به کودک کمک کنید تا یک دید مثبت نسبت به خود به دست آورد و مراقب اعمالش باشد.

به کودک نشان دهید که حتی وقتی که در حال بررسی رفتارش نیستید نیز به او ارزش می دهید و بدون هرگونه قید و شرطی دوستش دارید. بغلش کنید ، به او توجه کنید ، به حرف هایش گوش دهید و به او اطمینان دهید که لازم نیست برای به دست آوردن علاقه شما نگران باشد.

9) همیشه به قولتان عمل کنید

یک کودک بخصوص اگر خیلی کوچک باشد، نسبت به تکمیل نشدن یا به تأخیر افتادن یک پاداش وعده داده شده ، بسیار حساس است. کاری را که از عهده انجامش بر نمی آیید تعهد نکنید و در عین حال چیزی را جایگزین پاداشی که قولش را داده اید، نکنید. وقتی قول چیزی را دادید ، پای آن بایستید.

10) به پاداش ها تنوع ببخشید

برای کمک کردن به تصمیم گیری در مورد پاداش ، خواسته های کودکتان را بررسی کنید. از آنجایی که تمایلات کودکان دائما تغییر می کند، بررسی را هر چند وقت یکبار تکمیل کنید. برای کشف مجموعه پاداش های مؤثر ، میتوانید سوالات زیر را از فرزندتان بپرسید:

اگر بتوانید سه آرزو بکنید آنها چه هستند؟

اگر بنا باشد فقط یک چیز از بابا بخواهید ، آن چیست؟

اگر قرار باشد چیز خاصی را از مامان بخواهید ، آن چیست؟

چه حق تازه ای را می خواهی به دست بیاوری ( بیشتر تلویزیون تماشا کنی ، دیرتر برای خواب به اتاقت بروی، و یا ...)؟

چه برنامه ای را می خواهی با دوستانت انجام دهی( به سینما بروی، بازی کنی ، بستنی میوه ای بخری و ...)؟


این بررسی یک فهرست کلی از پاداش های ممکن را در اختیار شما قرار می دهد. بهتر است فهرست را در قالب یک جدول به صورت پاداش های روزانه ، هفتگی ، و ماهیانه تقسیم بندی کنید تا بتوانید در زمان مقتضی از آنها استفاده کنید. برای نمونه:

 پاداش روزانه : بستنی یا سایر خوراکی های مفید و مورد علاقه کودک  

پاداش هفتگی : خواندن کتاب یا تماشای فیلم سینمایی  

پاداش ماهیانه : خرید اسباب بازی 


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بخوانید : تربیت جنسی کودکان

 بیشتر بدانید  پرورش خلاقیت چیست

منابع :

- کتاب چگونه با کودکم رفتار کنم نوشته دکتر گاربر

- کتاب راهنمایی و مشاوره کودک نوشته دکتر عبدالله شفیع آبادی

جک کانفیلد کلید کاربردی قانون جذب


جک کنفیلد کیست

جک کنفیلد


جک کنفیلد نویسنده آمریکایی بسیار مشهور کتاب های خودیاری و یکی از برجسته ترین سخنرانان انگیزشی و مربیان موفقیت است. جک کنفیلد در دبیرستانی در انستیتوی نظامی لینسلی در ویلینگ تحصیل کرد.  در سال 1966 مدرک کارشناسی خود را در زمینه تاریخ چین از دانشگاه هاروارد دریافت نمود . در سال 1978  عنوان " جوان برجسته سال "  و در سال 1981 مدرک دکترای افتخاری دانشگاه سانتامونیکا را دریافت کرد. کنفیلد مجموعه کتابهای " سوپ مرغ برای روح " را به کمک همراه همیشگی اش مارک ویکتور هانس ، در سال 1990 به رشته تحریر درآورد. در طی سه سال 68 داستان برای این کتاب گردآوری شد. موفقیت زیاد این مجموعه باعث تداوم آن شد تا جائیکه تا به حال نزدیک به 200 عنوان از آن در حدود 112 میلیون نسخه به 47 زبان ترجمه شده و به چاپ رسیده است. او قبل از نویسندگی، در مشاغل بسیاری فعالیت نمود. جک کنفیلد به‌عنوان روان‌درمانگر، مدیر اجرایی ورکشاپ (کارگاه‌های آموزشی) و معلم فعالیت کرده است. 

گرچه جک کنفیلد در زمینه های مختلف فردی ، خانوادگی ، و مالی در سمینارها و کتابهای خود به دیگران آموزش می دهد ، اما دلیل اصلی شهرت وی تأکید مداوم برتأثیر اعتماد به نفس افراد در دستیابی  به موفقیت است و بیشتر اموزه های او هم روی همین موضوع استوار شده اند. او همچنین در فیلم راز هم به عنوان یک کارشناس قانون جذب ایفای نقش کرده است .

جک کنفیلد که توسط بسیاری از افراد به عنوان مربی شماره یک موفقیت در آمریکا شناخته می شود، دلیل متفاوت بودن افراد موفق را مطالعه کرده و آن را گزارش کرده است. شناخته شده ترین کتاب جک کنفیلد، مجموعهکتابهای سوپ مرغ برای روح است که از طریق آن شهرت بسیاری کسب نمود . از سایر کتاب های جک کنفیلد می توان به قدرت تمرکز ، مبانی موفقیت ، شاه کلید ، درود بر خودم ، زندگی با اصول موفقیت ، معجزات تغییرات مثبت ، تفکر مثبت ، ضربه های شفابخش ، و مرواریدهای درایت اشاره نمود. 

در ادامه بخشی از سخنرانی جک کنفیلد با موضوع قانون جذب خدمت شما عزیزان ارائه می شود:


قانون جذب چیست و نحوه استفاده از آن

امروز می خواهم راجع به چیزی صحبت کنم که به طور عمدی از آن استفاده می کنم ، تا بتوانم در زمینه شخصی و تجاری در زندگی ام موفقیت ایجاد کنم .یکی از قدرتمند ترین نیروهای جهان ما را احاطه کرده است و بر ما تأثیر می گذارد. اگر از آن هشیارانه و عمدا استفاده کنیم، می توانیم به گونه ای مثبت از آن بهره ببریم. مثل نیروی جاذبه زمین ،چیزی نیست که بتوانیم آن را خاموش و روشن کنیم ، فقط وجود دارد .مثل جاذبه زمین می توانیم انتخاب کنیم که با آن مبارزه کنیم و راجع به آن گله کنیم. یا می توانیم این مزایای شگرف را تحت کنترل در آوریم مثل کاری که افراد موفق انجام می دهند.من راجع به قانون جذب صحبت می کنم. در ساده ترین شکلش قانون جذب بیان میکند که چیزی که به آن فکر می کنید، راجع به آن صحبت می کنید و قویا به آن باور دارید و آن را شدیدا حس می کنید ، باعث می شوید اتفاق بیافتد. 

به طور ساده بخواهم بیان کنم ، قانون جذب می گوید که شما روی هر چیزی که تمرکز کنید، آن را جذب می کنید. هر چیزی کع انرژی و توجه تان را صرفش می کنید، به شما بر می گردد. بنابراین اگر روی چیزهای خوب و مثبت در زندگی تان متمرکز بمانید به طور خودکار چیزهای خوب و مثبت بیشتری در زندگی تان جذب می کنید. اگر روی کمبود و چیزهای منفی تمرکز کنید آن وقت آن چیزها را در زندگی تان جذب می کنید.


مراحل قانون جذب

اکنون سه گام بیان می کنم تا قانون جذب را در زندگی تان فعال کنید:

گام اول 

این است که چیزی را که می خواهید درخواست کنید نه چیزی را که نمی خواهید. چون قانون جذب بیان می کند که در زندگی تان چیزی را جذب می کنید که انرژی ، تمرکز و توجه تان را صرف آن می کنید. خواسته یا ناخواسته ، اهمیتی نمی دهد. بنابراین باید چیزی که فکر می کنید و حس می کنید را هشیارانه تر انتخاب کنید. قانون جذب همچنین بیان می کند که هر فکر یا حسی که ارائه می دهید، فرکانس ارتعاشی دارد ، که کائنات با بیشتر دادن چیزی که در آن ارتعاش می کنید ، به آن پاسخ می دهد. اهمیتی نمی دهد که این درخواست برایتان خوب است یا نه ، به سادگی فقط به ارتعاشتان پاسخ می دهد. 

بنابراین برای اینکه نسبت به افکاری که به کائنات ارائه می دهید هشیارتر باشید باید تصمیم بگیرید که چه می خواهید. ولی همچنین آن حس هایی را که اگر به خواسته خود می رسیدید تجربه می کردید را هم تمرین کنید. شاید می خواهید حرفه تان را تغییر دهید ، به شهر دیگری بروید ، می خواهید یک جایزه مهم ببرید، در برنامه ای تلویزیونی ظاهر شوید یا از بیماری جدی بهبود یابید. اگر به اهدافتان می رسیدید چه حسی داشتید؟ در کل روز چه می کردید؟ با چه کسی وقت می گذراندید؟ هر چه بیشتر روی چیزهایی که می خواهید تمرکز کنید به جای چیزهایی که نمی خواهید، سریعتر رؤیاها و اهدافتان را آشکار می کنید.

گام دوم

این است که باور کنید چیزی را که می خواهید به دست می آورید، سپس اقدام کنید. این که باور کنید به چیزی که می خواهید می رسید یعنی چه؟ یعنی اینکه انتظار مثبتی را حفظ کنید. روزتان را با اطمینان بگذرانید ، با دانستن اینکه آینده تان را در دست قدرت هایی بزرگتر از خودتان سپرده اید. البته هنگامی که باور کردید که به چیزی که می خواهید می رسید بخش دوم معادله این است که اقدام کنید. اقدام کردنی که باعث ایجاد نتایج دلخواهتان می شود، باورتان را تصدیق می کند که چیزی که می خواهید در دسترس است و به قدرت انتظاراتتان می افزاید.

گام سوم

این است که چیزی را که می خواهید به وسیله تطابق ارتعاشی با آن ، به دست آورید . برای اینکه چیزی را که می خواهید دریافت کنید باید از نظر ارتعاشی با آن هم فرکانس شوید تا آن را در زندگی تان جذب کنید. ساده ترین راه تطابق ارتعاشی با آنچه می خواهید این است که در کل روز بر روی ایجاد احساسات مثبت عشق ، لذت ، شکرگزاری ، و قدردانی تمرکز کنید. چون آنها احساساتی هستند که اگر از قبل به اهدافتان می رسیدید، داشتید . می توانید احساساتی را تمرین کنید که اگر چیزی را که می خواهید از قبل داشتید، تجربه می کردید.

شاید با راندن ماشین مورد علاقه تان حس قدرتمند بودن می کنید ، شاید در ساحل هستید و احساس آرام بودن می کنید. ولی همین حالا حسش کنید درست وقتی که تصورش می کنید. طوری عمل کنید انگار که اتفاق افتاده است. به عنوان یک تکلیف بعد از مطالعه این مطلب شروع به تمرکز روی چیزهایی که در زندگی می خواهید کنید ،به جای تمرکز روی چیزهایی که نمی خواهید. تصمیم بگیرید که راجع به همه چیز مثبت فکر کنید ، شاید به نظر کار ساده ای نرسد اما مطمئن باشید که نتایج آن شگفت انگیز است.


تجربه شخصی جک کانفیلد از به کارگیری قانون جذب 

"از هنگامی که شروع به فراگرفتن قانون جذب و به کارگیری اصول آن در زندگی کردم، زندگی ام به راستی تغییر کرده است. فکر می کنم آن شکل از زندگی که هر کسی در رؤیاهای خود آرزوی داشتن آن را دارد ، زندگی روزمره من است. من در حال حاضر در یک خانه چند میلیون دلاری زندگی می کنم. همسری دارم که براش می میرم. تعطیلات خود را در مناطق جالب و شگفت انگیزی سپری می کنم. کوه پیمایی می کنم و به سفرهای اکتشافی می روم. به مناطق دورافتاده آفریقا سفر می کنم. تمامی این اتفاقات خوب همواره روی می دهند و همچنان به وقوع خواهند پیوست، چرا که من با اطلاع از حقیقت قانون جذب آن را در زندگی به کار می گیرم" ( برگرفته از کتاب راز اثر راندا برن ) .


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بدانید:    پرورش قدرت تخیل


 کانال ویدئویی من  : نماشا ، نگاه نو


معرفی کتاب :

- کتاب راز نوشته راندا برن

- کتاب نوشته هایی از فلورانس اسکاول شین ترجمه پروین قائمی

- کتاب از دولت عشق نوشته کاترین پاندر

نظریه عقلانی عاطفی رفتاری آلبرت الیس


نظریه آلبرت الیس

زمینه نظری

ریشه رفتار درمانی عقلانی- هیجانی آلبرت الیس ، به فلاسفه رواقی بر می گردد . مخصوصا به اپیکتتوس که بیان می کرد : " اشیاء باعث اختلال انسان ها نمی شوند بلکه نظری که انسان ها نسبت به آن اشیاء دارند باعث این اختلال می گردد".  نام شکسپیر نیز در شجره نامه درمان شناختی رفتاری الیس وجود دارد ، که بیان می کرد: "هیچ چیز خوب یا بد وجود ندارد بلکه فکر کردن آن را خوب یا بد می کند" . از میان روان درمانگران جدید ، که با الیس از دیدگاه فلسفی تجانس فکری دارند، می توان آلفرد آدلر را نام برد. به عقیده آدلر، رفتار فرد از عقایدش سرچشمه می گیرد و فرد بر اساس تعبیر و تفسیری که از خویشتن  و موقعیتش دارد ، خود را با دنیای خارج مرتبط می کند. باورهای آلبرت الیس با عده زیادی از درمانگرانی که به شیوه مستقیم و فعال عمل می کنند هماهنگی و همخوانی دارد . 

در درمان منطقی هیجانی آلبرت الیس ، منطق و استدلال  تا حد امکان به کار بسته می شود و الیس معتقد است که ناراحتی ها و اضطراب های هر فرد زاییده افکار غیر عقلانی اوست. در نتیجه او برای درمان اختلالات رفتاری پیشنهاد کرد که باید از آموزش ، استدلال و منطق ، و هدایت صریح و مستقیم حداکثر استفاده را به عمل آورد ، تا بتوان افکار منطقی تر  و عقلانی تر را جایگزین افکار غیر عقلانی کرد . و درمانجو را از شر آنها نجات داد.


نظریه شخصیت آلبرت الیس

الیس از سه دیدگاه فیزیولوژیک ، اجتماعی ، و روانشناختی به شخصیت می نگرد و در هر یک از این سه بعد نظرات خاصی درباره شخصیت ارائه می دهد.

مبنای فیزیولوژیکی : الیس معتقد است که انسان ذاتا تمایلات بیولوژیکی استثنایی و نیرومندی برای تفکر و عمل به شیوه خاص دارد ، که این شیوه ممکن است منطقی یا غیر منطقی باشد. او جهت تفکر و عمل فرد را تابع محیط خانواده و فرهنگی می داند که فرد در آن رشد می یابد. او انسان را از نظر بیولوژیکی ، عمدتا موجودی می داند که آمادگی ذاتی شدیدی برای تفکر غیر منطقی و غیر عقلانی  و همچنین تمایل مفرطی به سهل انگاری در تغییر رفتار خویشتن دارد. به عقیده وی انسان مایل است که وابستگی خود را به بسیاری از اسطوره ها و تعصبات خانوادگی ، فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی ، که از دوران اول زندگی آموخته است ،حفظ کند ، خواستها و ترجیحان شخصی را به صورت نیازهای مبرم جلوه دهد و مراقبت و احتیاطی افراطی در امور خویش داشته باشد. 

مبنای اجتماعی : الیس می پذیرد که انسان موجودی اجتماعی است و زندگی در اجتماع برای او لازم است. او معتقد است که انسان باید در اجتماع مطابق انتظارات خود و دیگران رفتار کند و بیش از حد خودمدار و خود بین نباشد . به عقیده او انسان باید تا حدی از آن خصوصیتی بهره مند باشد که آدلر آن را علاقه اجتماعی و ارتباط با همنوع می داند . اما از طرف دیگر معتقد است که پافشاری بر نگرش دیگران نسبت به خود و جلوه دادن آن به صورت نیازی مبرم ، حالتی مرضی و مخرب نفس است . به نظر او ، اینکه دیگران نسبت به ما نظرات خوبی داشته باشند مطلوب است ، اما نباید ما هستی و وجود خود را در گرو نگرش مثبت دیگران نسبت به خود بدانیم .

مبنای روانشناختی : به عقیده آلبرت الیس ، گرچه انسان از نظر بیولوژیکی تمایل شدیدی به مضطرب کردن خود و تخریب نفس دارد و گرچه او در اجتماعی زندگی می کند که سبب پاره ای از نابسامانی های رفتاری اوست و آنها را تقویت می کند ، اما دیدگاه روان شناختی شخصیت چگونگی رشد آن را مشخص می کند.

مدل abc آلبرت الیس

الیس غریزه را به مفهوم کلاسیک آن قبول ندارد و بیشتر با مزلو در زمینه تمایلات انسان هم عقیده است. او می پذیرد که انسان تمایل به عشق و محبت ،  توجه و مراقبت ، و نیل به آرزوها دارد و از مورد تنفر قرار گرفتن ، بی توجهی ، و ناکامی دوری می جوید . بنابراین وقتی حادثه فعال کننده ای (a) برای فرد اتفاق می افتد ، او بر اساس تمایلات ذاتی خود ممکن است دو برداشت متفاوت و متضاد از (a) داشته باشد : یکی عقاید ، و باورهای منطقی و عقلانی (rb)  و دیگری برداشت ها ، عقاید ، و باورهای غیر منطقی و غیر عقلانی (ib) . در حالتی که فرد تابع افکار و عقاید عقلانی و منطقی باشد ، به عواقب منطقی (rc) دست خواهد یافت و شخصیت سالمی خواهد داشت . در حالتی که فرد تابع و دستخوش عقاید و افکار غیر منطقی و غیر عقلانی قرار گیرد ، با عواقب غیر منطقی ( ic) مواجه خواهد شد ، که در این حالت او فردی است مضطرب که شخصیت ناسالمی دارد.


تعریف باورهای غیر منطقی


باورهای غیر منطقی در واقع افکار جادویی ، موهوم ، تخیلی ، بی معنی ، و از نظر تجربی فاقد اعتبار هستند که باعث بروز هیجانات منفی از جمله نگرانی ، اضطراب ، و افسردگی می شوند.


انواع باورهای غیر منطقی


الیس اضطراب و اختلالات رفتاری را زاده عقاید و افکار غیر منطقی می داند ، که در ادامه به طور خلاصه به آنها می پردازیم :


1) اعتقاد فرد به اینکه لازم وضروری است که همه افراد دیگر جامعه او را دوست بدارند و تعظیم و تکریمش کنند.

2) اعتقاد به اینکه لازمه احساس ارزشمندی وجود حداکثر لیاقت ، کمال و فعالیت شدید است.

3) اعتقاد فرد به اینکه گروهی از مردم بد ، شرور و بد ذات هستند و باید به شدت تنبیه و مذمت شوند.

4) اعتقاد فرد به اینکه اگر وقایع و حوادث آنطور نباشند که او می خواهد ، نهایت ناراحتی و بیچارگی به بار می آید و فاجعه آمیز خواهد بود.

5) اعتقاد فرد به اینکه بدبختی و عدم خشنودی او به وسیله عوامل بیرونی به وجود آمده است و انسان توانایی کنترل غم و اندوه و اختلالات عاطفی خود را ندارد.

6) اعتقاد فرد به اینکه چیزهای خطرناک و ترس آور موجب نهایت نگرانی می شوند و فرد همواره باید کوشا باشد تا امکان به وقوع پیوستن آنها را به تأخیر بیاندازد.

7) اعتقاد فرد به اینکه اجتناب و دوری از بعضی مشکلات زندگی ومسئولیت های شخص برای فرد آسانتر از مواجه شدن با آنهاست.

8) اعتقاد فرد به اینکه باید متکی به دیگران باشد و بر انسان قویتر دیگری تکیه کند.

9) اعتقاد فرد به اینکه تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه زندگی ،تعیین کننده مطلق رفتار کنونی هستند و اثر گذشته را در تعیین رفتار کنونی به هیچ وجه نمی توان نادیده انگاشت.

10) اعتقاد فرد به اینکه انسان باید در مقابل مشکلات و اختلالات رفتاری دیگران کاملا برآشفته و محزون شود.

11) اعتقاد فرد به اینکه برای هر مشکلی همیشه یک راه حل درست و کامل ، فقط یک راه حل ، وجود دارد و اگر انسان بدان دست نیابد، بسیار وحشتناک و فاجعه آمیز خواهد بود.


الیس معتقد است که توسل به این عقاید یازده گانه به اضطراب و ناراحتی های روانی منجر می شود. وقتی که فرد به چنین عقایدی توسل جوید، در نگرش و برداشت های خویش شدیدا بر اجبار ، الزام ، و وظیفه تأکید دارد و خود را بینهایت به وقوع امر خاصی مقید می کند. بنابراین اگر فرد خود را از این قیدها برهاند، به احتمال قوی در جهت سلامت نفس و رشد شخصیت حرکت خواهد کرد.



نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بخوانید : رابطه زناشویی موفق در زندگی

بیشتر بخوانید : درمان افسردگی بدون داروهای شیمیایی



منابع:

- کتاب نظریه های مشاوره نوشته لوئیس شیلینگ

- کتاب نظریه های مشاوره و روان درمانی نوشته دکتر عبدالله شفیع آبادی و غلامرضا ناصری


خلاصه نظریه شخصیت یونگ ، تیپ های شخصیتی از نظر یونگ

خلاصه نظریه یونگ

یونگ معتقد بود شخصیت علاوه بر گذشته توسط آینده نیز شکل می گیرد و بر ناخودآگاه بیشتر تأکید کرد. یونگ تعریف فروید از لیبیدو را گسترش داد. وی اصطلاح لیبیدو را به دو صورت مورد استفاده قرار داد : اول به صورت انرژی زندگی پراکنده و کلی ، و دوم به صورت مشابه با دیدگاه فروید، یعنی انرژی روانی محدودتری که به کار شخصیت سوخت می رساند و آن را روان نامید . فعالیت های روانشناختی مانند درک کردن ، فکر کردن ، احساس کردن ، و آرزو داشتن از طریق انرژی روانی صورت می گیرند. وقتی کسی مقدار زیادی انرژی روانی را در عقیده یا احساس خاصی صرف می کند، گفته می شود که آن عقیده یا احساس ارزش روانی زیادی دارد و می تواند زندگی آن فرد را عمیقا تحت تأثیر قرار دهد .




به اعتقاد یونگ انرژی روانی مطابق با سه اصل بنیادی اضداد ، هم ارزی ، و آنتروپی عمل می کند. اصل اضداد اعلام می دارد که هر احساس یا میلی ضد خودش را دارد و این ضدیت یا اختلاف بین قطبیت ها برانگیزنده اصلی رفتار و تولید کننده انرژی است ، مانند گرما در برابر سرما ، و آفرینش در برابر زوال . اصل هم ارزی اعلام می دارد که انرژی هرگز در شخصیت از بین نمی رود بلکه از یک قسمت به قسمت دیگر جابجا می شود. برای مثال اگر علاقه خود را به کسی یا به نوعی سرگرمی از دست بدهیم، انرژی روانی که قبلا صرف آن زمینه می شد به زمینه ای تازه جابجا می شود. اصل آنتروپی اعلام می دارد که در شخصیت گرایش به آرامش و تعادل وجود دارد. در حالت ایده آل شخصیت انرژی روانی خود را به طور مساوی بین ابعادش توزیع می کند، اما این حالت ایده آل هرگز به دست نمی آید.

خود (ego) مرکز هشیاری (خود آگاهی) است و به درک کردن ، فکر کردن ، احساس کردن ، و یادآوری مربوط می شود. بخشی از ادراک خودآگاه ما به وسیله نگرش های درون گرایی و برون گرایی تعیین می شود که به موجب آن لیبیدو به صورت درونی یا برونی هدایت می شود.  برون گرایان افراد معاشرتی و از لحاظ اجتماعی جسور هستند و به سمت دیگران و دنیای بیرونی گرایش دارند. درون گرایان کناره گیر و اغلب خجالتی هستند و گرایش دارند که بر خود ، افکار ، و احساساتشان تمرکز داشته باشند. کارکردهای روانشناختی عبارتند از: تفکر ، احساس ، حس کردن ، و شهود .

تفکر و احساس کارکردهای عقلانی هستند که قضاوت کردن و ارزیابی تجربیاتمان را شامل می شوند. حس کردن و شهود کارکردهای غیر عقلانی هستند یعنی از فرایندهای عقل استفاده نمی کنند و تجربیات را بدون ارزیابی می پذیرند. به نظر یونگ فقط یک نگرش و کارکرد می تواند مسلط باشد و تیپ های روانشناختی از ترکیب این نگرش ها و کارکردها شکل می گیرند.

ناخودآگاه شخصی مخزن موادی است که زمانی هشیار بودند ولی فراموش یا سرکوب شده اند. عقده ها که می توانند خودآگاه یا ناخودآگاه باشند ، الگوهای هیجانات ، خاطرات ، ادراک ها ، و امیالی هستند که بر موضوعات مشترکی تمرکز دارند. ناخودآگاه جمعی مخزن تجربیات نوع بشر است که به هر فرد انتقال یافته اند. کهن الگوها موضوعات مکرری هستند که این تجربیات را نشان می دهند. قدرتمندترین کهن الگوها پرسونا ، آنیما ، آنیموس، سایه ، و خود هستند.


مراجعه کنید به روانشناسی یونگ ، کهن الگوهای یونگ

تولد روان هنگام بلوغ  روی می دهد زمانی که روان محتوای مشخصی می گیرد. فعالیت های آماده سازی ،دوره نوجوانی تا جوانی را مشخص می کند. در میانسالی ، هنگامی که افراد به موفقیت هایی دست یافته اند، شخصیت تغییر می کند. انرژی روانی باید به سمت دنیای درون ناخودآگاه هدایت شود و نگرش باید از برون گرایی به درون گرایی تغییر یابد. تفرد ( تحقق تواناییهای فرد) فقط می تواند در میانسالی روی دهد، یعنی زمانی که افراد باید با ناخودآگاه روبرو شوند و رفتارها و ارزش هایی را که نیمه اول زندگی را هدایت می کردند ، کنار بگذارند. تعالی مستلزم یکپارچه شدن شخصیت است.

برداشت یونگ از ماهیت انسان از برداشت فروید خوشبینانه تر و کمتر جبرگرایانه بود. یونگ معتقد بود که بخشی از شخصیت فطری و بخشی از آن آموخته شده است. هدف اصلی زندگی تفرد است . تجربیات کودکی مهم هستند ولی شخصیت بیشتر تحت تأثیر تجربیات میانسالی و آرزوهای آینده قرار دارند.

روش های ارزیابی یونگ عبارتند از : بررسی نمادها، اسطوره ها و مناسک در فرهنگ های باستانی ، آزمون تداعی واژگان که برای بر ملا کردن عقده ها مورد استفاده قرار می گیرد ، تحلیل نشانه که شبیه روش پالایش روانی فروید است و در آن بیماران به نشانه های خود تداعی آزاد می کنند ، و تحلیل رؤیا.

تیپ نمای مایرز - بریگز نیز نوعی وسیله ارزیابی است که از رویکرد یونگ حاصل شده است. مفاهیم یونگ که وسیعا پذیرفته شده اند عبارتند از : آزمون تداعی واژگان ، عقده ها ، درون گرایی- برون گرایی ، خود شکوفایی ، بحران میانسالی.


بررسی تیپ های شخصیتی یونگ

یونگ بر اساس تعامل های دو نگرش درون گرایی و برون گرایی و چهار کارکرد روانشناختی تفکر ، احساس ، حس کردن ، و شهود ، هشت تیپ شخصیتی را معرفی کرد :

تیپ برون گرای متفکر

این افراد دقیقا مطابق با مقررات جامعه زندگی می کنند. این افراد گرایش دارند احساسات و هیجانات را سرکوب کنند، در تمام جنبه های زندگی واقع بین باشند و تعصب فکری و عقیدتی دارند. ممکن است به صورت آدم های خشک و سرد برداشت شوند. آنها دانشمندان خوبی می شوند زیرا تمرکز آنها بر آگاه شدن از دنیای بیرونی و استفاده از قواعد منطقی برای توصیف کردن آن است.

تیپ برون گرای احساسی

این افراد گرایش دارند که شیوه متفکر بودن را سرکوب کنند و بسیار هیجانی باشند. این افراد از ارزش های سنتی و اصولی که آموخته اند پیروی می کنند. آنها به طرز غیر معمولی نسبت به عقاید و انتظارات دیگران حساس هستند . آنها از لحاظ عاطفی حساس بوده و به راحتی رابطه دوستی برقرار می کنند، و آدم های معاشرتی و سرزنده ای هستند . یونگ معتقد بود که این تیپ در بین زنان بیشتر از مردان یافت می شود.

تیپ برون گرای حسی

این افراد بر لذت ، خشنودی ، و جستجو کردن تجربیات تازه تمرکز دارند ، عمیقا به سمت دنیای عملی گرایش دارند و با انواع مختلف افراد و شرایط متغیر سازش پذیر هستند. چون آنها به درون نگری عادت ندارند، گرایش دارند به اینکه معاشرتی باشند و قابلیت زیادی برای لذت بردن از زندگی دارند.

تیپ برون گرای شهودی

این افراد به خاطر توانایی زیادی که در بهره گرفتن از فرصت ها دارند، موفقیت را در کار و کاسبی و سیاست می یابند. این افراد مجذوب اندیشه های تازه هستند و به خلاق بودن گرایش دارند. آنها می توانند در موفق شدن و پیشرفت کردن الهام بخش دیگران باشند. آنها به تغییر پذیر بودن نیز گرایش دارند طوری که از یک فکر یا کار مخاطره آمیز به سراغ دیگری می روند و بیشتر به جای تأمل، بر پایه "شم" تصمیم گیری می کنند. با این حال تصمیمات آنها احتمالا درست از آب در می آید.

تیپ درون گرای متفکر

این افراد با دیگران خوب کنار نمی آیند و در انتقال دادن افکار مشکل دارند، به جای احساسات بر فکر تأکید دارند و از قضاوت عملی ضعیفی برخوردار هستند. از آنجا که عمیقا خلوت گزین هستند ترجیح می دهند به موارد انتزاعی و نظریه ها بپردازند و روی شناختن خودشان به جای دیگران تمرکز کنند. دیگران آنها را به صورت آدم های یکدنده ، عزلت گزین ، متکبر ،و بی ملاحظه برداشت می کنند.

تیپ درون گرای احساسی

این افراد تفکر منطقی را سرکوب می کنند ، هیجان عمیق دارند ولی از ابراز علنی آن خودداری می کنند. آنها مرموز و دست نیافتنی به نظر می رسند و به ساکت بودن ، متواضع بودن ، و بچه گانه بودن گرایش دارند. آنها به احساسات و افکار دیگران اهمیت زیادی نمی دهند و منزوی ، سرد ، و از خود مطمئن به نظر می رسند.

تیپ درون گرای حسی

 منفع ، آرام ، و جدا از دنیای روزمره به نظر می رسند. این افراد اغلب فعالیت های انسان را به دیده نیکخواهی و مسرت می نگرند . آنها از لحاظ هنرشناختی حساس هستند و خود را در قالب هنر یا موسیقی ابراز می کنند و به ابراز کردن شهود خود گرایش دارند. 

تیپ درون گرای شهودی

افراد دارای این تیپ به قدری تمرکز عمیق بر شهود دارند که تماس کمی با واقعیت دارند. این افراد ژرف اندیش و خیال پرداز ، کناره گیر ، و بی اعتنا به مسائل عملی بوده و دیگران آنها را خوب درک نمی کنند. آنها که عجیب و غریب و نامتعارف به نظر می رسند، در کنارآمدن با زندگی روزمره و برنامه ریزی برای آینده مشکل دارند.


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


جهت مشاهده ویدیوهای کوتاه روانشناسی و موفقیت کلیک کنید نماشا ، نگاه نو 


منابع:

- کتاب نظریه های شخصیت نوشته دوان شولتز و سیدنی الن شولتز ، ترجمه یحیی سید محمدی

- کتاب نظریه های شخصیت نوشته جس فیست و گریگوری جی فیست ، ترجمه یحیی سید محمدی

روانشناسی یونگ ، کهن الگوهای یونگ

نظریه یونگ به زبان ساده

کارل گوستاو یونگ (  carl Gustav Jung همکار سابق فروید ، ارتباط  خود را با روانکاوی مرسوم قطع کرد و نظریه شخصیت مجزایی را به نام روانشناسی تحلیلی  به وجود آورد . فرض اساسی نظریه شخصیت یونگ این است که پدیده های اسرار آمیز می توانند بر زندگی همه افراد تأثیر بگذارند . یونگ معتقد بود که هر فردی نه تنها توسط تجربیات سرکوب شده ، بلکه به وسیله تجربیات هیجانی خاص که از نیاکان او به ارث رسیده اند، برانگیخته می شود . این تصورات ارثی ، آنچه را که یونگ ناهشیار جمعی نامید ، تشکیل می دهند. ناهشیار جمعی ( ناخودآگاه جمعی) شامل عناصری است که افراد هیچ گاه به صورت فردی آنها را تجربه نکرده اند، بلکه از نیاکان آنها منتقل شده اند.

تعدادی از عناصر ناخودآگاه جمعی بسیار رشد یافته اند و کهن الگو ها نامیده می شوند. کلی ترین کهن الگو ، مفهوم خود پرورانی است که فقط در صورت دستیابی به تعادل بین نیروهای متضاد مختلف ، حاصل می شود. بنابراین نظریه یونگ خلاصه ای از اضداد است . افراد هم درون گرا هم برون گرا ، منطقی و غیر منطقی ، زن و مرد ، هشیار و ناهشیار ( خود آگاه و ناخودآگاه) هستند و رویدادهای گذشته به آنها فشار می آورد و در عین حال ، انتظارات آینده آنها را به سمت خود می کشاند .

از نظر یونگ همه افراد نگرش درون گرا و برون گرا دارند. اگر کسی عمدتا به درون گرایی هشیار متکی باشد ، برون گرایی عمدتا در او به صورت ناهشیار می ماند . اگر نگرش برون گرا در سطح هشیار رشد زیادی کرده باشد ، در این صورت نگرش درون گرا ناهشیار می ماند .


کهن الگوهای یونگ

کهن الگوها تصورات باستانی هستند که از ناهشیار جمعی حاصل می شوند. آنها از این نظر که مجموعه تصوراتی مرتبط با حال و هوای هیجانی هستند ، به عقده ها شباهت دارند. اما در حالی که عقده ها عناصر فردی نا هشیار شخصی ( ناخودآگاه شخصی) هستند ، کهن الگوها عمومیت دارند و عناصر ناهشیار جمعی را تشکیل می دهند. کهن الگوها را باید از غرایز نیز متمایز کرد . یونگ "غریزه" را به صورت "تکانه جسمانی ناهشیار به سمت عمل کردن" تعریف کرد و کهن الگو را همتای روانی غریزه دانست .

غرایز سایق های فیزیولوژیکی هستند که به صورت ناهشیار تعیین شده اند، در حالی که کهن الگوها تصورات روانی هستند که به صورت ناهشیار تعیین شده اند و جلوه های غرایز می باشند . هم غرایز و هم کهن الگوها به صورت زیستی تعیین شده اند و هر دو بر رفتار تأثیر می گذارند و به شکل گیری شخصیت کمک می کنند. کهن الگو به خودی خود نمی تواند به طور مستقیم نمایان شود ، بلکه وقتی فعال شده باشد خود را به صورت های مختلف ، عمدتا از طریق رؤباها ، خیالپردازی ها و هذیان ها ابراز می کند.


در ادامه به توضیح برجسته ترین کهن الگوهای یونگ می پردازیم:


پرسونا

جنبه ای از شخصیت که به دنیا نشان می دهیم ، پرسونا نامیده می شود. یونگ معتقد بود که هر کسی باید نقش خاصی را که جامعه حکم می کند ، نمایش دهد. برای مثال از سیاستمدار انتظار می رود ، چهره ای را به مردم نشان دهد که اعتماد و رأی مردم را جلب می کند ، یا از پزشک انتظار می رود که ویزگی رفتار بالینی به خود بگیرد . و یک بازیگر سبک زندگی را آشکار می کند که مردم می طلبند.

گرچه پرسونا جنبه ضروری شخصیت انسان است ، اما اگر افراد بیش از حد با پرسونای خود همانندسازی کنند ، نسبت به فردیت خویش ناهشیار می مانند و از رسیدن به خودپرورانی باز می ایستند. برای اینکه افراد از لحاظ روانی سالم باشند ، باید بین درخواست های جامعه و آنچه واقعا هستند تعادل برقرار کنند.

سایه

سایه کهن الگوی تیرگی و سرکوبی ، و بیانگر ویژگی هایی است که افراد دوست ندارند به وجود آنها اعتراف کنند ، بلکه تلاش می کنند آنها را از خودشان و دیگران مخفی نگه دارند . سایه گرایش هایی که از لحاظ اخلاقی ناخوشایند هستند ، به علاوه تعدادی ویژگی سازنده و خلاق که با این حال افراد دوست ندارند با آنها مواجه شوند ، در بر می گیرد . به نظر یونگ اولین آزمون شهامت افراد این است که به طور مداوم بکوشند از سایه خودشان با خبر شوند. 

افرادی که هیچ گاه سایه خودشان را تشخیص نمی دهند ، امکان دارد تحت سلطه آن قرار گیرند و زندگی اسفباری داشته و محصولات شکست و ناامیدی خود را برداشت نمایند.

آنیما

یونگ نیز مانند فروید معتقد بود ، همه انسانها از لحاظ روانشناختی دو جنسیتی هستند و از هر دو جنبه مردانگی و زنانگی برخوردارند. آنیما "جنبه زنانه مرد " و به عنوان یک کهن الگو از ناهشیار جمعی سرچشمه می گیرد و شدیدا در برابر هشیار شدن مقاوم است. تعداد کمی از مردان با آنیمای خود آشنا می شوند، زیرا این تکلیف به شهامت زیادی نیاز دارد و حتی از آشنا شدن با سایه دشوارتر است. در روانشناسی یونگ دومین آزمون شهامت مرد ، آشنا شدن با آنیمای خویش است ، تکلیفی که فقط بعد از آن که او به سایه اش پی برده باشد ، می تواند به آن دست یابد. 

یونگ معتقد بود که آنیما از تجربیات اولیه مردان با زنان ( مادران ، خواهران ، معشوقه ها) سرچشمه گرفته است و با هم ترکیب شده است تا تصویر کلی از زن را برای آنها به وجود آورد . مرد خیلی تمایل دارد تا آنیمای خود را در همسر یا معشوقه اش فرافکنی کند و او را نه آنگونه که هست ، بلکه به صورتی که ناهشیار شخصی یا جمعی اش تعیین کرده است ، ببیند. این آنیما می تواند مایه سوء تفاهم های زیادی در روابط زن و مرد شود ، اما می تواند مسبب حالت افسون گری که زن در روان مردان دارد نیز باشد . آنیما بر جنبه احساسی فرد تأثیر می گذارد و توجیهی برای برخی احساس ها و خلق های غیر منطقی است.

آنیموس

کهن الگوی مردانه در زنان آنیموس نامیده می شود . آنیموس نماد تفکر و استدلال است. انیموس قادر است بر تفکر زن تأثیر بگذارد ، با این حال واقعا به او تعلق ندارد ، بلکه به ناهشیار جمعی تعلق دارد و از رویارویی های زنان پیش از تاریخ با مردان ناشی می شود. در هر رابطه زن-مرد ، زن سعی می کند تجربیات نیاکان دور خود را با پدران ، برادران ، معشوق ها، و پسران را به مرد از همه جا بی خبر فرافکنی کند . آنیموس مسئول تفکر و عقاید در زنان است ، درست به همان صورتی که آنیما احساس ها و خلق ها را در مردان به وجود می آورد. در ضمن آنیموس توجیهی است برای تفکر و عقاید غیر منطقی که اغلب به زنان نسبت می دهند.


مادر

همه مردان یا زنان از کهن الگوی مادر برخوردارند. این مفهوم مادر از پیش موجود ، همیشه با احساس های مثبت و منفی همراه است . بنابراین مادر بیانگر دو نیروی متضاد است : "باروری و تغذیه" از یک سو و "قدرت و ویرانگری" از سوی دیگر . او قادر است تولید و نگهداری کند ( باروری و تغذیه ) ، امادر ضمن می تواند فرزند خود را نابود و یا به او بی توجهی کند( ویرانگری ) . به اعتقاد یونگ تمام آن تأثیراتی که نوشته ها مدعی هستند بر کودکان اعمال شده اند ، از خود مادر حاصل نمی شوند، بلکه از کهن الگوهایی حاصل می شوند که به مادر فرافکنی شده و به او پیشینه ای افسانه ای داده است. به عبارت دیگر جاذبه نیرومندی که مادر برای مردان و زنان دارد ، اغلب در غیاب رابطه شخصی صمیمانه ، از نظر یونگ دلیل بر وجود کهن الگوی مادر است . 

باروری و قدرت با هم ترکیب می شوند تا مفهوم تولد دیگر را به وجود آورند که می تواند کهن الگویی جداگانه باشد اما ارتباط آن با کهن الگوی مادر واضح است. تولد دیگر در فرایند هایی مانند تناسخ ، غسل تعمید ، و قیامت نمایان می شود . افراد در سرتاسر جهان با "میل به تولد دوباره" برانگیخته می شوند ، یعنی "رسیدن به خودپرورانی ، نیروانا ( در آیین هندو و آیین بودا ) ، بهشت ، یا کمال " .


پیر فرزانه

پیر فرزانه ، کهن الگوی خرد و معنی و مظهر دانش و اسرار زندگی از پیش موجود است . این کهن الگو ناهشیار است و نمی توان به صورت مستقیم یا فردی به ان دست یافت . مرد یا زنی که تحت سلطه کهن الگوی پیر فرزانه قرار دارد ، ممکن است با استفاده از الفاظی که به نظر عمیق می رسند ، اما در واقع پوچ هستند ، تعداد زیادی مرید دور خود جمع کند، زیرا ناهشیار جمعی نمی تواند مستقیما خرد خود را به فرد منتقل کند. مبلغان سیاسی ، مذهبی ، و اجتماعی که به عقل و خرد و هیجان متوسل می شوند ف با این کهن الگوی ناهشیار هدایت می شوند.

در صورتی که افراد تحت تأثیر دانش کاذب یک مبلغ قدرتمند قرار بگیرند و مطالب پوچ و بی معنی او را اشتباها خرد واقعی برداشت کنند، جامعه به مخاطره می افتد . کهن الگوی پیر فرزانه در رؤیاها با عناوین پدر ، پدربزرگ ، معلم ، فیلسوف، مرشد ، دکتر ، یا کشیش شخصیت پیدا می کند .این کهن الگو در افسانه ها با عنوان پادشاه ، آدم فرزانه ، یا جادوگری که به کمک قهرمان گرفتاری می شتابد و از طریق عقل برتر به او کمک می کند تا از بد بیاری هایش نجات یابد ، نمایان می شود. کهن الگوی پیر فرزانه مظهر زندگی هم هست . نوشته ها مملو از ماجرای افرادی است که موطن خود را ترک می کنند، دنیا را می گردند و سختیها و مشقتهای زندگی را تجربه می کنند و سرانجام به عقل و خرد می رسند.


قهرمان

کهن الگوی قهرمان در اساطیر و قصه ها به صورت مرد قدرتمندی ظاهر می شود که برای شکست دادن نیروی اهریمنی به شکل اژدها ، هیولا، افعی، یا دیو مبارزه می کند . با این حال ، در نهایت کار قهرمان به وسیله فرد یا رویداد ظاهرا بی اهمیتی ، ناتمام می ماند. برای مثال آشیل قهرمان جسور جنگ تروجان ، به وسیله تیری که به تنها نقطه آسیب پذیر او - پاشنه پایش - اصابت کرد، کشته شد. به عبارت دیگر یک آدم فناناپذیر و بدون هیچ نقطه ضعفی نمی تواند قهرمان باشد. منشأ نقش مایه قهرمان به قدیمی ترین تاریخ انسان بر می گردد - به پیدایش هشیاری . قهرمان در جریان شکست دادن افراد شرور ، به طور نمادی برتاریکی ناهشیار  پیش انسانی غالب می شود و بیانگر پیروزی بر نیروهای جهل و نادانی است.


خود (self)

یونگ معتقد بود هر کسی از گرایش فطری برای پیش رفتن به سمت رشد و کمال برخوردار است و این گرایش فطری را خود نامید. خود که از همه کهن الگوها جامع تر است ، کهن الگوی کهن الگوهاست ، زیرا سایه کهن الگوها را کنار هم قرار می دهد و آنها را در فرایند خود پرورانی یکپارچه می کند. این کهن الگو مانند کهن الگوهای دیگر ، از عناصر هشیار و ناهشیار شخصی برخوردار است ، اما عمدتا به وسیله تصورات ناهشیار جمعی شکل می گیرد. خود بیانگر تلاش های ناهشیار جمعی برای وحدت ، تعادل و یکپارچگی است .

نماد نهایی خود ، ماندالا است . ماندالا خود کامل ، کهن الگوی نظم ، وحدت ، و کلیت را نشان می دهد. خود در ناخود آگاه جمعی به صورت شخصیت ایده آل ظاهر می شود و گاهی شکل عیسی مسیح، بودا ، کریشنا ، و سایر شخصیت های پرستیدنی می گیرد. نکته قابل توجه این است که نباید خود (self) را با خود (ego) اشتباه کرد که فقط بیانگر هشیاری است .


بیشتر بخوانید : مهارت مدیریت استرس


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


منابع:

- کتاب نظریه های شخصیت تالیف جس فیست و گرگوری جی فیست

- کتاب نظریه های شخصیت تالیف دوان شولتز و سیدنی الن شولتز

مقایسه تیپ های شخصیتی a وb ، آزمون تیپ شخصیتی a وb

مقدمه

یکی از عوامل مهم و تأثیر گذار در تجربه استرس ، ویژگی های شخصیتی افراد است . برخی تیپ های شخصیتی استرس بیشتری را تجربه می کنند. دو نوع تیپ شخصیتی وجود دارد : تیپ شخصیتی A  و  تیپ شخصیتی B


ویژگی های تیپ شخصیتی A

  • بیش از حد کار می کند ، حتی در وقت استراحت و تعطیل
  • تحت فشار ضرب الاجل ها و مهلت های انجام کار قرار می گیرند
  • در حال رقابت با خود و دیگران هستند
  •  از خود توقع زیادی دارند ( کمال طلب )
  • اغلب مضطربند
  • چند هدف به صورت توأمان انتخاب می کنند
  • سعی می کنند بیشترین کارها را در کمترین زمان انجام دهند ( عجله و شتاب )
  • اوقات فراغت را اتلاف وقت می دانند
  • همواره وقت کم دارند
  • موفقیت ها را با کمیت اندازه می گیرند
  • ذهنش با ارقام پر است
  • ناشکیبا بوده و غالبا پرخاشجو و خشن اند
  • احساس مسئولیت خیلی زیاد دارند


ویژگی های تیپ شخصیتی B

  • صبور و شکیبا و بردبار هستند.
  • از اوقات فراغت نهایت استفاده را می برند.
  • اهل رقابت نیستند.
  • خونسرد و آرام هستند.
  • نسبت به موقعیت های کاری زیاد حساس نیستند.
  • بدون احساس گناه استراحت می کنند.
  • کار را سر فرصت انجام می دهند.
  • اهل لاف زدن و گزافه گویی نیستند.
  • در برخوردها و مراوداتشان ملایم هستند.
  • برای تفریح کار می کنند و نه برای برنده شدن
  • انعطاف پذیرتر و واقع بین تر هستند و زیاد به خود سخت نمی گیرند.
  • تحریک پذیری کمتر و آستانه تحمل بالاتر در برخورد با مشکلات دارند.


پرسشنامه تیپ شخصیتی A و B

به سؤالات زیر به صورت بلی یا خیر ، پاسخ دهید. تا می توانید سریع پاسخ دهید و هیچ سؤالی را بدون پاسخ نگذارید:

1) آیا در مکالمات روزمره خود روی بعضی کلمات تأکید می کنید؟

2) آیا به طور سریع غذا می خورید و به طور سریع حرف می زنید؟

3) آیا به نظر شما باید به کودکان یاد داد تا بهترین باشند؟

4) آیا وقتی کسی کند کار می کند ، بیحوصلگی نشان می دهید ؟

5) آیا وقتی دیگران حرف می زنند ، آنان را وادار می کنید که زود باشند؟

6) آیا وقتی احساس می کنید محدود شده اید یا باید در رستوران منتظر خالی شدن میز باشید ، خیلی عصبانی می شوید؟

7) آیا وقتی کسی برای شما حرف می زند، همچنان ادامه افکار شخصی خودتان را دنبال می کنید؟

8) آیا سعی می کنید در حال اصلاح کردن یا آرایش کردن ، صبحانه نیز بخورید؟

9) آیا اتفاق می افتد که در تعطیلات تابستان کار کنید ؟

10) آیا بحث های مربوط به موضوعات مورد علاقه خود را هدایت می کنید؟

11) آیا اگر وقت گذرانی کنید ، خود را گناهکار می دانید؟

12) آیا آنقدر مشغول کار هستید که متوجه اطراف یا تغییر دکوراسیون خانه نمی شوید؟

13) آیا با مادیات بیشتر از مسائل اجتماعی درگیر هستید؟

14) آیا سعی می کنید فعالیت های خود را در کمترین زمان برنامه ریزی کنید؟

15) آیا همیشه به موقع سر قرار حاضر می شوید؟

16) آیا اتفاق افتاده است که برای بیان نظر خود ، مشت گره کنید یا مشت بزنید؟

17) آیا موفقیت های خود را به توانایی سریع کار کردن خود نسبت می دهید؟

18) آیا احساس می کنید کارها باید همین حالا و سریع انجام گیرد؟

19) آیا برای انجام دادن کارهای خود، همیشه سعی می کنید ابزارهایی به کار ببرید که بیشترین بازده را دارند؟

20) آیا به هنگام بازی بیشتر سعی می کنید ببرید تا اینکه سرگرم شوید؟

21) آیا اغلب حرف دیگران را قطع می کنید ؟

22) آیا وقتی دیگران تأخیر می کنند ، عصبانی می شوید؟

23) آیا پس از غذا خوردن بلافاصله از سر میز یا سفره بلند می شوید؟

24) آیا احساس می کنید عجله دارید؟

25) آیا از عملکرد فعلی خود ناراضی هستید؟


تفسیر : نمره خود را بر اساس تعداد پاسخ های بلی محاسبه نمایید . نمره 13 متوسط می باشد . هر چقدر نمره بالاتر از 13 باشد ، گرایش فرد به تیپ شخصیتی A بیشتر می شود و هرچه نمره فرد کمتر از 13 باشد ، گرایش به تیپ شخصیتی B بیشتر خواهد بود. نمره کمتر از 5 تمایل شدید به تیپ B را می رساند ، در حالیکه  نمره بیشتر از 20 حاکی از تمایل شدید به تیپ A می باشد.

تیپ شخصیتی B افرادی هستند که مدیریت استرس دارند و نمی گذارند استرس بر سلامت جسمی آنها تأثیر گذار باشد و تیپ های شخصیتی A افرادی هستند که استرس بر سلامت جسمی آنها تأثیر می گذارد و آنها مستعد ابتلا به بیماری های قلبی عروقی هستند.

مهارت مدیریت استرس


روش های کوتاه مدت کنترل استرس 

تنفس عمیق

آگاهی و شناخت نسبت به هیجانات و احساسات خود

گفتن عبارت ایست

شمردن اعداد

تلقین برخی جملات مثبت

خواندن یک بیت شعر یا یک جمله اثر بخش

ترک موقعیت

خوردن یک لیوان آب خنک

به خاطر آوردن یک رویداد خوشایند


روش های بلند مدت کنترل استرس

ورزش های هوازی

تمرین آرام سازی خود ( ریلکسیشن)

تنفس عمیق

تغذیه مناسب

نوشتن خاطرات

بهره گیری از حمایت های اجتماعی

تفریح و سرگرمی

برنامه ریزی زمان بندی شده



نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی

بیشتر بخوانید:  مهارت مدیریت استرس



منابع:

- کتاب مهارت های زندگی نوشته دکتر مهدی منوچهری و همکاران

- کتاب مجموعه آموزش مهارت های زندگی نوشته علیرضا جزایری و سید علی سینا رحیمی

مهارت مدیریت استرس



معنی استرس چیست

اغلب تحقیقات مربوط به استرس از کارهای دانشمندی به نام "هانس سلیه " نشئت گرفته اند ، که در این زمینه پژوهش های بسیاری را به انجام رسانید . بر اساس آنچه سلیه مطرح می کند استرس عبارت است از شرایط یا موقعیتی که تحت آن فرد احساس می کند با مطالبات شدیدی روبرو است که نمی تواند با کمک منابع فردی و اجتماعی در دسترس از عهده حل آنها برآید . به عقیده سلیه استرس لزوما رویدادهای بد و ناگوار را شامل نمی شود ، بلکه بسیاری از اتفاقات خوشایند مثل ازدواج ، تولد یک نوزاد ، خرید یک خانه ، و تغییر محل زندگی و ... نیز به دلیل آنکه نوعی تغییر و سازگاری با شرایط جدید را ایجاب می کنند، می توانند استرس زا باشند. اما استرس چه منفی و چه مثبت باشد در صورتی که فرد نتواند آن را به نحو مؤثری اداره نموده و با آن کنار بیاید ، می تواند اثرات آسیب زایی به دنبال داشته باشد.



علائم استرس چیست

وقتی ما تحت شرایط استرس زا قرار می گیریم مجموعه ای از علائم جسمانی ، شناختی ، رفتاری ، و هیجانی در ما ایجاد می شود.


علائم جسمانی :

افزایش فشار خون و ضربان قلب ، درد های بدنی ، سردرد ، لرزش ، انقباض عضلانی، زخم معده ، تهوع ، کاهش یا افزایش وزن ، تکرر ادرار ، اسهال ، یبوست ، تغییر عادت ماهانه ، جوش های پوستی ، تبخال ، حساسیت ها ، سریع مریض شدن و ضعف سیستم ایمنی ، اختلالات تنفسی ، تنفس سطحی ، سرفه های بی مورد ، خستگی مفرط ، عرق عمومی بدن

علائم شناختی (فکری) :

اشکال در تمرکز ، اختلال در حافظه ، فراموشی ، افکار وسواسی ، نگرش منفی و مخرب نسبت به زندگی ، اتخاذ تصمیمیت ضعیف و اشتباه ، توهم ، استفاده بیشتر از جملات منفی 

علائم رفتاری :

مصرف (سیگار ، دارو ، و الکل ) ، پرخاشگری ، کم کردن رابطه با دوستان و انزوای اجتماعی ، بی تفاوتی ، تحریک پذیری بالا ، بی توجهی به وضع ظاهری ، اعمال وسواسی ، گیر دادن به دیگران ، غیبت از کار ، اهمال کاری و نیمه کاره رها کردن فعالیت ها ، پرخوری ، کم خوری ، اختلالات خواب ، کابوس دیدن ، ناخن جویدن ، مو کندن

علائم هیجانی :

خشم ، غم ، ترس ، نگرانی و دلشوره


منشأ استرس چیست

موقعیت های استرس زا به سه دسته تقسیم می شوند :

  • موقعیت های استرس زای کلان مثل زلزله ، سیل ، آتش سوزی ، تصادفات رانندگی شدید و... که سطح بالایی از استرس را تولید می کند.
  • موقعیت های استرس زای متوسط مثل ترافیک ، آلودگی صوتی و ...
  • موقعیت های استرس زای خرد مانند انتظار در صف اتوبوس یا در مطب پزشک

همچنین همان طور که قبلا اشاره شد ، موقعیت های استرس زا می توانند خوشایند مثل ازدواج و یا ناخوشایند مثل سوگواری برای عزیز از دست رفته باشند. لازم به ذکر است که موقعیت های استرس زای یکسان می توانند در افراد مختلف ، سطوح متفاوتی از استرس را ایجاد کنند.


چه عواملی باعث استرس می شود

عواملی که در ایجاد استرس مؤثرند ، به دو گروه تقسیم می شوند:

عوامل درونی : الف ) تیپ شخصیتی افراد         ب) تعارضات         پ) تحریف های شناختی

عوامل بیرونی : الف )ناهمخوانی بین توانمندی های فرد و موقعیت بیرونی   ب) ارتباطات بین فردی ناسالم     پ) نداشتن مدیریت زمان و برنامه ریزی


 تیپ شخصیتی افراد

ویژگی های شخصیتی افراد در تجربه استرس موثر می باشد . برخی تیپ های شخصیتی استرس بیشتری را تجربه می کنند. دو نوع تیپ شخصیتی وجود دارد: تیپ شخصیتی a و تیپ شخصیتی b

مراجعه کنید به : مقایسه تیپ های شخصیتی a و b  - آزمون تیپ شخصیتی a و b

 تعارضات

وقتی ما دو انگیزه و هدف از دو خاستگاه مختلف داشته باشیم که برآورده شدن یکی موجب ناکامی دیگری می شود ، باید دست به انتخاب بزنیم که این کاری بس دشوار است و سبب بروز تعارض می شود. برای مثال : 

مانده ایم به رشته دندانپزشکی برویم یا به رشته پزشکی

نمی دانیم در خانه بمانیم و برای امتحان درس بخوانیم یا به عروسی برویم

مانده ایم که درد روش درمانی خاص را تحمل کنیم یا اینکه مریض بمانیم

 تحریف های شناختی

تحریف های شناختی الگوهای فکری معیوبی هستند که می توانند در ما سبب بروز مشکلات هیجانی و رفتاری گردند. این الگوهای فکری معیوب باعث می شوند که از موقعیت ها و اتفاقات برداشت های نادرستی داشته باشیم . برای مثال فردی که این باور نادرست را دارد که" همه باید او را تأیید کنند" ، دارای یک الگوی فکری معیوب است که باعث می شود در زندگی مرتبا دچار استرس شود. 

چند باور نادرست:

  • هیچ وقت نباید اشتباه کرد.
  • این خودخواهی است که نیازهای خودتان را مقدم بر نیازهای دیگران بدانید.
  • اگر نتوانید کسی را متقاعد کنید که احساساتتان منفی است پس احساسات شما باید اشتباه باشند.
  • شما باید به دیدگاه های دیگران احترام بگذارید، به ویژه هنگامی که آنها در مقام قدرت هستند . اختلاف عقیده را برای خودتان نگه دارید.
  • شما همیشه باید سعی کنید که منطقی باشید.
  • پرسیدن سؤال حماقت شما را نشان می دهد.
  • مردم نمی خواهند درباره درد بشنوند ، بنابراین آن را برای خودتان نگه دارید.
  • هنگامی که فردی مشکل دارد، حتما باید به او کمک کنید.
  • شما همیشه باید سعی کنید که با دیگران منطبق شوید، اگر چنین نباشد زمانی که به آنها نیاز دارید در کنارتان نخواهند بود.
  • شما همیشه باید نسبت به نیازها و آرزوهای دیگران حساس باشید ، حتی هنگامی که آنها توانایی ابراز خواسته هایشان را ندارند.
  • شما همیشه باید دلیلی خوب برای احساس و رفتارتان داشته باشید.
  • حتما باید برای سؤال دیگران دلیلی قانع کننده ای داشته باشید.

ناهماهنگی بین توانمندی های فرد و موقعیت بیرونی

وقتی فرد در شرایطی قرار می گیرد که توانمندی ها و ویژگی هایش از ملزومات مورد نیاز یک موقعیت پایین تر باشد، دچار استرس می شود. برای مثال برای شغل مدیر فروش یک شرکت توامندی هایی از قبیل روابط عمومی بالا ، قدرت بیان خوب ، توانایی انجام چند کار در یک زمان ، مهارت کنترل خشم ، قدرت نه گفتن و قانع سازی لازم است و اگر فرد فاقد یک یا چند توانایی از ملزومات ذکر شده باشد ، استرس بیشتری را تجربه می کند. 

ارتباطات بین فردی ناسالم

ارتباط ناسالم به ارتباطی گفته می شود که در آن طرفین احساس رضایت نکنند. این ارتباط می تواند بین فرد و همسرش ، افراد خانواده ، و یا دوستان و همکاران باشد و باعث ایجاد استرس در فرد شود. برای رفع این مشکل فرد باید در ارتباط مؤثر ، جرأت مندی و نه گفتن ، مهارت لازم را کسب نماید. 

نداشتن مدیریت زمان و برنامه ریزی

مدیریت زمان یعنی اینکه فرد طوری برنامه ریزی نماید که استرس کمتری را تجربه کند.  برای این کار اولویت بندی امور بسیار ضرورت دارد . یکی از عوامل ایجاد استرس در افراد عدم اولویت بندی درست کارهای روزمره می باشد. فرد گاهی با اولویت دادن به امور غیر فوری و غیر مهم ، سبب اتلاف وقت شده و انجام کارهای ضروری تر به تاخیر افتاده یا به اصطلاح به دقیقه نود موکول می شود و همین مسئله در فرد ایجاد استرس می کند. 

عوارض استرس

مطالعات بیشماری روی تأثیر استرس بر سلامت جسم و روان انسان صورت گرفته است که نتایج همه آنها دال بر آن است که استرس نقش مهمی در بیماری زایی دارد . استرس می تواند آسیب های جدی به حوزه های مختلف زندگی افراد وارد سازد از جمله :


  • سلامت جسمانی برای مثال بروز ناراحتی های گوارشی ، سردرد ها ، فشار خون ، آسم و ...
  • آسایش روانی برای مثال بروز بیماری های روانی از جمله افسردگی ، اضطراب ، اختلالات خواب ، و ...
  • عملکرد شغلی و تحصیلی
  • روحیه فعالیت های گروهی و همکاری
  • روابط اجتماعی
  • رشد و ارتقای فردی

اگرچه استرس نقش مهمی در شروع یا عود بیماری ها دارد ، اما همه افرادی که در معرض استرس قرار می گیرند لزوما بیمار نمی شوند. به عبارت دیگر استرس تأثیر یکسانی روی افراد مختلف بر جای نمی گذارد . این تفاوت به سبک مقابله  و نحوه کنار آمدن افراد با استرس بر می گردد. کسانی که از مهارت مدیریت استرس برخوردارند ، هنگام رویارویی با استرس از روش های مقابله ای سازگارانه و کار آمدی استفاده می کنند و حتی دشوارترین استرس ها را نیز با موفقیت و بدون آنکه دچار عوارض منفی آن گردند ، پشت سر می گذارند.




نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بخوانید : مهارت کنترل خشم


منابع

- کتاب مجموعه آموزش مهارت های زندگی نوشته دکتر علیرضا جزایری و سید علی سینا رحیمی

- کتاب مهارت های زندگی نوشته دکتر مهدی منوچهری و همکاران


فواید ورزش یوگا

بخش اول

ورزش یوگا چیست

 

بنیانگذار یوگا

ریچارد لول هیتلمن در هفتم مارس سال ۱۹۲۷ در نیویورک، متولد شد. هیتلمن در اواخر دهه ۱۹۴۰ درحالی‌که دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی در هند بود، با استادانی همچون رامانا مهارشوی و دکتر پل برانتون آشنا شد. او علاقه بسیاری به ذن بودیسم و بودیسم داشت. اعتقاد ریچارد هیتلمن این بود که در نهایت همه به خداوند می‌رسند و این خودخواهی الهی در همه مردم وجود دارد و از طریق مراقبه و سایر تکنیک‌های یوگا به دست می‌آید. او معتقد بود که «خود» کلمه دیگری برای «خدا»‌ست. این خدا است که مطلق، تغییر ناپذیر، بدون کیفیت، آگاهی خالص، بدون شروع و یا پایان است. ریچارد هیتلمن متخصص در معرفی یوگا به شیوه‌ای آسان برای دنبال‌کردن همه کسانی بود که می‌خواستند به این رشته بپردازند.

امروزه نام ریچارد هیتلمن برای میلیونها نفر از مردمی که با روش ورزش زیبای یوگا به نیروی عظیم و نهفته درون خویش دست یافته اند و در روند تکاملی جسم و روح خود از هماهنگی ویژه ای برخوردار گشته اند ، نامی آشناست. هیتلمن در تلاش کمی و کیفی خود روشی را عرضه کرده است که با نیاز جامعه و روحیات و خلقیات مردمی برنامه ریزی گردیده که در قرن بیستم زندگی می کنند. وی برای کسانی این روش نوین را به عنوان راه حل منطقی ارائه نموده که در زندگی روزانه با کمی وقت روبرو هستند و در پی کوشش روزمره برای سالم ماندن  و آرامش فکری و تقویت جسمی نیاز به آن دارند.

ورزش یوگا

 

چگونه یوگا کار کنیم

قبل از شروع تمرینات  توجه به نکات زیر ضروری است:

  • مکان آرام و دارای هوای مطبوعی را که بتوانید به راحتی تنفس کرده  و حرکات لازم را انجام دهید انتخاب نمایید.
  • زیر انداز مناسبی تهیه و همواره از آن استفاده نمایید.
  • هنگام تمرین لباس راحت بپوشید تا بتوانید به آسانی حرکات " یوگا " را انجام دهید و به خاطر داشته باشید که هنگام تمرین انگشتر و عینک نداشته باشید و تنها برای اطلاع از وقت و تنظیم حرکات با زمان ، از ساعت خود استفاده نمایید.
  • برای تمرین روزانه به 20 تا 30 دقیقه وقت احتیاج دارید و باید یک ساعت و نیم از آخرین وعده غذای شما گذشته باشد، البته عصر ها بدن آمادگی بیشتری برای تمرین و نرمش دارد.
  • تمام تلاش خود را به کار گیرید که تمام تمرینات مرتب و بی وقفه انجام پذیرد، در صورت عدم امکان حداکثر با یک روز تأخیر به تمرینات ادامه دهید.
  • در انجام حرکات قاطع ، آرام ، و موزون تمرین کنید و به مکث های بین حرکات توجه کرده و همواره در تعادل و توازن دقت نمایید.
  • آنچه در تمرینات مهم است ، آرامش فکری و تمرکز عقلانی است ، برای این منظور قبل از تمرینات روزانه چند دقیقه ای روی زانو بنشینید و به خود تمرکز فکری دهید، البته این اقدام علاوه بر ایجاد بهره لازم در حرکات یوگا ، موجب می شود که شما در طول روز منعکس کننده آرامشی باشید که از ورزش یوگا به دست آورده اید.

یوگا و لاغری

در فلسفه یوگا ، اهمیت غذایی که می خوریم خیلی بیش از آن است که فقط جسم ما را تحت تأثیر قرار دهد. انرژی حیاتی ، توانایی فکری و سلامتی روحی و روانی ما تحت تأثیر غذایی که می خوریم قرار دارند. تمرین های مدیتیشن حرکات یوگا و تمرین های تنفس کردن صحیح برای این منظور هستند که ذهن و جسم ما را به هماهنگی کامل برسانند. خوردن غذاهای صحیح یکی از عوامل مهم برای دستیابی به این هدف است. 

غذاهایی که برای بدن مامفیدند و انرژی و ذهنی آرام و باز به ما می دهند، خوراکی های ساتویک ( خالص و پاک) نامیده می شوند . این غذاها مغذی و سهل الهضم هستند. خوراکی های ساتویک  شامل : غلات ، سبزیجات و میوه های تازه ، آب میوه طبیعی ، شیر ، کره ، حبوبات ، عسل ، و آب خالص می باشند. برعکس غذاهای ناخالص و مضر آنهایی هستند که می توانند تعادل جسمی ، احساسی و یا عقلانی مارا بر هم بزنند و به دو گروه غذاهایتاماسیک ( مانده و فاسد) و راجاسیک ( محرک ) تقسیم می شوند.

 غذاهای مانده ، بیمزه ، کال ، و یا بیش از حد رسیده ، و یا غذاهای کپک زده و فاسد شده را تاماسیک می گویند. این غذاها بدن را مسموم می کنند و انرزی ما را از بین می برند و باعث کند شدن ذهن ما می شوند. این غذاها شامل : گوشت و ماهی ، قارچ ، غذاهای یخ زده ، کنسرو شده ، بیش از حد پخته شده ، دوباره گرم شده ، خوراکی های تخمیر شده از جمله سرکه ، داروها ، الکل هستند. پرخوری نیز تاماسیک محسوب می شود. 

پیاز ، سیر ، توتون ، تخم مرغ ، قهوه ، چای، فلفل و ادویه ها، غذاهای ترش و تلخ همگی جزء خوراکی های راجاسیک( محرک) به حساب می آیند. 

با توجه به اهمیت کمیت و کیفیت تغذیه در فلسفه یوگا ، روشن است که مصرف غذاهای پاک و خالص ( ساتویک ) و همچنین پرهیز از پرخوری  در کنار انجام مرتب تمرینات یوگا ، موجب تناسب و زیبایی اندام خواهد شد.

ورزش یوگا برای کاهش استرس

با توجه به خصوصیات جامعه  و بروز حالات خستگی و کوفتگی در برخی افراد که به صورت نشانه هایی از فشارهای فکری و جسمی پدیدار است ، جا دارد که به علل خستگی و کوفتگی توجه کنیم . حتما دقت کرده اید زمانی که از نظر فکری احساس خستگی می کنیم و نیروی مغزی ما تحت فشار قرار می گیرد ، بلافاصله دچار سر درد می شویم و یا هنگامی که به لحاظ عاطفی ضربه ای به ما وارد می شود، خود را بی تعادل حس می کنیم و دچار دردهایی در جسم خود می شویم . در مجموع فشارهای ذهنی و ضربه های عاطفی هستند که ما را در تنگنا قرار می دهند.

اگر خود را در این زمینه مورد آزمایش قرار دهیم و لحظه ای را با اراده در یک حالت بی حرکت متوقف سازیم.، متوجه می شویم که برخی از عضلات ما ، آزاد و بی حرکت بوده و برتعدادی از آنها فشار وارد آمده است . به عبارتی دیگر قسمتی از اعضای بدن ما تحت تأثیر فعالیت ارادی دچار خستگی شده است بی آنکه خود در تحت فشار قرار دادن آنها ، به طور موضعی اراده کرده باشیم. نتیجه می گیریم که ما بعضی اوقات به طور غیر ارادی و غیر مستقیم ، خسته و فرسوده می شویم و البته برای برای رفع این خستگی و کوفتگی ، خود ما هستیم که باید فرمان دهیم تا از زیر فشار آن بیرون آییم و در واقع فرمان " آزاد باش " را صادر کنیم.

یکی از فواید ورزش یوگا این است که به شما در صدور چنین فرامینی کمک می کند ، تا بتوانید جسم و ذهن خود را از فشار نگرانی ها و استرس ها آزاد کنید.

 

نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی

 

بیشتر بخوانید : تحقیق درباره مدارس ژاپن


منبع:

- کتاب آموزش یوگا در 28 روز اثر ریچارد هیلتمن


 

 


فواید تغذیه سالم

 

تاثیر تغذیه بر سلامت جسم و روان

تغذیه سالم


غذای سالم چیست؟

غذای سالم یا ایمن ، غذایی است که از مواد اولیه سالم و ایمن تهیه شده باشد. به عبارتی ، غذای سالم عاری از مواد زیانبخش و مضر و متشکل از اجزای مفید برای سلامت مصرف کنندگان است.
مراحل تهیه غذا شامل فرآوری ، توزیع و مصرف به صورت یک زنجیره درهم تنیده است و چنانچه هر یک از این اجزاء دچار نقص یا کمبود شود ، دیگر قسمتها نیز از آن متاثر خواهد شد و به طور کلی سلامت نهایی غذا مستلزم تامین سلامت همه این اجزاست البته ویژگی های دیگری نیز برای غذای سالم در نظر گرفته می شود، از جمله این که حتی الامکان به حالت طبیعی و کامل نزدیک تر بوده ، تحت حداقل پردازش قرار گرفته ، مواد مغذی و فیبر موجود در آنها حذف نشده و فاقد افزودنی های سنتتیک است.

 تاثیر غذا بر سیستم ایمنی بدن و پیشگیری از بیماری ها

به طور کلی غذا و تغذیه نقش مهمی در تقویت یا تضعیف سیستم ایمنی بدن دارند. بد نیست بدانید شایع ترین علت ضعف سیستم ایمنی سوءتغذیه است که ممکن است ناشی از کمبود پروتئین ها، ویتامین ها و املاح یا انرژی باشد و در اثر افزایش دریافت انرژی و چاقی صورت گیرد. به عنوان مثال ماهیها به عنوان منابع مهم اسید چرب امگا 3 در تعدیل سیستم ایمنی نقش مهمی دارند. برخی بزرگان می گویند ما برآیند آنچه می خوریم هستیم.

به عبارتی این که چه می خوریم ، چگونه و چه مقدار می خوریم بر سلامت جسم و روان ما تاثیر بسزایی دارد. امروزه ارتباط بیش خوردن و چاقی با بیماری های قلبی عروقی ، دیابت ، سرطان ها ، بیماری های مفصلی مثل آرتروز ، بیماری های کیسه صفرا ، نقرس و غیره کاملا اثبات شده و نگرانی دست اندرکاران سلامت جوامع امروز ، نه بیماری های واگیر و عفونی بلکه بیماری های غیرواگیر هستند که اکثریت قریب به اتفاق آنها با عادات غذایی مرتبطند. برای پیشگیری از سرطان ها ، بیماری های قلب و عروق و دیابت و بالاخره افزایش طول عمر ، تغذیه مناسب در دستور کار سیستم های بهداشتی سلامت کشورها قرار گرفته است.


بیشتر بدانید فواید ورزش یوگا


آیا غذا بر خلق تاثیر دارد ؟

از آنجا که آنچه برما می گذرد ماحصل واکنش های شیمیایی مضری است که در اثر عملکرد واسطه های شیمیایی مغز به وجود می آید ، غذاهایی وجود دارند که بر این واسطه های شیمیایی مغز یا نور و ترانس میتورهای مثل دوپامین ، نوراپی نفرین و سروتونین تاثیر می گذارند.

اعمال برخی تغییرات در رژیم غذایی طی پنجاه سال گذشه نقش مهمی در افزایش بیماریهای روانی داشته است . روشی که در حال حاضر برای تولید غذاها به کار می رود تعادل مواد مغذی مهم مورد مصرف را به هم زده است .
گرایش مردم به مصرف غذاهای حاوی قند و چربی بیشتر و اجتناب از مصرف مواد غذایی تازه منجر به افسردگی و مشکلات حافظه و .... می شود..
توجه به مشکلات سلامت روان با تغییرات در رژیم غذایی گاهی اوقات در مقایسه با مصرف دارو یا مشاوره نتایج بهتری دارد.

محققان می گویند افزایش کشاورزی صنعتی باعث ورود آفت کش ها به مواد غذایی شده و ترکیب چربی بدن حیوانات را به علت تغیه جدید آنها ، تغییر داده است . رژیم غذایی موجب تغییر تعادل اسیدهای چرب مهم امگا ـ سه و امگا ـ شش در مرغ که مغز باید از عملکرد مناسب آن مطمئن باشد ، نیز شده است .
در مقابل چربی های اشباع شده که مصرف آنها افزایش یافته است و به مقدار زیاد در غذاهای آماده یافت می شوند روند عملکرد مغز را کند می کنند .

یک متخصص تغذیه در این مورد می گوید : در حال حاضر مدارکی که سلامت روان و دریافت مواد غذایی را به هم مربوط می کند اندک است و بنابر این تحقیق و نتیجه گیری قطعی در این باره دشوار است ، اما به طور کلی توصیه های ارائه شده در زمینه مواد غذایی با توصیه های موجود جهت حفظ سلامت مطابقت دارد.


 تغذیه و رشد 
امروزه در جها ن اهمیت زبادی به روشهای تغذیه و طریق آموزش آن داده می شود ، تغذیه یعنی رابطه بین غذاهایی که مصرف می کنیم و کاری که بدن انجام می دهد ، تمام مراحلی که غذا باید بگذراند تا انسان به رشد کامل جسمی و روانی و ... برسد تغذیه نام دارد.

وقتی می خواهیم یک رژیم غذایی مناسب داشته باشیم باید از تمام گروههای غذایی ، سبزیها و حبوبات ، گوشت و لبنیات و ...... استفاده کنیم ، زیرا هیج ماده غذایی به تنهایی نمی تواند نیازهای ما را تامین کند .
انسان به انرژی و پروتئین ها و...در تمام سنین و عمر خود نیاز دارد و لی مقدار آن و مصرف آن متفاوت است ، در سنین مدرسه انسان به پروتئین بیشتری نیاز دارد ولی در سنین بالاتر به پروتئین و مواد غذایی کمتری نیاز دارد.


تغذیه و رشد فیزیکی 

بلند شدن قد ، افزایش وزن ، بزرگ شدن دور سر و کشیده شدن استخوانها و .... برای بیشتر افراد به معنی رشد فیزیکی است .
رشد فیزیکی در دوران نوزادی از سرعت بیشتری برخورار است ، در حالی که در دوره دوم زندگی یعنی از ٥ تا١٢سالگی این رشد خیلی کندتر انجام می شود.
بنابر این باید توجه خاصی به رشد در سنین کودکی داشته باشیم ، و ببینیم آیا رشد فیزیکی به خوبی انجام می شود یا خیر و تغذیه مناسب در تعادل جسمی ، ذهنی ، روحی و احساسی فرد بسیار موثر است .
افزایش وزن و جربی بدن با خطرات روانی و فیزیولوژیکی همراه است ، در کوتاه مدت ، آثار روانی دردناک تر می باشد، مورد آزار قرار گرفتن ، پذیرفته نشدن در گروههای ورزشی ، مشکل در تهیه لباس و محدود شدن زندگی اجتماعی برای بسیاری از افراد ناراحت کننده است .

افراد پر وزن بخصوص زنان ، ممکن است در ورود به دانشکده یااستخدام مورد تبعیض قرار گیرند. به افرادی که وزن نسبی آنها ٢٠ درصد یا بیشتر از آن ، از میانگین بالاتر باشد ، کاستن وزن توصیه می شود.
اضافه وزن و چربی زیاد بدن باعث به وجود آمدن مشکلاتی از قبیل افزایش فشارخون ، چربی خون بالا و دیابت نوع ٢ و در نتیجه افزایش خطر بروز بیماریهای قلبی ـ عروقی و سکته می شود. حفظ وزن د ر محدوده نرمال از خطر بروز این بیماریها می کاهد.
BMIیا ( body mass index ) شاخص توده بدن به ما کمک می کند تا محدوده وزن نرمال خود را بدانیم و خطر بروز بیماریهای خاص را در خود ارزیابی کنیم.

BMI وضعیت وزنی
زیر 5/18= کمبود وزن
9/24-5/18= وزن نرمال
9/29-25= اضافه وزن
9/34-30= چاقی درجه 1
9/39-35= چاقی درجه 2
بیشتر از 40= چاقی مفرط و مرگبار

مجذور قد ( به متر ) / نسبت وزن ( بر حسب kg)= ( نمایه بدن )BMI


منابع و مآخذ :
مرکز تخصصی مشاوره خانواده سپاهان اصفهان
تغذیه از نظر روانی ، انتشارات سعیدی ، ١٣٧٨
در خدمت شادابی و تندرستی ، انتشارات توتیا ، ١٣٧٩
مهندس فروغ سالک ، کارشناس صنایع غذائی
اصول تغذیه ، رابینسون ، ترجمه ناهید خلدی ، انتشارات نشر سالمی ، ١٣٨٥ http://fa.wikipedia.org

به نقل از وبلاگ تخصصی دکتر محمد والی پور

رابطه زناشویی موفق در زندگی


مقدمه

با افزایش آمار طلاق در جامعه ای که رو به صنعتی شدن حرکت می کند ، نیاز روز افزون به آشنایی با مقوله رابطه جنسی برای تمامی زوج ها و همسرانی که خواستار آشنایی با مهارت های ویژه ارتباط جنسی ، به عنوان هدیه ای خدادادی هستند ، احساس می شود. تحقیقات نشان داده است که بسیاری از نارسایی ها و نارضایتی های جنسی و زناشویی ، ریشه ی روانی داشته و به خصوص به علت فقدان مهارت های لازم می باشند.


بهبود روابط عاطفی با همسر

علاوه بر آمار رسمی طلاق با نگاهی گذرا به خانواده ها و اطرافیانتان می توانید تعداد کثیری از به اصطلاح همسرانی را مشاهده کنید که به نظر می رسد تنها وجه اشتراک آنها یک سقف، منزل مشترک، و یک یا چند فرزند است . من نام این رویداد را " طلاق روانی یا غیر رسمی " می نامم . خداوند بزرگ بنا به علم بی پایان خود ، در هر سیستمی درمان آن را قرار داده است. این همان اصلی است که نظریه پردازان سیستمی خانواده درمانی به آن اعتقاد دارند ، و رابطه جنسی به اعتقاد من یکی از همان مهم ترین و اساسی ترین مکانیزم های درمانی درون سیستمی است.

در واقع همان گونه که گلبول های سفید به عنوان مکانیزم خودکار دفاعی بدن عمل می کنند و روزانه تعداد زیادی از میکروب ها و ... را بعد از ورود به بدن بدون آگاهی مان از بین می برند، رابطه جنسی نیز در سیستم خانواده چنین نقشی را ایفا می کند و موجب بهبود روابط عاطفی زوجین می شود. یعنی در یک سیستم سالم ( خانواده) ، هرگونه دلخوری ، نارضایتی، و ... به وسیله این هدیه خداوندی به صورت نسبی حل می شود. به عبارت دیگر با اعتقاد به اینکه همه انسان ها با یکدیگر تفاوت های شخصیتی و رفتاری دارند ، حلقه مفقوده ای که در یک زندگی زناشویی می تواند باعث کمرنگ شدن  این تفاوت ها شود" سکس عالی" است.


ضرورت رابطه زناشویی

برانگیختگی جنسی مردان ، کلیدی است در دست زنان که بوسیله آن می توانند دریچه های احساس ، عشق ، و محبت آنان را به سوی خود بگشایند. به واسطه رابطه جنسی، مردان قلب هایشان را می گشایند و عواطفشان را ابراز می نمایند. رابطه جنسی به مردان اجازه می دهد که نیاز به عشق را احساس کنند، و حال آنکه زنان از طریق دریافت عشق است که اشتیاق به رابطه جنسی را در خود احساس می کنند. زنان می توانند از این دیدگاه به رابطه جنسی نگاه کنند که " درخواست رابطه جنسی از جانب مرد " در نهایت به منظور دست یافتن به عشق و صمیمیت صورت می گیرد. به واسطه آگاهی از تفاوت های بین زن و مرد و درک و پذیرش این تفاوت ها، می توانیم به صمیمیت عمیق تری در رابطه مان دست پیدا کنیم . وقتی رابطه جنسی بهتر شود ، کلیه روابط همسران به صورت خودکار بهبود خواهد یافت .

"سکس عالی" برای زنان تسکین دهنده و آرامش بخش است و به آنها در محافظت و توجه به ویژگی های زنانه شان کمک می کند. در همین حال " سکس عالی " مردان را نیز در جهت محافظت و توجه به ویژگی های مردانه شان یاری می نماید. رابطه جنسی قدرت شگرفی در نزدیک کردن یا دور کردن همسران از یکدیگر دارد . بدون تجربه کردن "سکس عالی" منظم، مردان ممکن است خیلی آسان این موضوع را فراموش کنند که چقدر همسرشان را دوست دارند. 


راههای تقویت رابطه زناشویی

"سکس عالی" زمانی ایجاد می شود که عشق ، بخشی از آن باشد و همین عشق است که باعث دوام و بقای آن می شود . یک زن برای داشتن رابطه جنسی کامل، در ابتدا نیازمندحمایت عاطفی است، البته برای مرد هم داشتن درک درستی از نیازهای متفاوت جنسی در رابطه با همسرش اهمیت دارد. مردان برای داشتن یک رابطه جنسی  کامل، در ابتدا نیازمند این هستند که خودشان را در ارضاء نیازهای جنسی همسرشان موفق احساس کنند.

برای تجربه کردن سکس عالی، مردان نیازمند این هستند که بدن زن را بشناسند و هم چنین بایستی بدانند که به چه چیزهایی در وجود آنها می بایست توجه بیشتری نمایند. مردی که روش های متفاوتی را برای لمس کردن بدن همسرش بیاموزد، نه تنها خودش توسط لذت ناشی از این کار تحریک شده و موجب افزایش شدت رابطه جنسی اش می شود ، بلکه او یاد می گیرد که چطور بیشتر و بیشتر عشق بورزد، صمیمی باشد و چگونه دریافت کننده و ارائه دهنده ی محبت باشد. همچنین او متوجه می شود که چطور می تواند در همان حین که خودش از رابطه جنسی اش لذت می برد ، نیازهای همسرش را نیز ارضاء نماید .

در جریان رابطه جنسی، مردان نیازمند رهایی و تخلیه شدن هستند و در جهت خاتمه دادن به برانگیختگی جنسی و ارگاسم  پیش می روند ، در حالی که زنان مایلند دوره برانگیختگی جنسی شان طولانی تر شود، زیرا که آنان در این وضعیت لذت بیشتری را احساس می کنند. زنان از مشاهده توانایی همسرشان در به تأخیر انداختن تمایلات و لذات خود ، که به خاطر تحریک و ارائه لذت بیشتر به آنها صورت می گیرد ، بسیار لذت می برند. همانطور که مردان خواهان دست یابی به تمایلات و لذات فوری هستند، زنان خواهان کسب لذات و احساسات در طول مدت زمان بیشتری هستند.

آلت تناسلی یک مرد ، جزء حساس ترین اعضای بدن اوست، وقتی که لمس شود، تحریک شده و تمامی اعضای دیگر بدن نیز به واسطه این تحریک برانگیخته می شوند. در این زمان احساس هایی نظیر محبت ، علاقه ، و شهوت که به واسطه ذهن منطق گرا خاموش شده بودند، ناگهان به واسطه انرژی یک رابطه جنسی کامل و عالی بیدار می شوند. یک راز برای مردان درباره " سکس عالی" و بهبود رابطه زناشویی  وجود دارد و آن " تحریک آهسته زن برای افزایش تدریجی میل جنسی است. زنان بر خلاف آنچه شما مردها دوست دارید، می خواهند که به جای تحریک مستقیم در حساس ترین نواحی ، سر به سرشان بگذارید و آن نواحی را که دوست دارند به تدریج لمس کنید.


نکاتی در مورد روابط زناشویی

بهتر است به منظور ایجاد آمادگی برای داشتن یک رابطه جنسی خوشایند ، ابتدا یک دوش آب گرم در نور ملایم و کم را تجربه کنید.

آرامش ، تمدد اعصاب و رهایی از تنش جزء اصول اساسی دست یابی زنان به بر انگیختگی جنسی است . یک مرد می تواند با حرکات ملایم و ظریف انگشتانش بر روی بدن زن ، با نوازش های آرامش بخشش و با بوسه های محبت آمیزش ، نواحی حساس نسبت به تحریک جنسی را در همسرش بیدار کرده و اشتیاق و تمایل او را به لمس شدن افزایش دهد. اما مرد متفاوت است . لمس کردن مستقیم آلت تناسلی اش به صورت خارق العاده ای برای او لذت بخش است و باعث افزایش شهوت او می شود.

اطمینان جنسی یکی از قوی ترین عوامل تحریک کننده برای زن و مرد محسوب می شود . وقتی که مرد احساس می  کند که همسرش به عملکرد جنسی او اطمینان دارد، بیشتر و بیشتر تحریک می شود. بزرگ ترین توانایی یک زن در ارضاء و خشنود سازی جنسی همسرش ، آن است که به او در ارضاء کردن خودش( زن )، کمک کند.

جهت دهی مثبت ایجاد کنید : در طی رابطه جنسی ، زن با حرکت دادن دست همسرش به جایی که دوست دارد و ایجاد پاسخ هایی که لذت بخش هستند، می تواند این کار را انجام دهد.اگر او بخواهد به صورت کلامی چیزی بگوید ، ایده آل این است که به جای اینکه مثلا بگوید: " من اون را دوست ندارم" بگوید: " من این را دوست دارم ". پاسخ های احساسی زن به تحریکات ، تمام بازخوردهای مورد نیاز همسرش را به او می دهد.

صحبت کردن با جمله های کامل در رابطه با زنان ، نه تنها برانگیختگی آنها را افزایش می دهد، بلکه باعث افزایش عزت نفس آنان شده و به آنها کمک می کند بدنشان را بیشتر دوست داشته باشند.

نمونه ای از عبارات تحریک کننده جنسی :  من عاشق زندگی مشترکمان هستم ، تمام وجود من مال تو هستش ، تمام عشق من از آن توست ، تو برای من خیلی تحریک کننده هستی ، من دوست دارم پوست لطیف تو را لمس کنم ، و ...

ارگاسم مردان غالبا فرایند خیلی ساده ای دارد و غالب مردان برای تجربه کردن ارگاسم به حدود 2 تا 3 دقیقه تحریک نیاز دارند. غالبا یک زن حدود 10 برابر بیشتر از این ، نیاز به زمان دارد . زنان حدود 20 تا 30 دقیقه نیاز به پیش نوازی و تحریک دارند.

گاهی اوقات زنان واقعا خواهان " ارگاسم " هستند و بدن آنها نیز آماده و مستعد این تجربه است . در حالی که دیگر زمان ها ، ترجیحا خواهان هم آغوشی و صمیمیت هستند، در این گونه مواقع آنها می توانند رابطه جنسی داشته باشند و حتی برانگیخته شوند ، ولی بدنشان آنها را برای داشتن ارگاسم یاری نمی کند.

وقتی که یک مرد در رابطه جنسی اش مکررا احساس طرد شدگی می کند، رفته رفته تحریک پذیری و علاقه اش نسبت به همسرش را از دست می دهد . در این مواقع او ممکن است به زنان دیگری که او را طرد نمی کنند متمایل شده و یا شاید فقط فکر کند که  علاقه اش را نسبت به رابطه جنسی از دست داده است.

پذیرش "سکس فوری " از جانب زنان و ارائه پیام های مثبت ، در مواقعی که همسرشان برای رابطه جنسی پا پیش می گذارد ، بیمه ای مطمئن برای دوام جذابیت جنسی و عشق است.



نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بخوانید

 زندگی زناشویی خود را چطور رضایت بخش تر کنم

مهمترین علت افسردگی




منابع:

- کتاب "مهارت های زندگی زناشویی" نوشته متیو مک کی ، پاتریک فینینگ ، و کیم پالگ

- کتاب "مریخ و ونوس در اتاق خواب " نوشته دکتر جان گری

انواع مواد مخدر و تأثیرات آنها

مواد مخدر محرک

یکی از انواع مواد مخدر ، مواد مخدر محرک هستند. این مواد شامل موادی هستند  که فعالیت دستگاه عصبی مرکزی را افزایش داده و موجب افزایش ضربان قلب و فشار خون می شوند. این مواد بسته به ترکیبات و ساختار شیمیایی ، می توانند آثار جسمی و روانی متفاوتی در افراد ایجاد کنند.

انواع مواد مخدر محرک

  • آمفتامین ها
  • مت آمفتامین ( شیشه )
  • نیکوتین
  • کوکائین
  • کافئین
  • ریتالین
  • MDMA  اکستازی

انواع مواد مخدر و عوارض آن


برای اطلاعات بیشترمراجعه کنید به لینک :   اعتیاد به مواد مخدر ( انواع مواد مخدر و عوارض آن)


اثرات روانی محرک ها در فاز سرخوشی

  • افزایش هشیاری و انرژی
  • احساس سلامت و سرحالی
  • نشئگی و سرخوشی
  •  اعتماد به نفس کاذب ، که در صورت ادامه مصرف منجر به بروز هذیان و توهم در فرد می شود
  • احساس کفایت و توانمندی
  • کاهش نیاز به خواب
  • افزایش میل جنسی که منجر به دیر ارضایی و تعدد روابط می شود
  • افزایش تمرکز و یادگیری به دلیل افزایش دوپامین
  • کاهش مهارها و کنترل رفتار  برای مثال بد دهنی و شوخی های بد
  • افزایش کنجکاوی برای مثال چک کردن پرینت حساب و تلفن
  • انجام فعالیت ها به صورت وسواسی و تکراری( به صورت عامیانه گفته می شود: فرد روی یک کار خاص "قفلی زده")

مسمومیت با مواد مخدر

نشانه های مسمومیت با مواد محرک

  • به خلسه رفتن یا از لحاظ هیجانی یا عاطفی بی تفاوت شدن
  • تغییرات خلقی  ( خوش اخلاق تر شدن یا بداخلاق تر شدن)
  • حساس تر و قوی تر شدن حواس پنجگانه
  • گوش به زنگ تهدیدات محیطی شدن
  • تغییر نحوه قضاوت یا ادراک افراد و حرف ها و  اعمالشان
  • اضطراب
  • اعصاب خردی
  • خشم 
  • عدم توانایی قضاوت درست
  • اختلال عملکرد 
  • رفتارهای کلیشه ای ،  تکراری ، و وسواس گونه
  • تاکیکاردیا ( سرعت بیش از حد ضربان قلب) و  برادیکاردیا ( کاهش بیش از حد سرعت ضربان قلب)
  • باز شدن مردمک چشم ها
  • افزایش یا کاهش فشار خون
  • تعریق یا لرز
  • تهوع یا استفراغ
  • کاهش وزن و آب شدن عضلات
  • تند شدن یا کند شدن حرکات روانی - حرکتی
  • ضعف عضلانی ، کاهش سرعت تنفس ،  درد قفسه سینه،  آریتمی قلبی
  • سردرگمی ، تشنج ،  دیسکینه سیا ( انواع مختلف حرکات غیر ارادی ، مکرر و کلیشه ای که در اثر مصرف مواد بلوکه کننده دوپامین به وجود می آید) ، دیستونیا ( نوعی اختلال حرکتی که در آن انقباضات غیر عادی ماهیچه هاباعث حرکات آهسته و تکراری یا ژست های غیر عادی بدنی می شود) ، و  کما

نکته : بسته به نوع مصرف ، میزان و نحوه مصرف ، طول مدت مصرف ، و تفاوت های فردی،  برخی از علائم و عوارض فوق ممکن است در حین مصرف یا اندکی پس از آن در فرد رخ دهد.


مهمترین ماده در گروه مواد مخدر محرک ، مت آمفتامین یا شیشه است . شیشه از انواع مواد مخدر صنعتی است ، بو ندارد و شکل ظاهری آن شبیه جوهر لیمو درشت یا نبات خرد شده است. مصرف این ماده قدمت طولانی دارد و یکی از موارد مصرف آن ، در جنگ ها به دلیل افزایش انرژی بوده است. 

روش مصرف شیشه

  • تدخینی( کشیدن) : داخل لوله پایپ حرارت داده داده می شود.
  • به شکل بلور در مهمانی ها داخل نوشیدنی حل می کنند و می خورند.
  • با آب مقطر مخلوط و تزریق می شود.


نکته : در مصرف تدخینی و خصوصا تزریقی به دلیل آنکه مواد به یکباره وارد بدن می شوند ، راش ( اوج لذت ) بیشتر است اما در مصرف خوراکی به دلیل جذب تدریجی مواد در بدن ، راش وجود ندارد.

پدیده راش : یک لحظه دوپامین به شدت ترشح می شود و فرد در عرض چند ثانیه لذت عجیبی را تجربه می کند که شبیه ارگاسم ولی بالاتر از آن است و سیستم بینایی فرد مثل دوربین می شود. پدیده راش به دلیل ایجاد شرطی سازس قوی در مغز ، هنگام ترک ماده محرک برای فرد مشکلات زیادی ایجاد می کند.

افرادی که مدت طولانی ( حداقل یک سال ) مواد محرک مصرف کرده اند و دچار رنج  ،  نابسامانی  ، و اختلال عملکرد در زمینه های  مهم  زندگی  از جمله  تحصیل ، شغل ، روابط  خانوادگی ، و اجتماعی شده اند،  مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک تشخیص داده می شوند .



نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی


منابع :

- کتاب "مجموعه کتاب های درمان وابستگی به مواد محرک ( شیشه)" تالیف حامد اختیاری

- کتاب "دایره المعارف اعتیاد و مواد مخدر" تالیف دکتر آذر ماهیار و دکتر سیمانوحی

- کتاب "آسیب شناسی روانی بر اساس dsm5" تالیف دکتر مهدی گنجی


رهایی از افسردگی شدید

مقدمه

پیامدهای افسردگی

افسردگی یکی از ناتوان کننده ترین اختلال های روانپزشکی است . این اختلال مهم ترین عامل ناتوانی افراد 15 تا 44 ساله در ایالات متحده و نیز در جهان محسوب می شود . تقریبا می توان علت این وضعیت را در مزمن و بازگشت پذیر بودن این بیماری دانست. متاسفانه 76% افراد مبتلا به افسردگی متوسط و 61% افراد مبتلا به افسردگی شدید، هرگز تحت درمان قرار نمی گیرند. به علاوه 80% افراد افسرده در کارکردهای روزانه، به ویژه در شغل خود با مشکل مواجه هستند . نیمی از علل کاهش کارایی به دلیل غیبت از کار و همچنین از کارافتادگی کوتاه مدت است. افرادی که علائم افسردگی دارند 2/17 برابر بیش از دیگران به بیماری های شایع جسمانی مبتلا می شوند و حتی در حین انجام وظیفه ، کارایی شان به علت ناتوانی در تمرکز، بازدهی کم و ناتوانی در سازماندهی کارها کاهش می یابد. بنابراین جای تعجب نیست که نرخ بیکاری افراد افسرده هفت برابر بیشتر از دیگران باشد. اگرچه افسردگی یک بیماری ناتوان کننده است، اما احتمال درمان آن بسیار بالا است . در واقع کاربرد درمان های ترکیبی ، استفاده از درمان دارویی و به ویژه به کارگیری درمان شناختی رفتاری، احتمال بهبودی را بیشتر می کند.


درمان دارویی افسردگی در لینک زیر :

درمان سریع افسردگی


درمان افسردگی بدون دارو


روانکاوی افسردگی

رکن اصلی همه نظریه های روانکاوی درباره افسردگی این است که افسردگی یعنی واکنش در مقابل فقدان مثلا از دست دادن یکی از بستگان نزدیک و یا ممکن است به صورت از دست دادن سمبولیک نشان داده شود مثلا از دست دادن شغل می تواند معادل از دست دادن یکی از عزیزان به حساب آید. نظریه های روانکاوی معتقدند که فرد با درون ریزی خشم ناشی از این فقدان ، به آن واکنش نشان می دهد. این کار باعث می شود که از خودش متنفر شود و در نتیجه عزت نفسش پایین بیاید.

هدف از روانکاوی این است که به فرد کمک کند تا از کشمکش های سرکوب شده آگاه شود و خشمی را که درون ریزی کرده است بیرون بریزد. افراد افسرده باید در کشمکش ها و روابط دشوار خود با افرادی که به آنها دلبستگی دارند، مثل والدین، کند وکاو کنند و درباره مکانیسمهای دفاعی که مدتهاست از انها استفاده می کنند، با روانکاوان صحبت کنند. ممکن است یک روانکاو با استفاده از تداعی آزاد یا تحلیل رویا، به درمانجو کمک کند تا خاطرات کودکی درباره بعضی فقدان ها را به یاد بیاورد. به این ترتیب روانکاوی افسردگی سعی دارد تا ریشه های علائم افسردگی را بیابد و به درمانجویان کمک کند تا متوجه شوند که تجربه های کودکی چگونه می توانند در ایجاد نشانه ها مؤثر واقع شوند و بر روابط بین فردی کنونی تأثیر بگذارند.


آموزش مهارت های اجتماعی

به عقیده بعضی روانشناسان، افسردگی دو ویژگی خاص دارد:

1) افراد افسرده در مهارت های اجتماعی کلی و ضروری برای تعاملات کارآمد و مؤثر ، نقص دارند.

2) رفتاری دارند که به نظر دیگران از جمله اعضای خانواده ، آزار دهنده است.

این دو ویژگی باعث می شوند که هم از فراوانی تعاملات اجتماعی افراد افسرده و هم از پاداش هایی که انها می توانند از تعاملات اجتماعی دریافت کنند، کاسته شود. در نتیجه این دو ویژگی، افسردگی افراد افزایش و شدت می یابد. از جمله تواناییهایی که نشان دهنده مهارت های اجتماعی هستند می توان ، تماس چشمی ، میمیک یا حرکات صورت متناسب با موضوع ، و سرعت واکنش در گفتگوها را نام برد. به منظور کاهش یا رفع این دو ویژگی افراد افسرده نوعی روان درمانی به نام آموزش مهارت های اجتماعی طراحی شده است که معتقد است علت ایجاد افسردگیف تا اندازه ای ناتوانی در برقراری ارتباط صحیح و معاشرت با مردم است و تقویت مهارت های اجتماعی می تواند به رفع نشانه های اصلی افسردگی کمک کند. این کار می تواند موارد زیر را شامل شود: 

  • آموزش مهارت های اعتماد به نفس
  • آموزش مهارت قاطعیت و جرأت ورزی
  • مهارت های تعاملات کلامی
  • مهارت های گفتگو با جنس مخالف
  • مهارت های مصاحبه شغلی

درمان شناختی رفتاری افسردگی

نظریه های رفتارگرا روی شناسایی رفتارهای افسرده کننده و بعد تغییر آنها تمرکز می کنند. مثلا منزوی بودن و اجتناب کردن از فعالیت های روزمره می تواند به افکار و احساسات افسرده کننده منجر شود یا به حفظ آنها کمک کند. تغییر دادن این رفتارهای افسرده کننده می تواند به افزایش فرصت هایی برای دریافت تقویت مثبت منجر شود.

فعال سازی رفتاری برای درمان افسردگی

 در این برنامه ها، از فعالیت هایی که درمانجو احتمالا از آنها لذت خواهد برد، یا از فعالیت هایی که به آنها نیاز دارد تا زندگی عادی و راضی کننده داشته باشد، یک فهرست تهیه می شود. بعد از تهیه فهرست درمانجو می پذیرد که از آسانترین آنها آغاز کند و به شیوه ای منظم همه را انجام دهد. مطالعات نشان داده اند که بعد از مداخله های رفتاری، تغییرات شناختی ( فکری ) نیز به وجود می آید و این تغییرات می توانند به اندازه تغییرات شناختی حاصل از مداخله های شناختی مهم باشند. موارد جدید اضافه شده به روان درمانی فعال سازی رفتاری عبارتند از : خود نظارتی بر تجربه های خوشایند/ ناخوشایند و شناسایی اهداف رفتاری در زمینه های عمده زندگی( مثلا روابط و تحصیلات) که می توانند هدف رشد و تقویت قرار گیرند.

روش بازسازی شناختی

طبق نظریه شناختی بک در مورد افسردگی ، افکار و باورهای غلط و غیر منطقی نوعی عینک یا عدسی منفی  به وجود می آورند و افراد افسرده از داخل آن به خود ، دنیا ، و آینده نگاه می کنند و به این ترتیب افسردگی ادامه می یابد. روش بازسازی شناختی سه هدف دارد:

  • کمک به افراد افسرده برای شناسایی باورها و افکار منفی
  • به چالش کشیدن افکار منفی، غیر منطقی و مختل کننده
  • جایگزینی باورهای منفی با باورهای منطقی تر و سازگارانه تر

مثلا افراد افسرده معمولا باورها و  سبک های اسنادی دارند که نوعی" تعمیم افراطی" است . آنها به عدم موفقیت های خود مثلا مردودی در امتحان رانندگی، با جملاتی مثل " در هیچ کاری موفق نمی شوم " یا " ما که شانس نداریم " یا " دنیا علیه من است " واکنش نشان می دهند. فلسفه کلی شناخت درمانی برای افراد افسرده ، اصلاح سوگیری انها در پردازش اطلاعات است. در آموزش اسناد دوباره ، به درمانجویان کمک می شود تا به جای تفسیر مشکلات خود به روش های منفی ، کلی ، و ثابت ، که معمولا در افراد افسرده دیده می شود، آنها را به شیوه ای امیدوارانه تر و سازنده تر تفسیر کنند.

تکنیک های ذهن آگاهی

در درمان افسردگی یکی از سئوالات مهم این است که پس از بهبود ، چگونه می توان باز گشت احتمالی را پیش بینی کرد یا آن را از بین برد. به نظر می رسد که علت افزایش احتمال بازگشت افسردگی در افراد بهبود یافته این است که دوره های خلق منفی ( ملال ، غم ، اضطراب ، بی قراری)، باعث فعال شدن الگوهای تفکر منفی یا افسرده زا می شوند، مثل انتقاد از خود و ناامیدی . یعنی احساس افسردگی موجب فعال شدن دوباره تفکر منفی شده و فرد در یک دور باطل از نشانه های افسردگی متناوب درگیر می شود.

تکنیک های مایندفولنس ( ذهن آگاهی) برای این طراحی شده اند که رابطه بین دوره های خلق منفی و آغاز تفکر منفی را از بین ببرد. این نوع درمان به درمانجویان کمک می کند تا روی نقاط منفی رویدادها تمرکز نکنند، از افکار منفی خود آگاه باشند و آنها را صرفا برداشتی شخصی از واقعیت بدانند نه بازتاب دقیق واقعیت . برنامه های کاهش استرس مبتنی بر مایندفولنس نیز عناصری از مدیتیشن را به کار می برند تا به فرد یاد دهند که چگونه با استفاده از حواس پنجگانه خود ، از آنچه در ذهنش می گذرد آگاه شود . به درمانجو آموزش داده می شود که از افکار ، عواطف ، و تجربه های جسمی خود آگاه شود، آنها را به گونه ای متفاوت تفسیر کند، و افکار و احساسات خود را صرفا به عنوان رویدادهایی گذرا که برای لحظه ای وارد ذهن می شوند و لحظه ای بعد از آن بیرون می روند، در نظر بگیرد و خود را تسلیم آنها نکند. در واقع مایندفولنس ، آگاهی از تجربه کنونی به همراه پذیرش است.


بیشتر بخوانید:

مهمترین علت افسردگی



نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی از دانشگاه علامه طباطبایی


منابع:

- کتاب " مداخلات و طرح های درمانی برای افسردگی و اختلالات اضطرابی " تالیف رابرت لیهی و همکاران

- کتاب "آسیب شناسی روانی براساس dsm 5 "تالیف دکتر مهدی گنجی

درمان افسردگی بدون داروهای شیمیایی


درمان افسردگی با داروهای گیاهی

مقدمه

مدت هاست که برای درمان انواع افسردگی خصوصا برای درمان افسردگی شدید ، از انواع داروهای شیمیایی استفاده می شود. از آنجا که درمان افسردگی طولانی مدت بوده و چندین ماه یا گاها چندین سال طول می کشد و مصرف داروهای شیمیایی دارای عوارض جانبی بوده و قطع ناگهانی مصرف دارو موجب عود و برگشت علائم افسردگی میشود  و با توجه به افراد زیادی که در حال مصرف داروهای ضد افسردگی هستند، درمان افسردگی با گیاهان دارویی، بیشتر از هر زمان دیگری مورد نیاز است . لذا تحقیقات وسیعی روی گیاهان دارویی ضد افسردگی و اضطراب و آرام بخش صورت گرفته و تعدادی داروی گیاهی مؤثر و دارای حداقل عوارض جانبی به بازارهای جهانی عرضه شده است که شاید با مشورت و تحت نظر پزشک متخصص بتوانید به تدریج آنها را جایگزین داروهای شیمیایی کنید .


درمان گیاهی افسردگی

در ادامه به معرفی چند گیاه دارویی که می توانند برای تخفیف علائم افسردگی اثر بخش باشند ، می پردازیم:


گیاه اسطوخودوس (lavender)

اسطوخودوس


گیاه اسطوخودوس از جمله گیاهان مفید برای درمان افسردگی با گیاهان دارویی محسوب می‌شود. قرن ها است که روغن اسطوخودوس، به صورت استنشاقی - به اشکال اسپری، بالشتک های مخصوص عطرها، روغن ها و لوسیون ها - مورد استفاده قرار می گیرد. بوییدن آن، آرامش و خواب را القا می کند. امروزه، روغن اسطوخدوس، به شکل خوراکی نیز در دسترس است که درون حباب های میکروسکوپی جمع آوری می شود و در یک کپسول قرار داده می شود که به آن اجازه می دهد تا از سد روده ای عبور کند. به محض اینکه از دیواره روده عبور می کند، باعث ایجاد آرامش می شود و اضطراب را کاهش می دهد. این گیاه به شکل لاولا (lavela نیز در بازار موجود است. این روغن، اعتیاد آور یا خطرناک نیست. اسطوخودوس یک درمان کننده ی اضطراب است که شما را خسته (کسل) نمی کند ومی تواند در صورت نیاز، هر زمان که اضطراب افزایش پیدا می کند، یا به صورت منظم مصرف شود که بستگی به نیازهای شما دارد.


سنبل الطیب

سنبل الطیب


سنبل الطیب یکی از قدیمی ترین گیاهان دارویی است که در ایران و جهان از آن برای مصارف گوناگون دارویی، غذایی و بهداشتی استفاده می شود. این گیاه به صورت وحشی در جنگل های کم درخت در حاشیه جویبارها و گودال ها می روید. قسمت مورد استفاده این گیاه ریشه آن است و معمولا از ریشه گیاهی که بیش از 3 سال عمر دارد، استفاده می شود. سنبل الطیب پس از خشک شدن به رنگ قهوه ای در می آید و طعم آن تلخ ولی خوشبو و معطر است و عطر آن پس از خشک شدن، بیشتر می شود. بوی مطبوع این گیاه به قدری است که گربه آن را از فواصل دور هم تشخیص می دهد و به طرف آن می رود؛ به همین علت، به این گیاه علف گربه نیز می گویند.

تاثیر دارویی ریشه تازه این گیاه، 3 برابر خشک شده آن است. سنبل الطیب باید در حرارت کم، خشک شود زیرا حرارت بالا تمام اثر دارویی آن را از بین می برد. یکی از مهم ترین خواص دارویی این گیاه خاصیت آرام بخش بودن آن است. سنبل الطیب با داشتن خاصیت ضد تشنج در رفع ناراحتی های عصبی و کاهش صرع نیز مفید است. دلهره، تشویش و نگرانی را تا حد زیادی از بین می برد و جایگزین خوبی برای قرص ها و داروهای آرام بخش است .

این گیاه همچنین یک داروی گیاهی ضد اضطراب است، اما برخلاف اسطوخدوس ، در نهایت شما را خسته (کسل) می کند! سنبل‌الطیب یک گزینه ی خوب برای افسردگی های شدید است و بهتر است که اوایل شب مصرف شود یعنی زمانی که شما در حال رانندگی یا کار نیستید. سنبل‌الطیب می تواند در طی روز، در دوزهای خیلی کم، یعنی 20 میلی گرم یا کمتر مصرف شود. برای خواب آوری، یا درمان افسردگی های خیلی شدید، می توانید سرشب، دوزهای 600 میلی گرمی را مصرف کنید. مهم است یادآور شویم که نباید سنبل الطیب را با الکل یا سایر داروهای ضد افسردگی ترکیب کنید.

نحوه مصرف
مقدار 2 تا 4 گرم سنبل الطیب را که قبلا کوبیده شده باشد در یک لیوان آب جوش ریخته به مدت نیم ساعت باقی بگذارید تا دم بکشد. سپس آن را صاف کرده و روزی 3 بار، هر بار یک فنجان میل کنید. این نوشیدنی معالج تمام حالات عصبی، سرگیجه، ناآرامی های عصبی، ضد ترس شبانه اطفال و آرام بخش بسیار خوبی برای کارهای فکری زیاد است.


گل راعی ( علف چای)


گل راعی یا علف چای



یکی از بهترین داروهای گیاهی ضد افسردگی که خاصیت دارویی و خواص ارزنده دیگری نیز دارد، علف چای است. قدمت مصرف این گیاه بیش از 2 هزار سال است و نزد بیشتر اقوام و ملل جهان به عنوان بهترین داروی بیماری های عصبی مورد استفاده بوده است. اکنون بیش از 50 کارخانه داروسازی جهان از گیاه علف چای، داروهای مختلف ضد افسردگی تهیه می کنند و می توان از آن به عنوان قویترین داروی گیاهی ضد افسردگی نام برد. این گیاه در ایران با نام های دیگری نظیر گل راعی، علف هزار چشم و هوفاریقون شناخته می شود.

قسمت مورد استفاده این گیاه، سرشاخه گلدار گیاه تازه یا گیاه خشک شده و نیز گل های تازه گیاه است. علف چای در درمان افسردگی های خفیف عصبی همچون افسردگی های دوران یائسگی و درمان خستگی های عصبی موثر است. خاصیت این گیاه در درمان افسردگی به اثبات رسیده است. ماده موثر این گیاه هایپریسین است. این گیاه را نیز می توانید به صورت چای، دم کرده و نوش جان کنید.


درمان سریع افسردگی با زعفران

از عصر باستان تا امروز، تاریخچه زعفران مملو از کاربردهایی در غذاها، نوشیدنی‌ها، و درمان‌های گیاهی سنتی است. زعفران بومی نواحی مختلف آسیا، به ویژه جنوب غرب آسیا، جنوب اروپا و جنوب اسپانیاست . بر اساس یکی از گزارش ها سالیانه حدود ۲۳۰ تن زعفران در جهان تولید می شود. اما در بین تمام تولید کنندگان این ۲۳۰ تن زعفران در جهان و تولید کنندگان حرفه ای ایرانی، شهر قاین است که مرغوب ترین و بهترین زعفران جهان را تولید می کند و صاحب مقام اول در زمینه برترین زعفران در ایران و جهان است و همانطور که شنیده اید این شهر را با نام پایتخت زعفران ایران یاد می کنند.

 قسمت مورد استفاده این گیاه که به نام زعفران در بازار تجارت موجود است انتهای خامه و کلاله گل است. زعفران حاوی مواد چرب، املاح معدنی، موسیلاژ و اسانس های فراوانی است. رنگ زعفران مربوط به ماده ای به نام کرویسن است. مهمترین خاصیت زعفران که از قدیم مورد توجه بوده درمان افسردگی است.


زعفران بوی قوی و طعمی تلخ دارد، باعث تحریک اعصاب شده، اثر مسکن دارد و دارای خاصیت آرام بخشی و خواب آوری است و بالاخره اگر می خواهید همیشه شاد و خندان باشید، زعفران بخورید. زعفران را باید در شیشه های دربسته و دور از نور نگه داری کنید زیرا عطر و رنگ خود را در اثر نور از دست می دهد. اسانس زعفران تبخیر شدنی است و در صورت نگه داری نامناسب به مرور زمان اسانس آن تبخیر، از اثرات دارویی و طعم و مزه آن کاسته شده و مرغوبیت خود را نیز از دست می دهد.

با توجه به اینکه مواد معطر گیاه در حالت پودر شده، بسیار سریع تر از پودر نشده آن تبخیر می شود پس بهتر است زعفران را تا موقع مصرف پودر نکنید یا در صورت پودر کردن، در ظرف دربسته نگه داری کنید. از مضرات زعفران این است که روی سیستم تولید مثل اثر دارد؛ بنابراین زنان حامله باید در خوردن آن احتیاط کنند زیرا ممکن است مصرف زیاد آن موجب سقط جنین شود. در ضمن خوردن زیاد زعفران برای کلیه ها مضر است و اشتها را نیز کم می کند.


زعفران


طریقه مصرف زعفران برای درمان افسردگی

برای تاثیر گذاری زعفران باید به دو نکته بسیار مهم  توجه کرد. اول اینکه تاثیرگذاری زعفران بر روی افسردگی، نیازمند زمان و ادامه دادن مستمر آن است. دوم اینکه ، زعفرانی که استفاده می کنید، حتما باید زعفران اصل باشد. زیرا زعفران تقلبی نه تنها به شما کمکی نخواهد کرد بلکه برای سلامتی نیز مضر خواهد بود.

میزان مجاز مصرف روزانه زعفران 

طبق تحقیقات صورت گرفته مصرف ۳ گرم زعفران در ماه بسیار مفید است و باعث می شود خواص زعفران به صورت کامل به فرد منتقل شود . بیشترین حد مصرف زعفران برای هر فرد ۵ گرم در ماه است. مصرف بیشتر از این مقدار اصلا توصیه نمی شود زیرا مصرف بالای آن عوارض مختلفی را در پی خواهد داشت. بنابراین میزان مجاز مصرف روزانه زعفران یک دهم گرم خواهد بود.

در تحقیقی ، به این نتیجه رسیده اند که مصرف ۳۰ میلی گرم‌ ( ۳صدم گرم ) زعفران در روز می تواند اثری برابر با قرص سیتالوپرام یا فلوکسیتین یا ایمی پرامین، بر افسردگی داشته باشد. شما می توانید ۱۵ میلی گرم را در روز و ۱۵ میلی گرم دیگر آن را در شب استفاده کنید. مصرف این ۳۰ میلی گرم زعفران ( یعنی تقریبا یک تا دو شاخه زعفران ) باید مدت ۶ تا ۸ هفته ادامه پیدا کند تا بتواند تاثیرگذار باشد. 

طرز دم کردن زعفران

این ۳۰ میلی گرم زعفران را می توانید به روشهای مختلف در روز استفاده کنید. در ساده ترین حالت می توانید آن را به صورت دم کرده میل کنید. برای این کار باید ابتدا مقداری اب را جوشانده و سپس ۳۰ میلی گرم زعفران ( تقریبا یک شاخه تا دو شاخه زعفران ) را پودر کرده و داخل اب جوش بریزید. ترکیب اب جوش و زعفران باید مدت ۱۰ دقیقه بر روی حرارت ملایم غیر مستقیم دم بکشد. پس از آن می توانید زعفران دم کرده را میل کنید. روش های دیگری نیز برای استفاده این مقدار زعفران وجود دارد . که از جمله آنها می توان به تهیه چایی زعفران اشاره کرد .


خواص گلاب برای اعصاب

وقتی که حرف از افسردگی می شود، در بین توصیه ها از گلاب نیز استفاده می شود.گلاب شهدی است که از گل محمدی گرفته می شود. گلاب اولین چیزی است که معمولا هنگام غم و فوت افراد به اطرافیان تعارف می شود.این کار دیدگاه سنتی دارد اما در اصل به خاطر این است که گلاب در درمان غم و افسردگی نافع است.

گلاب


بهترین شیوه های استفاده از گلاب در درمان افسردگی

1) به صورت دمنوش

 دمنوش چای و گلاب: هنگام دم گذاشتن چای، کمی گلاب یا کمی از پودر برگهای صورتی گل محمدی را در آن بریزید و صبر کنید تا چای دم بکشد. شما می توانید هر روز از این دمنوش میل کنید.

دمنوش گلاب و زعفران: گلاب را گرم کنید و کمی زعفران در آن بریزید تا رنگ گلاب زرد رنگ شود. سپس مقدار کمی از این دمنوش را به تنهایی و یا در داخل شربت ریخته و میل کنید.

2) استشمام بوی گلاب نیز در درمان افسردگی موثر است و از شدت غم و ناراحتی می کاهد.

3) اگر فصل بهار است و برایتان امکان پذیر است ، در باغ های گل محمدی پرسه بزنید تا از آثار شادی بخش آن بهره مند شوید.


مویز ضد افسردگی

به حبه های درشت خشک شده انگور سیاه، مویز گفته می شود.مویز سرشار از ویتامین های A،B،E، و املاحی مانند کلسیم ، فسفر ، و پتاسیم است.همچنین مویز دارای اسید چرب امگا3 و امگا 6 می باشد و از ابتلا به آلزایمر ، سرطان ، و دیابت جلوگیری می کند.

مویز


تقویت اعصاب و روحیه با مویز

مداومت بر خوردن مویز و کشمش انسان را خوش می کند، پس اگر کسانی که ناراحتی اعصاب دارند  و همیشه افسرده و ناراحتند، به طور مداوم کشمش و مویز بخورند، همّ و غمشان برطرف می شود.

از یاد نباید برد که اساس و تمرکز کشمش و مویز، حول درمان مشکلات روحی، روانی و عصبی می چرخد. مویز و کشمش بیماری ها را درمان می کند، مشروط بر اینکه بر خوردنش مداومت شود، مثلاً باید هر روز ۲۱ دانه مویز قرمز با جدا کردن هسته اش خورده شود.

پیامبر اکرم ( ص ) می فرمایند: بر شما باد مویز، چرا که تلخه را می زداید، بلغم را می برد ، پی را استحکام می دهد، رنجیدگی و خستگی را از میان می برد، خوی را خوش می سازد، دل را پاک و پیراسته می دارد و اندوه را می برد.

بابونه

بابونه برای افرادی که مبتلا به اضطراب و افسردگی هستند بسیار سودمند است و از گیاهان خوب برای فرآیند درمان افسردگی با گیاهان دارویی به شمار می‌رود. اخیرا، یک مطالعه انجام شده است که عصاره ی بابونه را در مقابل یک دارونما برای درمان اختلال اضطراب عمومی مورد مقایسه قرار داده است. بعداز 8 هفته از انجام این مطالعه ، نتایج نشان دادند که سطح اضطراب در افرادی که از این گیاه استفاده کرده‌اند، کاهش پیدا کرده است. طریقه مصرف به صورت دمنوش و یا چای بابونه می باشد.

بابونه



رزماری

رزماری از دیگر گیاهانی است که برای درمان افسردگی با گیاهان دارویی، بسیار مفید است. رزماری یک گیاه چوبی است و برگ های آن برای طعم دادن به گوشت، سیب زمینی، روغن های پخت و پز و غیره مورد استفاده قرار می گیرند. این چاشنی، اثرات خوبی به عنوان یک ضد افسردگی  دارد. ترکیبات فعال آن شامل رزمانول، سیرکیمارتین و سالویژنین هستند. رزماری، در بسیاری از سینی های غذای مردم خاورمیانه دیده می شود و همچنین می تواند در پخت غذاهایی مانند نخود فرنگی، گوشت بره، گوشت گوساله و ماهی مورد استفاده قرار بگیرد.

رزماری



آویشن

آویشن


گیاه آویشن از گزینه‌های عالی برای درمان افسردگی با گیاهان دارویی است. گیاه آویشن یک منبع عالی از لیتیوم و تریپتوفان است. هر دوی این ها، در دزهای کم (یعنی همان مقداری که به عنوان چاشنی در غذاها مورد استفاده قرار می گیرند)، می توانند به عنوان تثبیت‌کننده خلق و خو و بهبود دهنده ی خواب و آرام بخش، کمک کننده باشند. از آویشن و سیر برای طعم دادن به کباب ها استفاده کنید. مصرف آویشن همراه با بادمجان نیز خوب است و طعمی شبیه فلفل را ایجاد می کند که بسیار مطبوع است.


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره از دانشگاه علامه طباطبایی


بیشتر بخوانید:

فواید تغذیه سالم


منابع:

کتاب "طب الکبیر" اثر محسن شکری پینوندی

کتاب "خواص درمانی گیاهان" اثر محمد جزینی

کتاب "گیاهان دارویی" تالیف علی توکلی

کتاب "دمنوش های گیاهی و کاربردهای آن" اثر معصومه درویشی



درمان افسردگی



بخش اول

درمان دارویی افسردگی مقاوم به درمان


لیست داروهای ضد افسردگی

  1. داروهای سه حلقه ای مثل ایمیپرامین
  2. بازدارنده های مونوآمین اکسیداز ( MAOI ها)،  مثل ترانیلسپرومین
  3. بازدارنده های انتخابی باز جذب سروتونین ( SSRI ها ) ، مثل پروزاک ( فلوکستین)


مکانیزم اثر داروهای ضد افسردگی

داروهای نوع 1 و 2 هم میزان سروتونین و هم میزان نور اپی نفرین مغز را افزایش می دهند، ولی SSRI ها فقط سروتونین را انتخاب می کنند و اجازه نمی دهند که نورون های پری سیناپتیک آنها را دوباره جذب کنند. همه دارو های ذکر شده انتقال نوروترانسمیترها بین نورون ها را تسهیل می کنند.

یکی از مزایای SSRI ها ، در مقایسه با داروهای سه حلقه ای و MAOI ها این است که عوارض جانبی آنها کم ، و احتمال اوردوز شدن آنها کمتر است و به همین دلیل میتوان گفت پرمصرف ترین داروی ضد افسردگی ، SSRI ها مثل فلوکستین ( پروزاک) می باشند.

عوارض قرص های اعصاب بر بدن

هر چند دارو ها نسبتا مفید واقع می شوند، چند نوع عوارض جانبی فیزیکی و روانی مهم نیز دارند.

عوارض جانبی داروهای سه حلقه ای مثل ایمیپرامین عبارتند از: بینایی تار و مبهم دیدن ، اضطراب ، خستگی مفرط، خشکی دهان ، افزایش احتمال حمله قلبی و سکته مغزی ، یبوست ، ناراحتی معده، کاهش فشار خون، اختلالات جنسی، افزایش وزن.

عوارض جانبی بازدارنده های مونوآمین اکسیداز مثل ترانیلسپرومین عبارتند ازافزایش فشار خون، خشکی دهان ، سرگیجه، سردرد ،و حالت تهوع

عوارض جانبی بازدارنده های باز جذب انتخابی سروتونین(SSRI ها) مثل فلوکستین عبارتند از اضطراب ، خستگی مفرط ، اختلال در معده ، سردرد ، سرگیجه، اختلال خواب

فرا تحلیل های جدید نشان داده است که استفاده از SSRI ها خطر خود کشی را افزایش می دهد ولی تأثیر SSRI ها در درمان افسردگی نیز بسیار زیاد است . از این رو در انتخاب درمان مناسب برای افسردگی و همچنین تجویز دارو بایستی این موارد مد نظر قرار گیرند و بین منافع حاصل از مصرف دارو و عوارض دارو برای فرد افسرده ، تعادل برقرار شود.

درمان سریع افسردگی حاد

به رغم همه عارضه های جانبی منفی ، داروهای ضد افسردگی واقعا مؤثرند و در اکثر موارد از شدت علائم می کاهند. حدود نیمی از افرادی که آنها را مصرف می کنند به سرعت از شدت علائمشان کم می شود. این داروها نه تنها از شدت افسردگی عمده می کاهند، بلکه به درمان افسردگی های طولانی مدت، مثل اختلال افسردگی دایم ( دیستیمیا) ، نیز کمک می کنند. اما یکی از مشکلات این است که وقتی درمان دارویی متوقف می شودافسردگی معمولا عود می کند و درمان مؤثر تر این است که دارودرمانی با نوع دیگری از روان درمانی مثلا CBT ( درمان شناختی-رفتاری)، ترکیب شود.

درمان دارویی افسردگی دوقطبی

یک داروی پر طرفدار کربنات لیتیوم است . این دارو می تواند هم از سمپتوم های اپیزود افسردگی عمده و هم از سمپتوم های اپیزود مانی بکاهد. به اکثر کسانی که از لیتیوم استفاده می کنند توصیه می شود که استفاده از آن را همیشه ادامه دهند زیرا توقف استفاده ممکن است باعث بازگشت اختلال شود. اشکال دیگر لیتیوم این است که تجویز مقدار یا دوز مناسب برای تک تک درمانجویان بسیار دشوار است. لیتیوم یک ماده سمی است و دوز مؤثر برای بهبود سمپتوم های افسردگی اغلب نزدیک به مرز سمی است. در نتیجه مقدار زیاد آن ممکن است هالوسینیشن ( توهم) و تشنج به همراه آورد و در موارد نادر ، منجر به مرگ شود.


نویسنده : نیره آزادی نقش کارشناس ارشد مشاوره توانبخشی 


بیشتر بخوانید:

اختلال افسردگی چیست ؟ علائم افسردگی کدامند؟


منبع:

برگرفته از کتاب آسیب شناسی روانی تالیف دکتر مهدی گنجی

پرورش خلاقیت


خلاقیت چیست


خلاقیت


خلاقیت و نوآوری محرک اصلی تمدن هاست . خلاقیت یعنی مبتکر بودن ، یعنی مولد بودن ، یعنی تولید افکار نو.

نگاه متفاوت افراد به اطراف شان می تواند آنها را به خلاق بودن و مولد و مبتکر بودن سوق دهد. مک کینان می نویسد : خلاقیت عبارت است از حل مساله به نحوی که ماهیتی بدیع و نو داشته باشد. 

کیلفورد دانشمند آمریکایی تعریف جامع تری از خلاقیت عرضه کرده است . او خلاقیت را با تفکر واگرا ( دست یافتن به رهیافت های جدید و متنوع برای مسائل ) در مقابل تفکر همگرا ( دست یافتن به یک پاسخ ) مترادف دانسته است. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور می شوند. روش های خلاق و جدید را به کار می برند.

 

افراد خلاق چه خصوصیاتی دارند

  • در ابراز عقیده خود جرأت زیادی دارند
  • تازگی و بدیع بودن مسأله را ترجیح می دهند و مسائل پیچیده توجه آنها را جلب می کند
  • پشتکار فراوانی دارند
  • در یکی کردن تفکر کلامی با تفکر بصری و تفکر منطقی و تخیلی سرآمدتر از افراد غیر خلاق هستند
  • دارای انگیزه درونی بوده و ذاتا به عوامل درونی توجه بیشتری دارند
  • با دقت به محیط اطراف خود نظاره می کنند و به چیزهایی توجه دارند که افراد عادی به آنها توجه ندارند
  • بسیار کنجکاو بوده و سوال های زیادی مطرح می کنند
  • از قدرت زیادی برای تحمل مشکلات و مصائب برخوردارند واین قدرت آنها را به ادامه و اتمام کارها تشویق می کند
  • از ذهن و شخصیتی انعطاف پذیر برخوردارند
  • اعتماد به نفس بالا و افکار مستقلی دارند 
  • کارهای پیچیده را به اعمال ساده ترجیح می دهند
  • سلاست فکر دارند یعنی همزمان در مورد یک مسأله چندین فکر و راه حل را پیش روی دارند

راه های پرورش خلاقیت در کودکان


1 )
ایجاد و حفظ انگیزه درونی

برای این منظور بایستی کنجکاوی کودک را برانگیخت تا تمایل به داشتن و ایجاد کارهای تازه در او به وجود آید مثلا از کودک بپرسیم : دوست داری چه کاره شوی؟! یا رسیم : به نظر تو برای مبارزه با فلان بیماری چه کارهایی می توان انجام داد؟

راهکار دیگر شرکت دادن کودکان در مجامع علمی است.

2 ) دامن زدن به تخیلات

برای نمونه از طریق تماشای برنامه های مستند و جالب ، تقویت مهارت شنیداری ، و تشویق کودک و نوجوان به طراحی دستگاه های جدید

3 ) کشیدن نقاشی از روی تخیل و یا تکمیل نقاشی های نیمه کاره

4 ) شبیه سازی کردن

 از کودک بخواهیم دنبال چیزهای مشابه بگردد

5 ) ترغیب کودکان و یا دانش آموزان به ابداع بازی های جدید

6 ) تحریک فرد برای افزایش ذوق

والدین با صحبت هایی از روی اشتیاق و تفحص ، می توانند ذوق کودکان خود را شکوفا کنند

7 ) تشویق به کارهای هنری و بدیع 

8 ) افزایش ادراک

از طریق طرح سوال های هدفمند 

9 ) تمرین خواندن و نوشتن

10 ) تئاتر و پانتومیم

اجرای نمایش باعث تخلیه فرد به لحاظ روانی می شود

11 ) بحث های فلسفی با کودکان

با تاکید برایجاد ارتباط موثر و تعامل در کلاس و خلق فضایی باز برای مطرح کردن نظرات و حل و فصل سازنده مشکلات



منبع :  کتاب پرورش خلاقیت تالیف مرتضی ثابت قدم و پریسا بهرامیان

زندگی زناشویی خود را چطور رضایت بخش تر کنم؟


قدرت یک نفر

زندگی خوب با تو شروع می شود! اولین گام در غنی کردن زندگی مشترک این است که مسئولیت رفتارتان را بپذیرید . به این ترتیب تصدیق کرده اید که قدرت انتخاب دارید . آدمها با جمله "من نمیتوانم" این قدرت را انکار می کنند و از آن غافل می شوند. اگر چه کنترل تمام و کمال زندگی مشترک در دست ما نیست ولی کنترل نگرشمان در مورد زندگی مشترک در دست خودمان است.


شناخت الگوهای ارتباطی غیر اثر بخش

ارتباط زوجین


دکتر جان گاتمن روانشناس دانشگاه واشنگتون متوجه شده است طرفین وقتی رابطه رضایت بخشی ندارند که تعاملات منفی خاصی داشته باشند. در اینجا به چهار مورد از این تعاملات منفی اشاره می کنیم :


1 ) انتقاد : یکسره گله و شکایت کردن ، سرزنش ، توهین و تخریب شخصیت طرف مقابل

2 ) بی احترامی :نیشدار حرف زدن ، بدبینی

3 ) دفاع : با توجیه موضع خود در واقع همسرمان را سرزنش می کنیم 

4 ) دیوار کشیدن : یکی از طرفین عملا از گفتگو فرار کرده و صحنه را ترک می کند 


اهداف رفتار زناشویی مثبت

رابطه زوجین


  • پذیرفتن مسئولیت اعمال خود 
  • همکاری 
  • سهم داشتن در رابطه
  • دلگرم کردن یکدیگر

اهداف رابطه خراب کن

به نظر دکتر رودولف درایکورس آدم های دلسرد معمولا در راستای یکی از این چهار هدف حرکت می کنند :

  • توجیه ضعف های خود و سرزنش همسر
  • جلب توجه 
  • قدرت طلبی 
  • انتقام




منبع : کتاب "برای زن و شوهرها وقت زندگی بهتر رسیده" نوشته جان کارلسون و دان دینک مایر


اعتیاد به مواد مخدر( انواع مواد مخدر و مضرات آن)

سابقه استعمال مواد مخدر به قدمت زمانی که بشر به خواص طبی برخی گیاهان روی آورد و متوجه تغییر احساسات و هیجانات پس از مصرف آنها شد بر می گردد. به تدریج سوء مصرف مواد جزئی از اسلوب زندگی شد. برخی از مواد ماندگاری ، مقبولیت ، و شیوع بیشتری پیدا کرد مثل تریاک ، هروئین ، الکل ، سیگار ، حشیش ، کوکائین ، و ...

مواد مخدر


 فرایند اعتیاد به مواد مخدر 

1 ) مصرف تفریحی و تفننی 

2 ) کاهش فاصله مصرف و افزایش مقدار مصرف

3 ) وابستگی به مواد و مصرف اجباری 

4 ) شکل گیری دوره های تحمل و محرومیت


وابستگی به مواد

انجمن روانپزشکی آمریکا علائم وابستگی به مواد را مجموعه ای از علائم شناختی ، رفتاری ، و فیزیولوژیک دانسته است که بر اساس آن فرد علیرغم داشتن اختلالات وابسته به مواد ، مصرف آن را ادامه می دهد. در چنین مواردی الگویی برای مصرف وجود دارد که معمولا منجر به تحمل ، محرومیت ، و رفتار اجباری برای مصرف مواد می شود.

تحمل : 

نیاز به مقدار بیشتر مواد برای رسیدن به تاثیر مورد نظر

محرومیت :

تغییرات رفتاری سازش نایافته با پیامدهای فیزیولوژیک و شناختی که بر اثر کاهش تجمع یک ماده در خون یا بافت فرد معتاد پدید می آید. 


 طبقه بندی مواد اعتیاد آور

1 ) مواد خانواده تریاک ( گروه مورفین )  opioids

مثال : مورفین ، تریاک ، شیره ، هروئین ، کدئین ، متادون ، ترامادول ، دیفنوکسیلات

2 ) کند کننده ها

مثال : داروهای آرام بخش ( خانواده پام ) ، آلپرازولام ( زاناکس ) ، TCA( آمی تریپتیلین ، نور تیلیپتیلین ، دوکسپین ) ، زولپیدم ( زولپیرکس ) ، الکل

3 ) توهم زاها

مثال : خانواده کانابیس ( حشیش و ...) ، قارچ ، اسید ، X ، LSD 

4 ) محرک ها

مثال : کوکائین ، متامفتامین ( شیشه ) ، ریتالین ، کافئین ، سیگار


 عوارض کلی و عمومی مصرف مواد

  • تحلیل بدنی و فیزیکی
  • افت کارکرد فردی به لحاظ تحصیلی ، شغلی و ...
  • افول ظاهری و بی تفاوتی نسبت به آراستگی ظاهر
  • گوشه گیری و انزوا از فعالیت های جمعی
  • تخریب روابط بین فردی
  • شکل گیری سبک زندگی منجمد و انعطاف ناپذیر
  • افزایش حالات فریبکاری ، بدقولی ، بهانه تراشی ، و پنهان کاری
  • بیان مکرر مطالب کذب و دروغگویی
  • زمانهای از دست رفته در فعالیت های روزمره بیمار
  • خواب آشفته ، نوسان خلق ، پرخاشگری 
  • بی حوصلگی و افسردگی
  • بی برنامگی و نبود آینده نگری
  • اهمال کاری
  • کاهش صبر و تحمل
  • رفتارهای مخرب ناگهانی و مکرر
  • عدم تعهد و فرار از مسئولیت
  • اختلال رابطه جنسی 
  • اعتماد به نفس کاذب 
  • علائم روانپزشکی مثل اضطراب ، توهم ، هذیان


منابع : کتاب "اعتیاد و فرایند پیشگیری "تالیف دکتر هادی بهرامی احسان

پرورش قدرت تخیل


 مقدمه

قوه تخیل نخستین گام به سوی شکوفایی است.

آیا می دانید تفکر ما برمبنای تصاویری شکل می گیرند که در ذهن مجسم می کنیم و کلمات در آن نقشی ندارند؟ برای مثال وقتی می گوییم گل سرخ ، حروف گ - ل –س– ر-خ  به ذهن شما نمی آید، بلکه تصویری ازگل سرخ در ذهن شما ایجاد می شود. بزرگترین خدمت روانشناسان در قرن کنونی به بشریت کشف این حقیقت است که تصویرذهنی همانند یک تجربه به ذهن سپرده می شود.

 وقتی شما تصویری را در ذهن مجسم می کنید ضمیر باطن دستیابی به آن را قطعی تلقی می کند و آن را تجربه ای در نظر می گیرد که پیشاپیش انجام پذیرفته است.همه توانایی های شما از جمله سلامتی و موفقیت به این امر بستگی دارد که چگونه خود را در ذهنیت خود ببینید. بسیاری از افراد به خاطر شرایط نامساعد تربیتی تصویری ضعیف و ناتوان از خود در ذهن دارند. گفتن عباراتی مانند : دست و پا چلفتی هستم ، عصبی هستم ، کمرو و خجالتی هستم  ، کشش ریاضی ندارم ، و ... نشان دهنده آن است که فرد دایره فعالیت خود را در ذهنش محدود ترسیم کرده است.

فراموش نکنید که شما مسئول باورها و معتقدات خود هستید از این رو اگر به نادرست بودن سخنانی که بزرگترها در دوران طفولیت به شما گفته اند یقین دارید مجبور نیستید همچنان آنها را بپذیرید. باورها و آموخته های نادرست را از ذهن خود بیرون کنید تا ذهنتان برای پذیرفتن واقعیتهای تازه آماده شود ( برگرفته از کتاب عظمت خود را در یابید اثر وین دایر ).


راهکارهایی برای تقویت قدرت تخیل


1 . تمرین های تمرکز

از قدرت تجسم خود استفاده کنید. به طور ذاتی همه افراد می توانند آنچه را که دیده یا درک کرده اند در ذهن خود تجسم کنند. فرض کنید به یک مرکز خرید بزرگ رفته اید از لحظه ورود شروع کنید و به ترتیب به نام فروشگاه هایی که می بینید ، دقت کنید. هنگام بازگشت زمانی که در اتومبیل نشسته اید ، سعی کنید نام فروشگاه ها را به همان ترتیبی که به خاطر سپرده اید ، به یاد آورید.

تکنیک دیگر برای تصویرسازی این است که جدولی تهیه کنید. در هر خانه هر کلمه ای که به ذهنتان می رسد را بنویسید . سعی کنید کلمات از حوزه های مختلف باشند مثل: آیینه ، قطار ، کیبورد ، بشقاب ، و ...نوشتن کلمات را تا جایی که خانه های جدول پر شوند ادامه دهید. اکنون با کلمات نوشته شده داستانی بسازید و آن را در ذهن خود تصویر سازی کنید.

2. رویاپردازی

رویاپردازی به خلاقیت ذهنی و ارتقاء عملکرد ذهن کمک می کند. تخیل در بخش های مختلف مغز جریان پیدا می کند و اطلاعاتی را گردآوری می کند که در آینده هر کدام از این داده ها می توانند سرنخی برای یک نظریه خلاقانه باشند. برای مثال در مورد کسب و کار و یا موقعیت شغلی مورد علاقه خودتان ، رویاپردازی کنید.

3. مطالعه و خواندن مطالب مفید

سعی کنید با توجه به علایق خود کتاب هایی را انتخاب کنید و هر روز حداقل نیم ساعت را صرف مطالعه نمایید. خواندن و زمزمه اشعار را فراموش نکنید.

4. گوش دادن به موسیقی

موسیقی تاثیر مثبت و مستقیمی روی حافظه دارد و قدرت تخیل و تمرکز را پرورش می دهد. موسیقی هایی که به شما آرامش می دهند و از شنیدن آنها احساس لذت می کنید را در فواصل کاری ، هنگام استراحت و حتی قبل از خواب گوش کنید. صدای بلند موسیقی مثل محیط شلوغ و نامنظم است و توانایی پردازش و خلاقیت ذهن را مختل می کند.

5. استفاده از تکنیک مدیتیشن (meditation)

فرد از این طریق می تواند توجه خود را به درون متمرکز کرده و احساس آرامش جسمی و ذهنی کند.این تکنیک موجب می شود تا ذهن و احساسات به هماهنگی رسیده و بهتر از قدرت خود بهره گیرند.

6.ریسک پذیر باشید

افراد خلاق تنها به یک روش معمول اکتفا نکرده و راهکار های جدید را تجربه می کنند. برای مثال هنگام رفتن به محل کار همیشه از یک مسیر نروید و سعی کنید مسیرهای دیگر را نیز تجربه کنید. 

در کسب و کار ریسک پذیر بودن و پرورش خلاقیت به شما کمک می کند تا نیازها و علایق مشتریان را در نظر گرفته و کالای به روزتر و بهتری را ارایه کرده و سود بیشتری بدست آورید.



معرفی کتاب :

"قدرت ذهن و تجسم" تالیف پریسا آقا رفیعی


سه گام اساسی برای دستیابی به شانس و ثروت


 برای جذب شانس و نعمت و رونق پیدا کردن کاسبی تان بایستی سه گام اساسی بردارید :

گام اول: درباره حرفه و شغلتان هیچ تصویر منفی در ذهن نداشته باشید و مخصوصا از بیان عباراتی مانند : دیگر نمی توانم حتی اجاره مغازه را بدهم ، نمی دانم آخر و عاقبتم چه می شود ، کار و بارم خیلی خراب است ، و غیره به شدت پرهیز کنید. به محض اینکه از این نوع فکرهای منفی به ذهنتان آمد ، آن را با تفکرات مثبت عوض کنید و سریعا به خودتان بگویید : "من گنجی در نهان دارم و تا آنجا که بتوانم از آن بر می دارم".

حتی اگر نیاز باشد در روز 50 بار این جمله را بگویید تا اثرات تلقین تفکرات منفی را از فکرتان دور کنید.

گام دوم : در تمامی ساعات روز مغزتان را با این افکار پر کنید و هر بار تکرار کنید تا برایتان عادی شود : "پروردگار در هر لحظه برای کمک به من آماده است و حمایت کننده من است و در هر وضعیتی به کمکم می آید و مرا از بدبختی و بیچارگی رها می کند".

گام سوم : هر شب هنگام خواب این جملات را با خود بگویید و با این حقیقت به خواب بروید : "من نعمت های پروردگار را سپاس می گویم و به خاطر چیزهایی که به من داده از او متشکرم".


برگرفته از کتاب تکنیک های دگرگون کننده زندگی اثر ژوزف مورفی

موفقیت ، روش زندگی افراد موفق

  چگونه موفق شویم؟


موفقیت معجزه ومادرزادی نیست،ربطی به شانس هم ندارد.افراد موفق خود را مانند الماس با ارزش می دانند،یعنی آنقدر برای خودشان ارزش قائل هستند که وقتی را صرف بهتر شدن خو د نمایند مثل الماس آنقدر سخت و صبور هستند که راه موفقیت را با تمام مشکلاتش بپیمایند و علاوه بر خودشان اطرافیانشان را به سوی خوشبختی بکشند.

افراد نخبه و موفق می دانند تنها کسی که می تواند آنها را به آرزویشان برساند فقط خودشان هستند. شما نیز وقتی این موضوع را خوب درک می کنید دیگر هیچ عامل بیرونی نمی تواند سد راه خوشبختی و موفقیت شما گردد. محدودیت های بیرونی و دیگران شاید گاهی بتوانند راه شما را سد کنند ، اما محدودیت های ذهنی درون شما می تواند برای همیشه شما را از خوشبختی و موفقیت محروم نماید.

افراد موفق هدف را واضح و روشن انتخاب کرده و سپس تمام پتانسیل و نیروی خود را برای رسیدن به آن متمرکز میکنند. شمانیز می توانید همین کار را انجام دهید. مهمترین امتیاز افراد موفق و نخبه نسبت به انسان های ناموفق و متوسط ، قدرت ذهنی آنهاست. وگرنه کسی به واسطه ثروت پدری ، پیروزی و موفقیت را در خود احساس نکرده است و اتفاقا زمانی انسان به موفقیت می رسد که مشکلی را که دیگران قادر به حل آن نبوده اند برطرف نماید.

این یک حقیقت است که خوشبختی و احساس شادمانی قابل تعریف نیست اما می توان احساس ارزشمندی  ،همراه با آرامش درونی را به خوشبختی تعبیر کرد تلاش کردن برای کسب خوشبختی لذتی دارد که کمتر از خوشبختی نیست. زیرا دست روی دست گذاشتن و بلاتکلیفی همیشه همراه با خودخوری ، خون دل خوردن و نگرانی کشنده است.


پس تمام انسان های موفق تنها دو کار انجام میدهند: ابتدا با تفکر انتخاب می کنند و سپس با تلاش ، انتخابشان را به ثمر می رسانند.این نکته نیز واضح است که اگر نخواهید تلاش کنید هیچ کس نمی تواند شما را خوشبخت کند.در این صورت شما همیشه یا در غم فرصت های از دست رفته هستید و یانگران آینده تا زمان مرگ فرا رسد.

با افراد موفق دوست شوید ، و باآنان نشست و بر خاست کنید مطمئن باشید که روحیه خوب آنها در شما تاثیر زیبا و خوبی خواهد داشت. اگر واقعا خواستار تغییر در خود باشید مطمئنا تغییری شگرف در زندگی شما ایجاد می شود که خودتان و خانواده تان را به وجد خواهد آورد. با تمرین می توانید خصوصیات افراد موفق و خوشبخت که در جدول زیر آمده است را در خود ایجاد کنید.

خصوصیات و ویژگی های افراد موفق و خوشبخت

ویژگی های افراد ناموفق

دارای هدف مشخص و نوشته شدهبدون هدف مشخص و مکتوب
دارای برنامه ریزی مکتوبباری به هر جهت
دارای اعتماد به نفسعدم اعتماد به نفس
دارای استقلال شخصیتنیازمند به تایید دیگران
متشخص و منظمباری به هر جهت و بی نظم
مشغول به کارهای مهم و رو به بالامنتظر و یا مشغول به کارهای غیر مهم و بیهوده
دارای کنترل درونیدارای کنترل بیرونی
به دنبال کسب موفقیت و ثروتبه دنبال امرار معاش
عاشق کار و تلاشکار در حد انجام وظیفه
احساس ارزشمندیاحساس شرمندگی
استفاده مناسب از وقت وزمانتلف کردن وقت
مسلط بر محیط و اطرافیانتسلط محیط و جو بر آنها
سر حال و پر نشاط بودنتنبل و منتظر
به دنبال وضع مطلوبسازش با شرایط فعلی
همیشه در حال یاد گیری و آموزشعدم احساس نیاز به یادگیری
اهل مسابقه و رقابتتماشاچی
داشتن احساس رهبری و فرماندهیمنتظر دستور از دیگران
خطر پذیر و ریسک پذیرترس از سرمایه گذاری



منبع:

سعادت کیش ، داود . مهارت زندگی در جامعه امروز . تهران: انتشارات مادوتا ، 1391